mary jun
چقدر دوست داشتم یک نفر از من می پرسید:
چرا نگاه هایت آنقدر غمگین است؟
چرا لبخند هایت آنقدر تلخ و بیرنگ است؟
اما افسوس ک هیچ کس نبود . . .
همیشه من بودم و تنهایی پر از خاطره . . .
آری با تو هستم . . . !
با تویی ک از کنارم گذشتی . . .
و حتی یک بار هم نپرسیدی
چرا چشم هایم همیشه بارانی است . . . ! !
چرا نگاه هایت آنقدر غمگین است؟
چرا لبخند هایت آنقدر تلخ و بیرنگ است؟
اما افسوس ک هیچ کس نبود . . .
همیشه من بودم و تنهایی پر از خاطره . . .
آری با تو هستم . . . !
با تویی ک از کنارم گذشتی . . .
و حتی یک بار هم نپرسیدی
چرا چشم هایم همیشه بارانی است . . . ! !