یافتن پست: #حوا

NeDa
NeDa
گول دنیا را مخور......!! ماهیان شهر ما از کوسه ها وحشی ترند /بره های این حوالی گرگ ها را میدرند /سایه از سایه هراسان در میان کوچه ها /زنده ها هم آبروی مردگان را میبرند.....
دیدگاه  •   •   •  1392/04/10 - 16:55
+3
saman
saman
حوا ، یک سیب تو را به فرش رساند
یک سیب نیوتن را به عرش
من که دو سیب میکشم کجای قصه ام ؟

من قیلون موخوام اغا{-16-}
دیدگاه  •   •   •  1392/04/9 - 17:40
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
وقتی که خیلی دیره ، تازه می فهمی که اونی که از همه ساکت تر بود ، بیشتر از همه دوستت داشت .... ولی تو حواست به شیرین زبونی یه عشق دروغی بود
دیدگاه  •   •   •  1392/04/8 - 20:23
+3
مهسا
مهسا
بیرحمی را بلد نیستم...
امّا حواست رو جمع کن:
استعدادم در یادگیری فوق العاده است...
دیدگاه  •   •   •  1392/04/8 - 19:27
+3
saman
saman
خواهش میکنم

بی حوصلگی هایم را ببخش

بد اخلاقی هایم را فراموش کن

بی اعتناییهایم راجدی نگیر....

درعوض من هم تورا می بخشم

که مسبب همه اینهایی...!
و

به چشمهایت بگو

نگاهم نکنند

بگو وقتی خیره ات می شوم

سرشان به کارخودشان گرم باشد....

نه آن که فکرکنی خجالت می کشم ها..!

نه !

حواسم نیست

عاشقت می شوم....
دیدگاه  •   •   •  1392/04/8 - 17:27
+5
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
ﺍﯾﻨﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺷﻠﻮﺍﺭ ﺷﯿﺶ ﺟﯿﺐ ﭘﻠﻨﮕﯽ ﻣﯿﭙﻮﺷﻦ، ﺍﯾﻨﺎ ﮐﻪ ﺗﯽ ﺷﺮﺕ ﺁﺑﯽ ﺑﺎ ﻋﺪﺩ ۶۶ ﯾﺎ ﺗﯽ ﺷﺮﺕ ﺳﻮﺯﻧﯽ ﻣﯽ ﭘﻮﺷﻦ، ﺍﯾﻨﺎ ﮐﻪ ﺯﻣﺴﺘﻮﻧﺎ ﮐﺎﭘﺸﻦ ﭼﺮﻡ ﯾﺎ ﮐﺎﭘﺸﻦ ﺧﻠﺒﺎﻧﯽ ﻣﯽ ﭘﻮﺷﻦ، ﺍﯾﻨﺎ ﮐﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﮐﺘﻮﻧﯽ رنگی ﻣﯽ ﭘﻮﺷﻦ، ﺍﯾﻨﺎ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻧﺪﻳﺪ، ﺍﯾﻨﺎ ﺳﺎقین! فقط حواستون به قیمت باشه !!! {-33-}
2 دیدگاه  •   •   •  1392/04/8 - 17:12
+9
saman
saman
دختر کوچولو وارد بقالی شد و کاغذی به طرف بقال دراز کرد و گفت:مامانم گفته چیزهایی که در این لیست نوشته بهم بدی، این هم پولش.بقال کاغذ رو گرفت و لیست نوشته شده در کاغذ را فراهم کرد و به دست دختر بچه داد، بعد لبخندی زد و گفت:چون دختر خوبی هستی و به حرف مامانت گوش می دی،می تونی یک مشت شکلات به عنوان جایزه برداری.ولی دختر کوچولو از جای خودش تکون نخورد، مرد بقال که احساس کرد دختر بچه برای برداشتن شکلات ها خجالت می کشه گفت: "دخترم! خجالت نکش، بیا جلو خودت شکلاتهاتو بردار"دخترک پاسخ داد: "عمو! نمی خوام خودم شکلاتها روبردارم، نمی شه شما بهم بدین؟"بقال با تعجب پرسید:چرا دخترم؟ مگه چه فرقی می کنه؟و دخترک با خنده ای کودکانه گفت: آخه مشت شما ازمشت من بزرگتره!

نتیجه گیری....

داشتم فکر میکردم حواسمون به اندازه یه بچه کوچولو هم
جمع نیس که بدونیم ومطمئن باشیم که مشت خدا از مشت ما بزرگتره
دیدگاه  •   •   •  1392/04/8 - 15:26
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
در CARLO
ایناﯾﯽ ﮐﻪ ﺷﻠﻮﺍﺭ ﺷﯿﺶ ﺟﯿﺐ ﭘﻠﻨﮕﯽ
ﻣﯿﭙﻮﺷﻦ،
ﺍﯾﻨﺎ ﮐﻪ ﺗﯽ ﺷﺮﺕ ﺁﺑﯽ ﺑﺎ ﻋﺪﺩ ۶۶ ﯾﺎ
ﺗﯽ ﺷﺮﺕ ﺳﻮﺯﻧﯽ ﻣﯽ ﭘﻮﺷﻦ،
ﺍﯾﻨﺎ ﮐﻪ ﺯﻣﺴﺘﻮﻧﺎ
... ﮐﺎﭘﺸﻦ ﭼﺮﻡ ﯾﺎ ﮐﺎﭘﺸﻦ ﺧﻠﺒﺎﻧﯽ ﻣﯽ
ﭘﻮﺷﻦ،
ﺍﯾﻨﺎ ﮐﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﮐﺘﻮﻧﯽ رنگی ﻣﯽ
ﭘﻮﺷﻦ، ﺍﯾﻨﺎ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻧﺪﻳﺪ،
ﺍﯾﻨﺎ ﺳﺎقین!

فقط حواستون به قیمت باشه !!
دیدگاه  •   •   •  1392/04/6 - 16:22
+3
hosein
hosein
وقتی میروی

حواست باشد

"حتما خدانگهدار را بگویی!"

تا خدا بیشتر حواسش را به من بدهد

آخر میدانی؟

خدا

به هوای تو مرا رها كرده است...
دیدگاه  •   •   •  1392/04/6 - 14:14
+3
saman
saman
حوالی رویاهایم که قدم می زنم !
میبینم خیابان را با بوی باران دوست دارم .
خودم را با بوی تو ...!
دیدگاه  •   •   •  1392/04/5 - 16:33
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ