یافتن پست: #خاطره

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
و آب بود که می‌رفت

کوچه خلوت بود

صدای قلب تو آری ،

صدای قلب تو پاشید بر در و دیوار...

و عطر سوختن اشک و عشق و شرم و شتاب

میان بندبند کهنه‌ی دیوار آجری گم شد

فضای کوچه‌ی میعاد

طنین خاطره‌ِ ی ضربه‌های گام تو را

به ذهن منجمد سنگفرش امانت داد.

و آب بود که می‌رفت...
دیدگاه  •   •   •  1392/07/6 - 20:00
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
چ دوستای باحالی دارم مااااااااااااااااااااا


دوستم داش یکی رو میزد،گفتم به خاطره من نزن
گفت خفه بابا،میام چنان میزنم تو رو هم که صدا بز بدی !!
از نفوذ و مورد علاقه بودنم در بین دوستام واقعا خوشحال شدم
دیدگاه  •   •   •  1392/07/6 - 18:51
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



دستت را که بیاد میاورم
ان دودست کوچک زیبا را
خاطره بودنهایت تکرار میشود
احساس میکنم هنوز نوازش میشوم
با ان دو دست کوچک زیبایت
چشمانم را باز میکنم
نه تو رفته ای
پس چرا من هنوز احساس میکنم
نوازش میشوم؟
حتی صدای نفسهایت هم میاید
شاید در آن اتاق باشی
ولی تو رفته ای
انگار من برای یک بار هم که شده
شانس اورده ام
دیوانه شده ام
A.S




دیدگاه  •   •   •  1392/07/6 - 17:45
+3
saman
saman
با غروب‌های غمگینی که دارم  

با آسمانِ نیمه ابری چشمانم  

با ایمانِ معصومانه‌ام به حفظِ هر چه خاطره  با شوقی که بدونِ تو ، 

از روزگارم پر می‌‌کشد  

بگو  فرزندِ کدامین فصل باشم  

که پاییز را به یادت نیاورم  و 

رنجِ مبهمِ برگ ریزان را ؟؟؟ ...
دیدگاه  •   •   •  1392/07/6 - 17:32
+2
nanaz
nanaz
انگار همه ي معشوق ها تصميم گرفته اند كه " بروند"

انگار همه ي عشق ها تصميم گرفته اند " خاطره " شوند

انگار تنهايي دارد " نقش اول " مي شود ....

انگار دنيا دارد تمام مي شود ...

انگار تو داري تمام مي شوي ....
دیدگاه  •   •   •  1392/07/6 - 12:10
+4
saman
saman

خاطره یعنی...


سکوت غیر منتظره...


میون خنده های بلند...

دیدگاه  •   •   •  1392/07/6 - 02:31
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



یاد تو
همیشه همراه من است

همچون خاطره ی باران
در ذهن خیس شالیزار

شیوا رمضانی


دیدگاه  •   •   •  1392/07/5 - 18:30
+1
nanaz
nanaz

دلت كه گرفته باشد...

شادترين آهنگ ها، برايت روضه خواني ميكنند

شلوغترين مكانها، تنهايي ات را به رُخَت مي كشند

و شادترين روزها، براي تو غمگين ترين روزهاست

دلت كه گرفته باشد...

نقض ميشود همه ي قانون ها

دل كجـــا... قانون كجـــا

مدتها طول ميكشد تا خاك بگيرد خاطره هاي رنگارنگ

ميگذاري تار شود اين خاطره ها

اما يك خواب ِ ناغافل، گرد و خاك تمام خاطره ها را مي گيرد !!

ميشود مثل روز ِ اول

ميشود خاطره هاي ناب

زخمها تازه ميشود باز ...
.

دیدگاه  •   •   •  1392/07/4 - 13:45
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
خاطره یعنی سکوت غیر منتظره میان خنده های بلند . . .!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/07/3 - 20:12
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دیوار؛ عکس؛ خاطره؛ مهتاب؛ شب؛ سکوت

کابوس تلخ آینه ها، تار عنکبوت

یک جفت چشم منتظر از سال های پیش

کوچه؛ گریز؛ پنجره؛ عابر، صدای سوت!

نزدیک زنگ خانه ... نه! انگار دور شد

یک سایه در تلاطم شب، قلوه سنگ، شوت!

یادم نرفته! جشن تولّد گرفته ام!

کیک بزرگ خامه ای، گیلاس و شاهتوت

موزیک لایت، وهم و شبح، [!]، نور شمع

باران تند هق هق و ویرانی سکوت

اینبار هم بدون تو تشییع شد دلم

بیست و سه،بیست و چار...من و شمع و اشک...فوت!
دیدگاه  •   •   •  1392/07/2 - 21:10
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ