♥ نگار ♥
تو اتوبوس نشسته بودم پیرزنه ازم پرسید:
کجا درس میخونی؟
گفتم گرگان مادرجون
گفت: کرمان؟
گفتم: نه گرگان
گفت: کجای کرمان
گفتم: نه گرگان
گفت: گفتی کجای کرمان؟
دیدم زشته تو اتوبوس صدامو ببرم بالا گفتم: آره کرمان
گفت: پس گوه میخوری هی میگی گرگان
ینی مسافرا صندلیارو گاز میگرفتن از خنده (:
♥ نگار ♥
هی شدم تو یه اتاق حبس
ساعت یک و یازده صبح
شانس در دلو باز کرد
جاری شدم چون نشونه میبینم
اگه اینم دروغ باشه که په من یه حیوونه فریکم
توقع دارم که توقع ساختیم توقع رفت همشو باختیم , باختیم
از کجا شروع شد صحبت عشقیمون
خدا کجاستو معلمت کی بود
چطور زهر شده مسکنه دیروز
عذابه وجدان یا مطئنه بی روح
امیدوارم به امیدواری
دله شکست کی الان حقه
نمیخوام نمیخوام نمیخوام
این استرس همین جنگو قطع شه
حسم به تو تعریف نشدنی
حست به من چی چند تا خطه
به خودم شک کردم نکنه از خودت مطمئنی
تغییری یا تخریبی که صدم به صدمه کشنده ای
عاشقی نکردم از رو مجبوری نبود دستوری
دستو دلم چونکه دو دره نیست
آخر تجربه منو به بن بست کشید
اما عاشقت بودم که تظاهر کردم
عاشقتم من میگم چی بنویسه قضا و قدر راجب من
مرز حماقتو عشق مرز تباه شدن و پا گرفتن
کی میشه مثه کی کم آوردم نه تازه بهتر
میشد وایستاد بحث کرد
ولی درو کوبید بستش
پشت درو قفل کرد بعد
صدا زیاد موزیک پخشه
نمیدونه چی میخواد ازم خودشم دیوونست
چند ساله نمیدونم کی بودم ولی این رابطه بیهودست
حرفامو زودتر میگم دوستیا رووش منفین
خنده ها پوزخند میشن مثه شبو روز فرق میکردن
همه حرفامو خوب بد میفهمه ته صدات توش تردیدست
من فقط دنباله یه رابطم که هر جور باشه توش تضمینم
خوب بودش
♥ نگار ♥
همه چیز خنده دار بود….
داشتن تو…!
بودن من ; ماندن ما….!!
رفتن تو…
این همه آه….
گاهی از این همه خنده گریه ام میگیرد….
♥ نگار ♥
سرش پایینه و سرگرم کارشه
صداش میکنم
بر میگرده سمتم
- جونم ؟!
- یه چیزی بگم ؟!
- یه چیزی نه شما صد تا چیز بگو خانومم ؟!
- میشه بخندی ؟!
با تعجب از حرفم به خنده میفته …
- واسه چی اینو گفتی الان ؟!
- آخه میدونی ؟!
- چیو ؟!
- ” تو که می خندی انگاری منو خوشبختی میبوسه ”
قهقهه میزنه و همونجور که داره میاد سمتم میگه :
- آهااااااای ؟! جز من یکی دیگه خیلی بیجا میکنه عشقمو ببوسه …
وایسا ببینم…
♥ نگار ♥
یاد گرفته ام در خوشی هایم ...
کسی را شریک خنده هایم نکنم ...
چون یاد داده اند در غصه هایم ...
کسی شریک گریه هایم نیست ...
♥ نگار ♥
ﻫﯿﭻ ﭘﺴﺮﯼ ﺍﺯ ﺩﺧﺘﺮ ﺟﻠﻒ ﺧﻮﺷﺶ ﻧﻤﯿﺎﺩ !
ﻫﯿﭻ ﭘﺴﺮ متشخصی ﺍﺯ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﻭ ﺩﻟﺒﺮﺍﻧﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺧﻮﺷﺶ
ﻧﻤﯿﺎﺩ !
ﻫﯿﭻ ﭘﺴﺮﯼ آقایی ﺣﺎﺿﺮ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺎ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺭﻩ ﺭﺍﺑﻄﻪ
ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ
ﻫﯿﭻ ﭘﺴﺮ اصیلی ﺩﻭﺱ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﺭﻭ ﺑﮕﯿﺮﻩ ﮐﻪ ﻣﺜﻞ ﯾﻪ ﺩﺍﻑ
ﺗﯿﭗ ﻣﯿﺰﻧﻪ ﻭ ﺁﺭﺍﯾﺶ ﻣﯿﮑﻨﻪ !
ﺍﯾﻨﻮ ﺑﺪﻭﻧﯿﺪ ﮐﻪ :
یه پسر ناب ایرانی، ﻋﺎﺷﻖ ﻧﺠﺎﺑﺖ ﺷﻤﺎ ﻣﯿﺸه ﻧﻪ ﻟﻮﻧﺪﯾﺘﻮﻥ
ﻋﺎﺷﻖ ﻭﻗﺎﺭ ﻭ ﻏﺮﻭﺭ ﺷﻤﺎ ﻣﯿﺸه ﻧﻪ ﺳﺒﮏ ﺑﺎﺯﯾﺘﻮﻥ
ﻋﺎﺷﻖ ﺳﺮ ﺳﺨﺘﯽ ﻭ ﯾﮕﺎﻧﮕﯽ ﮐﻼﻣﺘﻮﻥ ﻣﯿﺸه ﻧﻪ ﯾﻪ ﺷﺐ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ
ﯾﻪ ﺷﺒﻢ ﺑﺎ ﺍﻭﻥ ﺑﻮﺩﻧﺘﻮﻥ
ﻋﺎﺷﻖ ﺳﺎﺩﮔﯽ ﺷﻤﺎ ﻣﯿﺸه ﻧﻪ ﻓﯿﺲ ﻭﺍﻓﺎﺩﻩ ﺷﻤﺎ
ﭘﺲ ﺍﯾﻨﻮ ﺑﺪﻭﻧﯿﺪ ﺍﮔﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﯾﯿﺪ ﺩﻝ ﯾﻪ ﭘﺴﺮ ﺑﺒﺮﯾﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﯾﻨﻄﻮﺭ
ﺑﺎﺷﯿﺪ
ﺍﮔﺮﻡ ﭘﺴﺮﯼ ﺍﯾﻦ ﻭﯾﮋﮔﯽ ﻫﺎ ﺭﻭ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﯿﮕﻪ ﻭ ﺷﻤﺎ
ﺭﻭ ﻓﻘﻂ ﻭﺍﺳﻪ
ﯾﻪ ﻫﻤﺒﺴﺘﺮﯼ ﭼند ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺍﯼ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩﺗﻮﻥ .
ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻨﯿﺪ ﺍﯾﻦ یه واقعیته...
برای یه پسر
دختر ایده آلی ک قرار مادر بچه هاش باشه، یه بانوی مهربون و باوقاره...
♥ نگار ♥
داشتم به این فک میکردم یه روز دنیای مجازی منفجر بشه... همدیگه رو گم کنیم ...
من دلم واسه کی تنگ میشه...زمان میگذره ما دهه 60 و70 ها میریم از اینجا دنبال زندگیامون بعد دیگه 80و90
میان جامون.. همدیگه رو گم میکنیم اما یه روزی یاد هم میفتیم...یاد خنده هامون... یاد کل انداختنامون..
شاخ بازیامون...لایک زدنامون..دلبستنامون....جوونیمون... این وسط فقط خاطره ها میمونه...ما ابدی نیستیم
یه روز میریم دنبال زندیگیامون....زندگی بی سروتهمون...دنیای مجازی من!ادم های مجازی <من ازهمین الان
دلتنگتونم ...کاش میشد وقت رفتن خاطراتتون هم پاک کنید وبرید....!