sasan pool
در من ترانه های قشنگی نشسته اند
انگار از نشستن ِ بیهوده خسته اند
انگار سالهای زیادی ست بی جهت
امید خود به این دل ِ دیوانه بسته اند
ازشور و مستی ِ پدران ِ گذ شته مان
حالا به من رسیده و در من نشسته اند
من باز گیج می شوم از موج واژه ها
این بغضهای تازه که در من شکسته اند
من گیج گیج گیج ، تورا شعر می پرم
اما تمام پنــــجره ها ی تــو بستـــه اند ...
ashkan
۵) هر ۵ دقیقه یکبار نگویید «دوستت دارم»
افتادن در دام این اشتباه خیلی ساده است، این که بخواهید تند و تند به طرف تان بگویید که چقدر برای تان ارزش دارد و چقدر دوستش دارید. خسته کردن طرف تان با «دوستت دارم» ها چندان کار رمانتیکی نیست.
احساسات قوی شما ممکن است تنها چیزی باشد که طرف تان را از شما دور کرده است، چون نشان می دهد که گدای عشق و محبت هستید
ashkan
۱) بیش از حد مهربان نباشید
نباید این قدر راحت هر چه طرف تان می گوید را گوش دهید و انتظار داشته باشید که رابطه تان هم خیلی عالی باشد! اینطور در موردش فکر کنید؛ در همه ی داستان های خوب یک تضاد یا کشمکش وجود دارد. در فیلم جنگ ستارگان، هم آدم های خوب بودند و هم آدم های بد! پس این تضادهاست که باعث جالب و جذاب شدن مسایل می شود و یک رابطه بدون تضاد و کشمکش واقعاً خسته کننده خواهد شد. خیلی مهربان و خوب بودن یعنی منفعل، بی اعتماد به خود مضطرب و قابل پیش بینی هستید. یادتان باشد که برای روشن کردن شعله ی آتش، اصطحکاک لازم است پس روی حرف خودتان بایستید
mah3a
کاش میشد تامرا باور کنی
دست در دستم دهی این خسته رایاور کنی
قایق عشقم به طوفان خورده در دریای غم
کاش میشد قایق قلبت به امدادم دهی
از چنگ طوفان در کنی
کاش میشد,کاش میشد جمله ای در حرف خود
اندکی آغشته در رنگ محبت برکنی
کاش میشد,کاش..
sasan pool
من زنم...وقتی خسته ام
وقتی کلافه ام
وقتی دلتنگم
بشقاب ها را نمی شکنم... ...
شیشه ها را نمی شکنم
غرورم را نمی شکنم
دلت را نمی شکنم
در این دلتنگی ها
زورم به تنها چیزی که میرسد
این بغض لعنتی است
ronak
باران ببـــارد یا نبـــارد
چتــر داشتــه باشم یا نداشتــه باشم
پائیز باشــد یا نباشــد ....
هیچ کدام برایم فرقی ندارد /
من از تمام رمانتیک های آبـــــکی خسته شده ام ....!!!
mah3a
تن خسته ای ولی خوابت نمی بره
این حس لعنتی از مرگ بدتره !
ronak
خسته ام....
بیش از تمام بودن های بی هدف
تمام ِ دنیای ِ من این روزها
خلاصه در رفتن و برنگشتن های نفس هایم شده..
عسل ایرانی
میبینی ؟؟؟
میبینی چه بی رحمانه ،
گامهایت را بر تن آسمان کوبیدی!
هنوز جایش کبود است...
و من هنوز نگاهم
به ردپای خسته ی شبهاییست ؛
که بی بهانه برای آمدنت سحر شدند...
اما تو هنوز هم خود را پشت سایه ی شب پنهان کرده ای...
چرا..
نگو ترو خدا. به این فکر کن که همیشه یکی هست که خسرت داشتن زندگی مث زندگی تورو داره.
1390/12/8 - 22:44نمیدونم شاید هم اینجوری باشه.
1390/12/8 - 22:49 ( لايک توسط 1 کاربر )برات آرزوی روزو شبهای رویایی و خوشکل رو میکنم.
1390/12/8 - 22:50ممنونم داداش گلم امیدوار تو هم مثل من نا امید و تنها و خونه نشین نشی.
1390/12/8 - 22:51مرســـــــــــــــــی
1390/12/8 - 22:53