یافتن پست: #خالی

Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

به تو عادت کرده بودم ای به من نزدیک تر از من ای حضورم از تو تازه ای نگاهم از تو روشن به تو عادت کرده بودم مثل گلبرگی به شبنم مثل عاشقی به غربت مثل مجروحی به مرهم لحظه در لحظه عذابه لحظه های من بی تو تجربه کردن مرگه زندگی کردن بی تو من که در گریزم از من به تو عادت کرده بودم از سکوت و گریه شب به تو حجرت کرده بودم با گل و سنگ و ستاره از تو صحبت کرده بودم خلوت خاطره هامو با تو قسمت کرده بودم خونه لبریز سکوته خونه از خاطره خالی من پر از میل زوالم عشق من تو در چه حالی

دیدگاه  •   •   •  1392/05/14 - 19:14
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تو را راندم،
و ساک‌هایت را در پیاده‌رو افکندم
اما بارانی‌ات که در خانه‌ام مانده بود
هذیان‌گویبی سر داد،
و با اعتراض آستین‌هایش را برای در آغوش گرفتنم
به حرکت در آورد.

وآن گاه که بارانی را از پنجره پرتاب کردم،
همچنان که فرو می‌افتاد،
دست‌های خالی‌اش را در باد برآورد،
چونان کسی که به نشانه‌ی بدرود،
دستی برآورد
یا آن که فریاد زند: کمک!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/14 - 16:48
+4
*elnaz* *
*elnaz* *
چمدان
 خالیم را می بندم
 میخواهم بروم …
 به
 هیچ کجا
 ای کاش
 زودتر برسم ….!  

دیدگاه  •   •   •  1392/05/14 - 00:21
+5
saman
saman
در CARLO

زنی با سر و صورت کبود و زخمی سراغ دکتر روانشناس میره ..


دکتر می پرسه : چه اتفاقی افتاده؟


خانم در جواب میگه: دکتر، دیگه نمی دونم چکار کنم. هر وقت شوهرم عصبانی و ناراحت میاد خونه


منو زیر مشت و لگد له می کنه و عصبانیتش رو سر من خالی می کنه !!!


دکتر گفت: خب دوای دردت پیش منه : هر وقت شوهرت عصبانی و ناراحت اومد خونه، یه فنجون چای


سبز بردار و شروع کن به قرقره کردن. و این کار رو ادامه بده.


دو هفته بعد،اون خانم با ظاهری سالم و سرزنده پیش دکتر برگشت !!!


خانم گفت: دکتر، پیشنهادتون فوق العاده بود. هر بار شوهرم عصبانی و ناراحت اومد خونه، من شروع


کردم به قرقره کردن چای و شوهرم دیگه به من کاری نداشت!!!


دکتر گفت: میبینی؟! اگه جلوی زبونت رو بگیری خیلی چیزا خود به خود حل میشن !

دیدگاه  •   •   •  1392/05/13 - 17:22
+3
saman
saman
در CARLO

چه زیبا خالقی دارم..



چه بخشنده خدای عاشقی دارم..



که میخواند مرا با آنکه میداندگنه کارم..



اگر رخ بربتابانم,دوباره مینشیندبر سرراهم..



دلم رامی رباید با طنین گرم وزیبایش



که در قاموس پاک کبریایی,قهر,نازیباست



چه زیبا عاشقی را دوست می دارم


دلم گرم است,می دانم که می داند بدون لطف او تنهای تنهایم



خدای من, خدایی خوب می داند



ومی داند که سائل را نباید دست خالی راند



چه ترس از ظلمت شبها به هنگامی که می گوید



عزیزم حاجتی داری اگر,اینک بخوان مارا



که من حاجت روا کردن برای بنده ام را دوست می دارم..

دیدگاه  •   •   •  1392/05/13 - 13:50
+2
roya
roya
در CARLO

صدای زنگ تلفن – دخترک گوشی رو بر میداره


سلام . کیه؟


سلام دختر خوشگلم منم بابایی! مامانی خونه است؟ گوشی رو بده بهش!


نمیشه!


چرا؟



 


چون با عمو حسن رفتن تو اطاق خواب طبقه بالا در رو هم رو خودشون بستن!


سکوت


بابایی ما که عمو حسن نداریم!


چرا داریم. الآن پیش مامانه.


ببین عزیزم. اینکاری که میگم بکن. برو بزن به در و بگو بابا اومده خونه!


چشم بابا


چند دقیقه بعد


بابا جون گفتم.


خوب چی شد؟


هیچی. همینکه گفتم یهو صدای جیغ مامانم اومد بعد با عجله از اطاق اومد بیرون همینطور که از پله‌ها میدوید هول شد پاش سر خورد با کله اومد پایین. نمیدونم چرا تکون نمیخوره دیگه !!؟


خوب عمو حسن چی؟


عمو حسن از پنجره پرید توی استخر. ولی پریروز آب استخر رو خودت خالی کرده بودی یک صدای بامزه ای داد نگو! هنوز همونتو خوابیده!


استخر؟ کدوم استخر؟ ببینم مگه شماره ****۰۹۱۷ نیست؟


نه!


ببخشین مثل اینکه اشتباه گرفتم


دیدگاه  •   •   •  1392/05/12 - 11:09
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

بگو با چشمهای منتظر به در که  می آیی        
 تو از پشت هزاران لحظه های رفته تا امروز بگو با من          
بگو ای اشک همیشه چشمانم که می آیی          
دوباره مرهمی با رستمهای مهربان خود          
نهی بر زخمهای سینه ام ، این سینۀپرسوز بگو با من          
تو ای تنها نیاز دستهای خالی و سردم
       
 بخوان از انتهای طاقت و صبرم که من دیگر تو را در امتداد انزوای خویش گم کردم بگو با من که می آیی                            
بگو با من که می آیی ، بگو

دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 22:17
+5
be to che???!!
be to che???!!


چرا خدا مردها رو افرید؟


1.هدف خاصی نبوده


2.گل اضافه مونده بود


3.نسخه ازمایشی بوده


4.اصلا کارخدا نبود


 


چرا خدا مردها را از روی زمین برنمیدارد؟


1.ازنظرخدا مردها وجودخارجی ندارند


2.مگه ما روی زمین مرد هم داریم؟


3.وجود اینگونه درندگان برای موازنه جمعیت روی زمین ضروری به نظر میرسد


4.حالا چه عجله ایه؟


 


اگرخدا مردها رو نمی افرید چی می افرید؟


1.چیزخاصی نمی افرید


2.پیراشکی


3.خروس دریایی


4.فضای خالی


 


اگر جمعیت مردها منقرض شود چه میشود؟


1.مگه قراره اتفاقی بیفته؟


2.خارشتر کویرلوت که افت نداره


3.اکوسیستم به شرایط بدون انگل برمی گردد


4.یه هیولا کمتر دنیا قشنگتر


 


چه وقت مردها عاشق میشوند؟؟؟


1.چه وقت مردها عاشق نمیشوند؟


2.هروقت مامانشون بگه


3.چون یکدفعه میشوند خودشان هم نمیدانند کی میشوند


4.یه روز از همین روزا


 


مردها چه وقت عشق قبلی خود را فراموش میکنند؟


1.در همون وقتی که عشق جدید خود را پیدا میکنند


2.جدید و قدیم نداره فقط بازیگر نقش زن عوض میشود


3.بستگی تام و تمام به میزان تستر....دارد


4.رابطه مستقیم با نظرمادربزرگ کودک فهیم دارد.


 


معیارمردها برای انتخاب همسرچیست؟


1.هرکه پیش امدخوش امد


2.به روش جستجوی ترتیبی در لیست سیاه


3.ده بیست سی چهل


دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 02:42
+1
be to che???!!
be to che???!!

خصوصیات پسرها وقتی عاشق می شوند:


1-نوک دماغشون قرمز والبته بزرگ می شود وبه دماغ دختر مورد نظر اهانت می کنند.
2-حرف های قلمبه سلمبه می زنند وور ور وهرهر می خندند(که از علائم جنون است)
3-اگر زمستان باشه گلوله برفی به دختر مورد نظر می زنند(که الهی دستشون بشکنه)
4-اگر تابستان باشه بطری اب معدنی شان را سر دخترها خالی می کنند
5-ادعا می کنند که از دختر ها بدشون می اید
اخه می دونید چیه؟ اگر این کارها را نکنند تابلو می شوند راستی برام نتیجه اخلاقی این مطلب را بنویسید یه لب تاب به برنده اعطا خواهد شد.(اگر برنده پسر باشد یه جوراب نشسته هم افزون بر جایزه خواهیم داد)
سازمان شمارش بی نهایتان پسر های محترم(دور از جان)به عدد575790975432780087664یک رقم اضافه کنید وبرای نفر بعدی ارسال کنید
سازمان شمارش اسکول شدگان

دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 02:16
roya
roya


I shut my eyes



چشم هایم را می بندم ودرخیابان گم میشوم


ودر کافه ای روبه روی صندلی خالی…


چیزی شبیه تورا سفارش می دهم


دیدگاه  •   •   •  1392/05/10 - 15:28
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ