گـاه گاهـی دل من می گیرد بـیـشـتر وقـت غروب آن زمان که خدا نـیـز پر از تـنـهایـیـست من وضـو خواهم سـاخـت از خـدا خواهم خواست که تو تـنها نشوی و دلـت پر ز خوشی های دمادم باشد
غضنفر ميره ثبت احوال ميگه يه شناسنامه واسه بچه ام ميخوام ! ميگن اسمش چيه ؟ ميگه "شورلت" ميگن اينكه اسم ماشينه يه اسم بزار كه به نام پدر و مادر بياد . ميگه خب به اسم ما مياد ديگه من "بيوك" آقا هستم . همسرم هم "خاور" خانوم !!!
عزیزم .. فرشته ی صلح.. من که چیزی نگفتم تو چندا ÷ست ÷ایین تر اگه بری نگاه کنی گفته حیف دهنم قرصه ... منم خواستم بچه ها فکر بد نکنن صادقانه همه چیزو گفتم وگرنه من با محمد چیکار میتونم داشته باشم؟؟ یه ذره فکر کن
قا غلام تو اتوبوس كنار يه خانم چاقي نشسته بود يه نيگاه به خانومه کرد و گفت : راستي خانم اسم شما چيه خانمه گفت : غنچه آقا غلام گفت : شما وا بشين ديگه چي چي ميشيد
وحید کوچولو دیگه..
1390/11/11 - 00:48سحر تا .....بدو پي بازيت بچه جون
1390/11/11 - 00:49باشه داداشي حالا نمرت چند شد منو انداخت بهم داده 9
1390/11/11 - 00:54ايول بابا براي من يه مراقب عوضي افتاد نامرد منو انداخت
1390/11/11 - 00:56به ادمين گفتم مسدودم كن اونم كرد حالا منتظرم تا بياد بهش بگم ازادم كنه
1390/11/11 - 01:06