درخت خشک شده بود.
مرد لامپ های مات را به شاخه های درخت آویخت و روشن کرد,
اما غیر از خودش هیچ یک از افراد خانه خوشحال نشدند.
جای خالی به ها بیشتر به چشم می خورد…!
[رسول یونان - کتاب بخشکی شانس]
هـدیـه ام از تـولــد .. گریـه بـود
خنـدیدن را تو به من آمـوختـــی
سنگ بوده ام .. تو کوهم کردی
برفــــ بوده ام .. تو آبــــم کردی
آب می شدم .. تو خانه دریا را نشانم دادی
“می دانســـتم گریـه چیســــت
خندیدن را تو به من هدیه کردی …!
[شمس لنگرودی]
عشق چون ایده برد هوش دل فرزانه را ، دزد عاقل می کشد اول چراغ خانه را ، آنچه ما کردیم با خود هیچ نابینا نکرد ، در میان خانه گم کردیم صاحبخانه را .
دیگراین ناله هافایده ندارد.حالااشکهایت رابه پای سنگی بریز
که برروی مزارم می گذارند.من رفته ام،
خیلی پیش ازآن که توبه خودبیایی رفته ام.
رفتم تالحظه های تنهایی ام راپشتحصاری ازفراموشی هاپیداکنم.
دیگراین گریه هاوفریادهانه توراتخلیه می کند
ونه مرازنده می کند.
ولی بااین حال قول می دهم همیشه به سراغت بیایم.
هنوزهم باگریه هات می گریم وباخنده هات می خندم.
مثل همیشه برات ازخودم،
ازدنیای ساکت کودکی هام می گویم.
من تورامثل همان سادگی هاخواهم بخشید،
توتقصیری نداری.آنهانمی دانندچه رنج هایی تحمل کردی.
آنهانمی دانندچه قدرهمیشه تنهابودی.
وطعم تلخ غربت وبی همدمی راسالهاوسالهاتنها،به دوش کشیدی.
نمی دانند چه قدرفلاکت وبدبختی راتحمل کردی.
من تورامی بخشم چون می دانم باتوچه کردند:
باتو،بابچه ات بااحساس وغرورت بازی کردند
وازطعم تلخ این بازی به نفع خودسودبردند
وباصدای بلن خندیدند.
من توراقبل ازاین نیزبخشیده بودم،
وقتی ابرازعشق کردی،
وقتی ترکم کردی،
وقتی طعنه هات روبه پام ریختی،
وحتی وقتی منوکشتی.بازهم توروبخشیده بودم،
قبل ازاین که بمیرم.
خانه دلم همیشه تاریک وتنها بود،
قلبم همیشه تورامی طلبید،
ولی حالامن مرده ام درآرامش ابدی،
آسایشی دورازهرگونه رنج وتنهایی وحسرت،
دراین بسترسردخاک دیگرجسم وروحم ازدوری تونمی لرزه
وبهانه گیری نمی کند،ولی می دانم که دلم برات تنگ می شه.
برای نگاه عاشقت،
برای عشق نوجوونی ات.
من مرده ام واین آرامش زیرخاک رومدیون توهستم.
توهم منوببخش،اگردرکشاکش زندگی وگریزوناگریز
این حیات تلخ،بهانه ات راکردموبه سراغت آمدم.
مراببخش برای هر آنچه خواستم وبودی،
خواستی وبودم،وبرای هرآنچه که نمی دانم.
اگر بتوانم یک بار دیگر زندگی کنم
می کوشم بیشتر اشتباه کنم
نمی کوشم بی نقص باشم.
راحت تر خواهم بود
سرشارتر خواهم بود از آن چه حالا هستم
در واقع، چیزهای کوچک را جدی تر می گیرم
کمتر بهداشتی خواهم زیست
بیشتر ریسک می کنم
بیشتر به سفر می روم
غروب های بیشتری را تماشا می کنم
از کوه های بیشتری صعود خواهم کرد
در رودخانه های بیشتری شنا خواهم کرد
جاهایی را خواهم دید که هرگز در آن ها نبوده ام
بیشتر بستنی خواهم خورد، کمتر لوبیا
مشکلات واقعی بیشتری خواهم داشت و دشواری های تخیلی کمتری
من از کسانی بودم
که در هر دقیقه ی عمرشان
زندگی محتاط و حاصلخیزی داشتند
بی شک لحظات خوشی بود اما
اگر می توانستم برگردم
می کوشیدم فقط لحظات خوش داشته باشم
اگر نمی دانی که زندگی را چه می سازد
این دم را از دست مده!
از کسانی بودم که هرگز به جایی نمی روند
بدون دماسنج
بدون بطری آب گرم
بدون چتر و چتر نجات
اگر بتوانم دوباره زندگی کنم، سبک سفر خواهم کرد
اگر بتوانم دوباره زندگی کنم ، می کوشم پابرهنه کار کنم
از آغاز بهار تا پایان پاییز
بیشتر دوچرخه سواری می کنم
طلوع های بیشتری را خواهم دید و بابچه های بیشتری بازی خواهم کرد
اگر آنقدر عمر داشته باشم
نگاهم را بخوان...
می دانم!
به دلم افتاده...
من را ، از هر طرف
که بخوانی ام!
نامم بن بستیس، بر دیواری بلند
من ، سالهاست
دل بسته ام به طنابی،
که هروز لباس عشق، نم چشمانش
خیس میکند!
و بر حیات خانه ی ، حیاط زندگی اش پهن
می کند!
به فال نیک گیرم...
برایـم،
به دروغ
پایت را میکشی
وسط ، تمام بازی های کودکانه...
معـرکه میگیری
و چه کودکـانه، هربار
بیشتـ
سلام ، حال همه ما خوب است ،
ملالی نیست جز گم شدن گاه به گاه خیالی دور ،
که مردم به آن شادمانی بی سبب می گویند .
با این همه عمری اگر باقی بود ،
طوری از کنار زندگی می گذرم که نه زانوی آهوی بی جفت بلرزد نه این دل ناماندگار بی درمان !
تا یادم نرفته است بنویسم ، حوالی خوابهای ما سال پربارانی بود .
می دانم همیشه حیاط آنجا پر از هوای تازه بازنیامدن است اما تو لااقل ،
حتی هر وهله ، گاهی ، هر از گاهی ببین انعکاس تبسم رویا ، شبیه شمایل شقایق نیست !
راستی خبرت بدهم ؛ خواب دیده ام خانه ای خریده ام بی پرده ، بی پنجره ، بی در ، بی دیوار . . . هی بخند !
بی پرده بگویمت ، فردا را به فال نیک خواهم گرفت دارد همین لحضه یک فوج کبوتر سپید ،
از فراز کوچه ما می گذرد باد بوی نامه های کسان من
می دهد یادت می آید رفته بودی خبر از آرامش آسمان بیاوری ! ؟
نه ری را جان ! نامه ام باید کوتاه باشد ، ساده باشد ،
بی حرفی از ابهام و آینه ، از نو برایت می نویسم
حال همه ما خوب است
امـــــا تـــــو بــــــاور مــــــکـــن ! ! !
مدافع تیم فوتبال راهآهن گفت: به نظرم بازیکنان راهآهن در دیدارهای گذشته در حد و اندازهشان ظاهر نشدند.
1392/05/28 - 16:12پیروز قربانی در خصوص اینکه تیم فوتبال راه آهن در پنج دیدار پنج امتیاز کسب کرده و امتیازهای بازیهای خانگی را از دست داده است، اظهار داشت: ما در دیدارهای بیرون از خانه راحتتر هستیم زیرا ورزشگاه تختی شرایطش به گونهای نیست که ما از آن بهره ببریم. چمن ورزشگاه به گونهای است که به نفع حریفان است.
وی ادامه داد: زمین تختی مناسب ما نیست حالا نمیدانم که میخواهند بگویند بهانه است یا نه. من حرف خود را میزنم. ما در این زمین نمیتوانیم بازی کنیم. سال گذشته در اکباتان شرایط خوبی داشتیم اما امسال در این زمین اذیت میشویم و این ذهنیت بازیکنان را اذیت میکند.
مدافع راه آهن درباره اینکه آیا این تیم میتواند سهمیه آسیایی در این فصل کسب کند، خاطرنشان کرد: گرفتن سهمیه آسیایی فقط به حرف نیست بلکه باید تمام عوامل و امکانات دست به دست هم بدهند یکی از این موارد همین بحث زمین است، برای آسیایی شدن باید بازیکنان و همه باشگاه فعالیت کنند.
قربانی در خصوص اینکه چه زمانی راه آهن از این شرایط خارج میشود، گفت: به هر حال باید این موضوع جایی درست شود البته نمیخواهم درباره عوامل دیگر صحبت کنم اما اشتباهات سهوی داور صورت گرفته که به ضرر ما تمام شده است. در بازی نفت پنالتی گرفته شد که کمر تیم شکست. البته داوران زحمت زیادی میکشند اما اشتباهاتی میکنند ما هم بدشانسی آوردیم و توپهایمان به گل تبدیل نشده است.
وی درباره دیدار مقابل استقلال، تیم سابقش و دلخوریهایی که از مسئولان این تیم در فصل گذشته داشت، یادآور شد: این مسائل دیگر تمام شده، اگر دلخوری و مشکلی هم وجود دارد دیگر دوست ندارم درباره آن صحبت کنم و درست نیست که بخواهیم این مسائل را بازگو کنیم. به هر حال استقلال هم تیم خوبی است و خوب نتیجه گرفته است.
مدافع راهآهن در مورد اینکه آیا انگیزهاش مقابل استقلال بیشتر است، تصریح کرد: این بازی برای من مثل سایر بازیهاست. فرقی نمیکند با چه تیمی بازی کنیم. فقط باید به فکر نتیجه باشیم تا از این روند خارج شویم. بازیکنان باید شرح وظایف خود را به خوبی در زمین پیاده کنند فکر میکنم در چند بازی گذشته این موضوع صورت نگرفته است. باید بازیکنان به اندازه سطح توقعی که از آنها میرود در زمین ظاهر شوند.