یافتن پست: #خدا

امید
امید
یه روز یه ترک ه...
اسمش ستار خان بود، شاید هم باقر خان.. ؛
خیلی شجاع بود، خیلی نترس.. ؛
یکه و تنها از پس ارتش حکومت مرکزی براومد، جونش رو گذاشت کف دستش و سرباز راه مشروطیت و آزادی شد، فداکاری کرد، برای ایران، برای من و تو، برای اینکه ما یه روزی تو این مملکت آزاد زندگی کنیم.

یه روز یه رشتیه...
اسمش میرزا کوچک خان بود، میرزا کوچک خان جنگلی؛
برای مهار کردن گاو وحشی قدرت مطلقه تلاش کرد، برای اینکه کسی تو این مملکت ادعای خدایی نکنه؛
اونقدر جنگید تا جونش رو فدای سرزمینش کرد.

یه روز یه لره...
اسمش کریم خان زند بود، موسس سلسله زندیه؛
ساده زیست، نیک سیرت و عدالت پرور بود و تا ممکن می شد از شدت عمل احتراز می کرد.

یه روز یه قزوینه...
به نام علامه دهخدا ؛
از لحاظ اخلاقی بسیار منحصر بفرد بوده و دیوان پارسی بسیار خوبی برای ما بر جا نهاد.

یه روز ما همه با هم بودیم...، ترک و رشتی و لر و اصفهانی و...
تا اینکه یه عده رمز دوستی ما رو کشف کردند و قفل دوستی ما رو شکستند... ؛

حالا دیگه ما برای هم جوک می سازیم، به همدیگه می خندیم!!! و اینجوری شادیم !!!!
این از فرهنگ ایرونی به دوره
آخرین ویرایش توسط admin5 در [1391/01/18 - 12:48]
2 دیدگاه  •   •   •  1391/01/18 - 12:47
+2
peyman
peyman
یادمون نره همیشه خدایی هست که دوستمون داره و لحظه لحظه در کنارمونه

یادمون نره دوستای خوبی داریم که تو بدترین و بهترین شرایط در کنارمون هستند

یادمون نره که در هر شرایطی باید خوب بود....

و یادمون نره مرگ خیلی بهمون نزدیکه , پس انسانیت رو تو زندگیمون از یاد نبریم.
دیدگاه  •   •   •  1391/01/18 - 10:55
+8
mah3a
mah3a
ترس من از مردن و رفتن به او دنیا
دوباره دیدن آدمهای این دنیاست ...

حسین پناهی
2 دیدگاه  •   •   •  1391/01/18 - 03:15
+5
behzad
behzad
آقايان ايراني ..
بياييد پارسي وار *زنها* را پاس بداريد ..
اين بار اگر زن زيبارويي را ديديد ..
هوس را زنده به گور كنيد ..
و خدا را شكر كنيد براي خلق اين زيبايي ..
زير باران اگر دختري را سوار كرديد ..
جاي شماره به او امنيت بدهيد ..
او را به مقصد مورد نظرش برسانيد ..
نه به مقصد مورد نظرتان ..
هنگام ورود به هر مكاني ..
... با لبخند بگوييد: اول شما ..
در تاكسي خودتان را به در بچسبانيد نه به او ..
بگذاريد زن ايراني وقتي مرد ايراني را در كوچه خلوت مي بيند ..
احساس امنيت كند نه ترس ..
بياييدفارغ از جنسيت .. كمي مرد باشيد !!
دیدگاه  •   •   •  1391/01/17 - 23:23
+10
محمد
محمد
در نظربازی ما بی‌خبران حیرانند # من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند
عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی # عشق داند که در این دایره سرگردانند
جلوه گاه رخ او دیده من تنها نیست # ماه و خورشید همین آینه می‌گردانند
عهد ما با لب شیرین دهنان بست خدا # ما همه بنده و این قوم خداوندانند
مفلسانیم و هوای می و مطرب داریم # آه اگر خرقه پشمین به گرو نستانند
وصل خورشید به شبپره اعمی نرسد # که در آن آینه صاحب نظران حیرانند
لاف عشق و گله از یار زهی لاف دروغ # عشقبازان چنین مستحق هجرانند
مگرم چشم سیاه تو بیاموزد کار # ور نه مستوری و مستی همه کس نتوانند
گر به نزهتگه ارواح برد بوی تو باد # عقل و جان گوهر هستی به نثار افشانند
زاهد ار رندی حافظ نکند فهم چه شد # دیو بگریزد از آن قوم که قرآن خوانند
گر شوند آگه از اندیشه ما مغبچگان # بعد از این خرقه صوفی به گرو نستانند
آخرین ویرایش توسط Ghoghnus در [1391/01/17 - 17:47]
دیدگاه  •   •   •  1391/01/17 - 17:45
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
خدای من...نمی دانم دل آدم های این روزگار را کوچک آف[!] یا غم ها خیلی بزرگ هستند...
دیدگاه  •   •   •  1391/01/17 - 17:32
+5
hosein
hosein
خدايا به داده هات و نداده هات و گرفته هات شكر كه داده هات نعمت و نداده هات حكمت و گرفته هات امتحان است........
3 دیدگاه  •   •   •  1391/01/17 - 16:44
+6
-2
sepideh
sepideh
عمه ام زنگ زده میگه دکمه اسپیس کجاست ؟
...
خوب میمردید اسم این دکمه رو هم روش مینوشتید !؟
بنده خدا تا پشت کیبورد رو هم گشته , پیدا نکرده...


=))=))=))=))=))
4 دیدگاه  •   •   •  1391/01/17 - 15:54
+9
shadmehr
shadmehr
دست به دامن خدا که می شوم
چیزی آهسته درون من
به صدا می آید که...
نترس!!...
از باختن تا ساختن دوباره فاصله ای نیست...
دیدگاه  •   •   •  1391/01/17 - 14:37
+3
sepideh
sepideh
:S:S:S:S
11 دیدگاه  •   •   •  1391/01/17 - 14:32
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ