یافتن پست: #خالی

☺SAEED☻
☺SAEED☻
یه روزی میرسه که جای خالیم رو با هیچ چیز نمیتونی پر کنی، من خاص نبودم، فقط عشقم بی ریا بود...و عشق بی ریا کیمیاست
دیدگاه  •   •   •  1390/12/25 - 20:04
+4
siavash
siavash
مهربانی تا کی . . .

بگذار سخت باشم و سرد !!!

باران که بارید . . .

چتر بگیرم و چکمه !!!

خورشید که تابید . . .

پنجره ببندم و تاریک !!!

اشک که آمد . . .

دستمالی بردارم و خشک !!!

دل که رفت . . .

نیشخندی بزنم و سوت !!!

درد آمد . . .

دایوررت کنم ب جای دیگم و بخندم !!!

تکیه گاه شدم . . .

جا خالی بدم و زمین خوردنشُ نگاه کنم !!!

اس اُمد . . .

جواب ندم گوشیمو خاموش کُنم !!!

باختم . . .

بزنَم زیرشُ و قبول نکنم !!!
کسی آمد . . .

بی توجه باشم و بیخیال !!!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/25 - 16:17
+4
☺SAEED☻
☺SAEED☻
وقتی به عقب بر میگردی متوجه میشی که جای بعضیا الان که تو زندگیت خالی نیست هیچ اون موقعشم زیادی بوده !!!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/25 - 15:31
+7
سیاهه ای از آسمان
سیاهه ای از آسمان
ذهن را درگیر با عشقی خیالی کردو رفت
جمله های واضح دل را سوالی کرد ورفت
چون رمیدنهای آهو، ناز کردنهای او
دشت چشمان مرا حالی به حالی کردو رفت
کهنه ای بودم برای اشکهای این وآن
هرکسی ما را به نوعی دستمالی کردورفت!
ابر هم در بارشش قصد فداکاری نداشت
عقده در دل داشت؛روی خاک خالی کردورفت
آرزویم با تو بودن بود،کوشیدم،ولی
واقعیت را به من تقدیرحالی کردورفت
دیدگاه  •   •   •  1390/12/25 - 15:31
+6
مهسا
مهسا
ون دوست دشمنی کرد دیگر چه می توان گفت

با یار ناجوانمرد دیگر چه می توان گفت

با محرمان غمناک با همرهان ناشاد

با همدمان دم سرد دیگر چه می توان گفت

با بدقمار بدنرد با بد رگان نامرد

با رهزنان بی درد دیگر چه می توان گفت

مردانگی چو شد ننگ

بر مرد عرصه شد تنگ

فهلی چو خاری آورد

دیگر چه می توان گفت

در شهر خالی از مرد

با خاطری پر از درد

شبرو شب است و شبگرد

دیگر چه میتوان گفت
دیدگاه  •   •   •  1390/12/24 - 21:34
+6
مهسا
مهسا
خدایا..

در بین تمامی این تاریکی ها..

سختی ها..

شکست ها..

ودر میان ناامیدی این انسان ها..

من رنگ دیگر میگیرم..

رنگ امید..

و دستم را بسویت درازمیکنم..

دست خالی برم نگردان..

نشانم بده که رنگ امید پیروز است..

ونشانشان بده که همه چیز دست توست..

همه چیز.. {-35-}
دیدگاه  •   •   •  1390/12/24 - 01:49
+4
مهسا
مهسا
از اون گله نکن...

وقتی تو جا خالی دادی ...

اون بغلم کرد تا زمین نخورم
دیدگاه  •   •   •  1390/12/23 - 23:17
+5
ronak
ronak
در کنار رویاهایم یک صندلی خالی از ان توست!

چه بشینی چه بروی...

دوستت دارم........@Malo0o0os
2 دیدگاه  •   •   •  1390/12/23 - 16:49
+4
maryam
maryam
اگه فکر میکنی که رفتنت باعث شکستنم میشه ؛

اگه فکرمیکنی که بعد ازرفتنت اشک میریزم ؛

اگه فکرمیکنی که بانبودنت لحظه هام خالی میشن؛

اگه فکرمیکنی که هرلحظه دلم برات تنگ میشه؛

اگه فکرمیگنی که بی تومیمیرم؛

درست فکرمیکنی تو که میدونی

نبودنت رو تاب نمیارم پس بــــــــــــــــــــــــــــــــــمــون.....
دیدگاه  •   •   •  1390/12/23 - 15:17
+4
fowkes
fowkes
الان من چیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
7 دیدگاه  •   •   •  1390/12/23 - 14:40
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ