آرزو میکنم توجیب لباست پول پیدا کنی،
آرزو میکنم یه موزیکی که خیلی وقته دنبالشیُ هیچ اسمی ازش نمیدونی رو یهو یجا پیدا کنی،
آرزو میکنم وقتی دارن ازت تعریف میکنن تو اتفاقی رد بشیُ بشنوی،
آرزو میکنم اونقدر بخندی ... بخندی که از چشمات اشک بیادُ دل درد بگیری،
آرزو میکنم یه بویی که باهاش خیلی خاطره خوب داری یجا به مشامت بخوره،
آرزو میکنم وقتی حواست نیست سرتو بیاری بالا ببینی، یکی که خیلی دوسش داری، داره خیلی عمیق ، با یه حس مثبت و لبخند رضایت نگاهت میکنه،
آرزو میکنم یه چیزی که کوچیکه ولی فکر نمیکردی حالاحالاها داشته باشیش یه اتفاقی بیوفته و یهو بدستش بیاری...
الهی…
با خاطری خسته، دلی به تو بسته، دست از غیر تو شسته، و در انتظار رحمتت نشسته ام…
میدهی،کریمی..نمیدهی،حکیمی..میخوانی،شاکرم..میرانی،صابرم…
الهی احوالم چنان است که می دانی و اعمالم چنین است که می بینی!
نه پای گریز دارم و نه زبان ستیز…
الهی، مشتِ خاکی را چه شاید و از او چه بر آید و با او چه باید…؟
دستم بگیر یا ارحم الراحمین...