یافتن پست: #خدا

خدایا به تو میسپارمش اما یه خواهش ازت دارم
یه روزی
یه جایی
بغل یه غریبه مست مست
بدجوری یاد من بندازش
1 دیدگاه  •   •   •  1392/05/7 - 01:32 توسط Mobile
+6
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

خدایا! مرا به بزرگی چیزهایی که ارزانی کرده ای آگاه کن تا کوچکی چیزهایی که ندارم آرامشم را برهم نریزد

دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 23:48
+5
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
خوشبختی را در همین لحظه  باور کن

لحظه ای که دلی به یاد توست
3 دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 22:46
+8
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

خاله
معنای لغوی: خواهر مادر معنای استعاره ای: هر زنی که با مادر رابطه ی گرم و صمیمی داشته باشد. نقش سمبلیک: یک خانم مهربان و دوست داشتنی که خیلی شبیه مادر است و همیشه برای شما آبنبات و لباس می خرد. غذای مورد علاقه: آش کشک. ضرب المثل: خاله را میخواهند برای درز ودوز و گرنه چه خاله چه یوز. خاله ام زائیده، خاله زام هو کشیده. وقت خوردن خاله خواهرزاده رو نمی شناسه. اگه خاله ام ریش داشت، آقا داییم بود. زیر شاخه ها: شوهر خاله: یک مرد مهربان که پیژامه می پوشد و به ادبیات و شکار علاقه مند است. دختر خاله/پسر خاله: همبازی دوران کودکی که یا در بزرگسالی عاشقش می شوید اما با یکی دیگه ازدواج می کنید یا باهاش ازدواج می کنید اما عاشق یکی دیگه هستید. مشاغل کاذب: خاله زنک بازی، خاله خانباجی. چهره های معروف: خاله خرسه، خاله سوسکه. داشتن یک خاله ی مجرد در کودکی از جمله نعمات خداوندی است.

دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 22:44
+5
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

چه روزها که یک به یک غروب شد ، نیامدی
چه بغض ها که در گلو رسوب شد ، نیامدی

خلیل آتشین سخن ، تبر به دوش بت شکن
خدایمان دوباره سنگ و چوب شد ، نیامدی

دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 21:07
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
روباه میره پیش خدا میگه؛
خدایا چرا انقدر منو حیله گر و دروغگو اف[!]؟
خدا میگه؛
نا شکر نباش تو هنوز پسرا رو ندیدی :))

دخیاا موج مکزیکی و عربی و بزارین کنار که امشب احیاس !!!!
سنگین باشید...
2 دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 20:09
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اینقدر دوست دارم در روز محشر سر خدا خلوت باشه, بشینیم سر فرصت یه مقداری سر خلقت پشه با هم صحبت كنیم.
5 دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 16:56
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
به مامانم گفتم امشب تولدمه هااااا! گفت پس برو خونه رو مرتب کن زنگ بزنم خالت اینا بیان.
منم تریپ لوسی زدم گفتم مامان من امروز به دنیا اومدم نمی تونم که...
مامانمم رفت زیر پتو گفت منم تازه زاییدمت خستم!!!!!
خدایا این شادیا از من نگیر
دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 16:22
+3
saman
saman
در CARLO

یه سوالی از صبح تا حالا ذهن مارو درگیر کرده


ببینین شما میتونین بهش جواب بدین؟


اگه “مردان آنجلس” یه زن همراهشون بود


بازم میتونستن ۳۰۰سال با خیال تخت بخوابن!؟

3 دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 15:45
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
به قیمت سفید شدن موهایم تمام شد
ولی آموختم که :
ناله ام سکوت باشد
گریه ام لبخند
و تنها همدمم ، خدا ...
دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 15:26
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ