یافتن پست: #خنده

Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

گفتم خدایا سوالی دارم گفت بپرس...
گفتم چرا هر موقع من شادم، همه با من میخندن

ولی وقتی غمگینم کسی با من نمیگرید؟

گفت
: خنده را برای جمع آوری دوست و غم را برای انتخاب بهترین دوست آفریدم

دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 12:22
+2
*elnaz* *
*elnaz* *
چند حقیقت در مورد ادمها:
وقتی کسی حتی به چیزای کوچیک و الکی میخنده مطمءن باشید عمیقا غمگینه
وقتی کسی نمیتونه گریه کنه نشون دهنده ی ضعف اونه
اگر کسی به خاطر چیزای احمقانه و کوچیک از دستت عصبانی میشه یعنی خیلی دوستت داره
پس الکی قضاوتشون نکنیم...
دیدگاه  •   •   •  1392/05/7 - 15:52
+3
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

خاطره یعنی یه سکوت غیر منتظره میان خنده های بلند


دیدگاه  •   •   •  1392/05/7 - 01:31
+5
AmiR
AmiR
Don’t go for looks , they can deceive you …
Don’t go for wealth , even that fades away …
Go for someone who makes you smile …
Because only a smile makes a dark day seem bright !!!
دنبال نگاه ها نرو ، ممکنه فریبت بدن
دنبال ثروت نرو ، چون حتی ثروت هم یه روزی ناپدید میشه
دنبال کسی برو که باعث میشه لبخند بزنی
چون فقط یه لبخنده که میتونه باعث بشه یه روز خیلی تاریک ، کاملا روشن به نظر بیاد !
دیدگاه  •   •   •  1392/05/7 - 00:04
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

(( گفت وگوی غنچه و گل ))
غنچه با دل گرفته گفت : زندگی لب زخنده بستن است گوشه ای درون خود نشستن است
گل به خنده گفت
زندگی شکفتن است ، باصدای سبز راز گفتن است
گفت وگوی غنچه وگل از درون باغچه بازهم به گوش می رسد راستی تو چه فکر می کنی ؟؟؟
کدام یک درست گفته اند ؟؟
من فکر می کنم گل به راز زندگی درست اشاره کرده است
هرچه باشد او گل است گل یکی دو پیرهن بیشتر زغنچه پاره کرده است

دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 23:47
+5
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

این هم از یک عمر مستی کردنم
سالهای شبنم پرستی کردنم

ای دلم زهر جدایی را بخور چوب عمری با وفایی را بخور
ای دلم دیدی که ماتت کرد و رفت خنده ای بر خاطراتت کرد و رفت
من که گفتم این بهار افسردنیست
من که گفتم این پرستو رفتنیست
آه عجب کاری به دستم داد دل هم شکستو هم شکستم داد دل!!!

دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 22:39
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دیروز سر کلاس زبان، استاد ازم یه سوال پرسید ؛ که باید به انگلیسی جوابشو می دادم.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
چند ثانیه طول کشید ، بچه های کلاس همه منتظر بودن ببینن چی جواب میدم ؟!
.
.
.
.
منم با خنده گفتم : Loading , Please Wait :D:D:D:D
.
.
.
.
استادمون انقد خندید که درجا فلج شد.
دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 15:53
+7
*elnaz* *
*elnaz* *
صدای خنده ی مادرم حتی غمهایم را هم می خنداند ...
دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 15:16
+4
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi


هرگز شادي آدمها را از ميزان خنده هايشان نسنجيد هرگز تنهايي آدمها را از تعداد دوستانشان قضاوت نكنيد هرگز تحمل آدمها را از ميزان ايستادگي شان تخمين نزنيد هرگز ...


دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 12:40
+5
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
عاقا بچه بودیم..منو حسین و خواهرش نشسته بودیم کنار حوض با چکش بادوم میشکوندیم{-97-}...این سمیرا خواهر حسین هی بهم بادوم میداد<img src=" /><img src=" />...منم هی با خنده جوابشو میدادم<img src=" />...یهو منم جو گرفتم و یه ماچش کردم<img src=" />...یهو دیدم یه چیزی محکم خورد تو سرم {-91-}..یه لحظه هیچ حرکتی نکردم<img src=" /><img src=" />...یهو دیدم خون رو صورتم راه میره<img src=" />...نگو این حسین غیرتی شد محکم با چکش زد تو سرم<img src=" /><img src=" /><img src=" />...تاحالا هم نشونش مونده تو سرم<img src=" />...آخه غیرت تو اون سن؟<img src=" /><img src=" />

دیدگاه  •   •   •  1392/05/5 - 16:17
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ