یافتن پست: #خشک

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دوست دارم دکتر زنان زایمان شم وقتی از اتاق عمل بیام بیرون سرم بندازم پایین بگم متاسفم بچه ناقص به دنیا اومده.....! بعد در حالی ک همه از ترس خشکشون زده پدر بچه از من بپرسه :چه مشکلی داره؟ منم دستامو بزارم رو دلم هار هار بخندم و بگم: پسررررررررره!
دیدگاه  •   •   •  1392/09/21 - 16:37
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

کاش می‌دیدم چیست

آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری است

آه وقتی که تو لبخند نگاهت را

می‌تابانی



بال مژگان بلندت را

می‌خوابانی

آه وقتی که توچشمانت

آن جام لبالب از جان‌دارو را

سوی این تشنه جان سوخته می‌گردانی

موج موسیقی عشق

از دلم می‌گذرد

روح گل‌رنگ شراب

در تنم می‌گردد

دست ویرانگر شوق

پرپرم می‌کند ای غنچه رنگین، پرپر



من در آن لحظه که چشم تو به من می‌نگرد

برگ خشکیده ایمان را

در پنجه باد

رقص شیطان خواهش را

در آتش سبز

نور پنهانی بخشش را

در چشمه مهر

اهتزاز ابدیت را می‌بینم



بیش از این سوی نگاهت نتوانم نگریست

اهتزاز ابدیت را یارای تماشایم نیست

کاش می‌گفتی چیست

آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری است



فریدون [!]

دیدگاه  •   •   •  1392/09/17 - 18:49
+2
AmirAli
AmirAli
زندگی سه چیز است: اشکی که خشک می شود، لبخندی که محو می شود، یادی که می ماند.


دیدگاه  •   •   •  1392/09/12 - 19:12
+3
sahar
sahar
مورد داشتیم پسره داد زده، شیرش خشک شده!! {-33-}
دیدگاه  •   •   •  1392/09/11 - 11:40
+6
korosh
korosh
این خانم با 100 هزار مرد رابطه جنسی داشته + عکس

 

یک زن لهستانی در اقدامی بی‌ شرمانه سفری را به دور دنیا را آغاز کرده که در جریان آن قصد دارد با صد هزار مرد از تمام شهرهای جهان رابطه جنسی نامشروع برقرار کند.با نگاهی کوتاه به وضعیت فساد در غرب برای هر ناظر بی طرفی اثبات می‌ شود که روز به روز بر دامنه وسعت بی‌ بند و باری در اروپا و آمریکا افزوده شده یعنی درست همان کشورهایی که خود را مهد تمدن و پیشرفت و حقوق بشر می‌ دانند و در عین حال بی‌ بند و باری را نه‌ تنها در کشورهای خود که در مشرق‌ زمین و دیگر کشورهای جهان ترویج می‌ کنند.این زن با 100 هزار مرد رابطه جنسی داشته.

 

این خانم با 100 هزار مرد رابطه جنسی داشته + عکس


در این میان، شیاطینی از جنس انس هم دیده می‌شوند که به تشدید روزافزون فساد و فحشا در خشکی و دریا همت گمارده‌اند.به گزارش پارس ناز در تازه ترین این فساد‌ها، یک زن لهستانی از مدتی پیش سفر توریستی جنسی خود به دور دنیا را آغاز کرده و تصمیم گرفته است در بازدید از شهرهای مختلف دنیا با مردانی از همه شهرهای جهان رابطه نامشروع جنسی برقرار کند.


جالب اینکه وی در تازه‌ترین مقصد خود قرار است همزمان با اوج‌گیری بحران در کشور اسلامی مصر، به قاهره سفر کند!وی در صفحه شخصی خود در فیس‌بوک با وقاحت تمام اطلاعاتی از خود ارائه کرده و گفته 21 سال سن دارد و سفر خود را از ورشو آغاز کرده و تاکنون با 284 مرد رابطه برقرار کرده و برای اتمام مأموریت شیطانی خود به 33 هزار ساعت زمان نیاز دارد.

 

 
1 دیدگاه  •   •   •  1392/09/10 - 19:01
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

یارو دو روزه رفته خارج

عرق رسیدنش هنوز خشک نشده

تو اینترنت یه عکس فرستاده میگه: گرفتیش ؟

میگم :نه! هنوز دانلود نشده

میگه : شِت !!!! اونجا هنوز سرعت اینترنت درست نشده ؟ :|

دیدگاه  •   •   •  1392/09/7 - 18:45
+3
محمد
محمد

فقط باش.
همین که هستی کافیست..!
دور ازمن....
بدون من.!چه فرقی میکند؟...
گل میخری!...خوب است!!!!
برای من نیست؟
نباشد.....
همین که رختمان زیر یک آفتاب خشک میشود کافیست....!
دلخوشم به این حماقت شیرین..... :(فقط باش.
همین که هستی کافیست..!
دور ازمن....
بدون من.!چه فرقی میکند؟...
گل میخری!...خوب است!!!!
برای من نیست؟
نباشد.....
همین که رختمان زیر یک آفتاب خشک میشود کافیست....!
دلخوشم به این حماقت شیرین..... :(
دیدگاه  •   •   •  1392/09/4 - 19:53
+3
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
1- یادتونه سر کلاس تخته پاک کن رو خیس می کردیم می کشیدیم رو تخته فکر می کردیم خیلی تمیز شد بعد که تخته خشک می شد می دیدم چه گندی زدیم…! الان همین حس رو نسبت به زندگی دارم {-15-}
دیدگاه  •   •   •  1392/09/2 - 20:16
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
عصر یک جمعه ی دلگیر، دلم گفت بگویم بنویسم
که چرا عشق به انسان نرسیده است؟

چرا آب به گلدان نرسیده است؟

چرا لحظه ی باران نرسیده است؟

وهر کس که در این خشکی دوران به لبش جان نرسیده است،

به ایمان نرسیده است و غم عشق به پایان نرسیده است.

بگو حافظ دلخسته زشیراز بیاید بنویسد

که هنوزم که هنوز است

چرا یوسف گمگشته به کنعان نرسیده است ؟

چرا کلبه احزان به گلستان نرسیده است؟

دل عشق ترک خورد،
گل زخم نمک خورد،
زمین مرد،
زمان بر سر دوشش غم و اندوه به انبوه فقط برد،
فقط برد،
زمین مرد
زمین مرد ،
خداوند گواه است،
دلم چشم به راه است،
و در حسرت یک پلک نگاه است،
ولی حیف نصیبم فقط آه است و همین آه خدایا برسد کاش به جایی،

برسد کاش صدایم به صدایی...

عصر این جمعه دلگیر وجود تو کنار دل هر بیدل آشفته شود حس،

تو کجایی گل نرگس؟

به خدا آه نفس های غریب تو که آغشته به حزنی است

زجنس غم و ماتم، زده آتش به دل عالم و آدم

مگر این روز و شب رنگ شفق یافته در سوگ کدامین غم عظمی

به تنت رخت عزا کرده ای؟ ای عشق مجسم!

که به جای نم شبنم بچکد خون جگر دم به دم از عمق نگاهت.

نکند باز شده ماه محرم

که چنین می زند آتش به دل فاطمه آهت

به فدای نخ آن شال سیاهت

به فدای رخت ای ماه!

بیا صاحب این بیرق و این پرچم و این مجلس و این روضه و این بزم توئی ،

آجرک الله!

عزیز دو جهان یوسف در چاه ،
دلم سوخته از آه نفس های غریبت

دل من بال کبوتر شده خاکستر پرپرشده،
همراه نسیم سحری روی پر فطرس معراج نفس گشته هوایی
و سپس رفته به اقلیم رهایی،
به همان صحن و سرایی که شما زائر آنی
و خلاصه شود آیا که مرا نیز به همراه خودت زیر رکابت ببری تا بشوم کرب و بلایی؟
به خدا در هوس دیدن شش گوشه دلم تاب ندارد ،
نگهم خواب ندارد، قلمم گوشه دفتر غزل ناب ندارد،
شب من روزن مهتاب ندارد،
همه گویند به انگشت اشاره
مگر این عاشق بیچارهء دلدادهء دلسوخته ارباب ندارد...
تو کجایی؟ تو کجایی شده ام باز هوایی،شده ام باز هوایی...
گریه کن ،گریه وخون گریه کن آری
که هر آن مرثیه را خلق شنیده است
شما دیده ای آن را
و اگر طاقتتان هست کنون من نفسی روضه ز مقتل بنویسم،
و خودت نیز مدد کن
که قلم در کف من همچو عصا در ید موسی بشود
چون تپش موج مصیبات بلند است،
به گستردگی ساحل نیل است،
و این بحر طویل است
وببخشید که این مخمل خون بر تن تبدار حروف است
که این روضهء مکشوف لهوف است،
عطش بر لب عطشان لغات است
و صدای تپش سطر به سطرش همگی موج مزن آب فرات است،
و ارباب همه سینه زنان کشتی آرام نجات است ،
ولی حیف که ارباب «قتبل العبرات» است،
ولی حیف که ارباب«اسیر الکربات» است،
ولی حیف هنوزم که هنوز است حسین ابن علی تشنهء یار است
و زنی محو تماشاست زبالای بلندی،
الف قامت او دال و همه هستی او در کف گودال و سپس آه
که «الشّمرُ ...»خدایا چه بگویم «که شکستند سبو را وبریدند ...»
دلت تاب ندارد
به خدا با خبرم می گذرم از تپش روضه که خود غرق عزایی،
تو خودت کرب و بلایی،
قسمت می دهم آقا به همین روضه که در مجلس ما نیز بیایی،
تو کجایی ... تو کجایی..
دیدگاه  •   •   •  1392/09/1 - 16:45
+5
be to che???!!
be to che???!!
@NEGAR1992





بنفش رنگ عرفان و معنويت است. بنفش در هر طيفي كه باشد الهام بخش و رنگ شاهزادگان، ‌پادشاهان و ملكه هاست. بنفش سير در اصل تركيبي از رنگ هاي آبي و قرمز مي باشد كه ويژگي هاي هر دو رنگ را يكجا در بر دارد. تندي قرمز به واسطه آرامش و خنكي آبي فروكش مي كند و به حس تازه تبديل مي شود و شما را به آرامش و رهايي دعوت مي نمايند
.



به همين دليل است كه در بيمارستان هاي رواني و مطب روانشناسان اغلب از بنفش ملايم يا همان بنفش ياسي استفاده مي شود. بنفش ملايم احساس ترس را كاهش مي دهد و مشغله هاي فكري آزار دهنده را تعديل مي نمايد. وقتي بنفش در كنار سفيد قرار مي گيرد سمبل خالص بودن و تواضع است. در فرهنگ چين بنفش رنگ رويا پردازان و فيلسوفان است و نشانه صداقت ، وفاداري و عشق مي باشد. علم رنگ شناسي ثابت كرده است كه بنفش آثار ترس و شوك هاي روحي را پاك مي كند و در اين زمينه مانند اشعه ماوراء بنفش عمل مي نمايد. از به كار بردن بنفش در دكوراسيون داخلي خانه خود اجتناب نكنيد.



بنفش را رنگ [!]ت، وقار و عزت می دانند. برای اختلالات روانی، مثل شیزوفرنی و جنون ادواری از این رنگ استفاده می شود. این رنگ اثر آرام کننده قلب دارد و موجب تصفیه خون نیز می شود و می تواند سموم بدن را دفع کند. از نظر روحی در کاهش نفرت و خشم و هیجانات افسارگسیخته بسیار موثر است و به طور کلی برای بهبود بیماری های طحال، ناراحتی های مثانه، راشیتیسم، دردهای شدید کمر، سیاتیک، ریزش مو، صرع، ذات الریه، سرفه خشک و آسم، مورد استفاده قرار می گیرد.



رنگ بنفش بر خیال پردازی شما می افزاید و کمک می کند احساس قدرت و اختیار بیشتری کنید. این رنگ همچنین سبب تقویت کردن عمق احساسات شما می شود و شما را صاحب اراده ای مصمم تر می کند و توانایی تان را در ارائه راهبردهای جدید در زندگی افزایش می دهد.

دیدگاه  •   •   •  1392/08/30 - 23:49
+7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ