یافتن پست: #خیلی

شاهین
شاهین
مردی پس از ۱۵ سال از زندان فرار میكنه .
او برای پیدا کاردنه پول و اسلحه به یک خانه میره
ولی در اونجا زن و مرد جوانی رو در رختخواب پیدا میكنه .
ابتدا مرد جوان رو به صندلی طناب پیچ میكنه
سپس خانم خوشكله رو به صندلی میبنده و نزدیك میشه و بوسه ای به گردنش میزنه و میره حمام تا دوش بگیره.
مرد جوان به همسرش میگه :
گوش كن عزیزم این مرد از لباسش معلومه كه مدت زیادی رو در زندان بسربرده و حتما اونجا هیچ زنی رو ندیده
من دیدم چطور گردن تو رو ماچ كرد اگه خواست با تو س-ک- س داشته باشه مقاومت نكن
اونو راضی كن با اینكه میدونم برات چندش آوره !
ببین این زندانی خیلی باید خطرناك باشهو اگه عصبانی بشه جفت مون رو میكشه.
قوی باش عزیزم و بدون خیلی دوستت دارم.
همسرش پاسخ میده :
او گردن منو ماچ نكرد!
اون در گوش من گفت كه همجنس گراست و معتقده كه تو خیلی نازی و ازمن پرسید كه وازلین داریم و من گفتم كه در حمام میتونه پیدا كنه .
پس عزیزم قوی باش و بدون من هم خیلی دوستت دارم
دیدگاه  •   •   •  1390/12/10 - 20:53
+3
mah3a
mah3a
دختر: بابا کی میریم خرید کنیم
پدر:دخترم هنوز حقوق ندادن همه جنس ها گرون امسال یه کم باید صرفه جویی کنیم
اخبار ساعت 9:
آقا اوومدین خرید؟؟؟....بله خیلی هم خوبه جنس ها ارزون هستش و قیمت ها مناسب

دختر نمیدونه پدره کارگرش دروغ میگه یا اخبار...
خدایا هیچ پدری را تووو این موقیعیت قرار نده که فرزند کوچکش بهش شک کنه و پدر شرمنده ي اولاد بشه
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/10 - 18:16
+8
parnian
parnian
نیمه گمشده من خیلی باس ولگرد و دَدَری باشه که تا الان نیومده پدر سگ .
یه همچین آدمی به درد زندگی نمی خوره ،...بی خیالش شدم !!!!=))
3 دیدگاه  •   •   •  1390/12/10 - 18:15
+2
Hossein Behzadi
Hossein Behzadi
‫خدایا
انتخاب واحد دنیا را كه خودت برایمان انجام دادی!
كاش لااقل سیستم حذف و اضافه ای نازل میكردی.
خیلی از واحد ها را باید حذفــــــــــــ كنم.‬
دیدگاه  •   •   •  1390/12/10 - 15:44
+1
sasan pool
sasan pool
خب من دیگه باید برم حال و روزم خوش نیست.خیلی ناراحتم.برم سبک بشم.این هم آخرین مطلب امروز تا شب اگه زنده بودم بیام.این شعر من خیلی دوست دارم از حامی هست.
شبها که بغض می کنی دنیا سکوت می کنه

زمان به صفر می رسه زمین سقوط می کنه

شبها که بغض می کنی به مرز مرگ می رسم

به گریه کوچ می کنم ببین چقدر بی کسم

دریایی از آرامشی من طرحی از خروش رود

زیباترین شعر جهان چشمای غمگین تو بود

ما از کدوم ساعت شب درگیر این تولدیم

که دیر به هم رسیدیم و بی وقفه شکل هم شدیم

تو که به غنچه کردن گلای باغچه دلخوشی

از عمق خاکستر شب چگونه شعله می کشی

فرصت بده گریه کنم که بی نهایت عاشقم

فکر گریز از شب و توفان این دقایقم

بگو کجای زندگیم گم شده بودی عشق من

که خاطرات من همه در تو خلاصه می شدن

شبها که بغض می کنی دنیا سکوت می کنه

زمان به صفر می رسه زمین سقوط می کنه

شبها که بغض می کنی به مرز مرگ می رسم

به گریه کوچ می کنم ببین چقدر بی کسم
خدا نگهدارتون.{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-22-}{-22-}{-22-}{-22-}{-22-}{-22-}{-22-}{-22-}{-22-}{-22-}{-22-}{-22-}
دیدگاه  •   •   •  1390/12/10 - 12:52
+3
mah3a
mah3a
دلم بهانه ات را می گیرد
چقدرامروز حس میکنم نبودنت را!!!

صدایت در گوشم می پیچدومن بی اختبار میگویم:جانم ؟؟مراصداکردی؟!!!
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/10 - 11:25
+7
behzad
behzad
دفترچه خاطرات غضنفر : خیلی فقیر بودیم ،هیچ پولی نداشتیم ، مادرم قادر به زاییدن من نبود ، خاله ام مرا زایید!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/9 - 23:45
+4
mah3a
mah3a
این کرم درون در نوجوانی خیلی شایع بود زمان ما :))))))))
دیدگاه  •   •   •  1390/12/9 - 21:32
+8
ronak
ronak
به غضنفر که از حج برگشته‌ می‌گن سفر حج چطور بود… می‌گه: خیلی سنگ خورد تو سرو صورتم ولی آخرش بوسیدمش.
دیدگاه  •   •   •  1390/12/9 - 21:04
+5
ashkan
ashkan
کاربردهای مختلف " مُردن " در فرهنگ ما !!
برو بمیر : برو گمشو !
بمیرم برایت : خیلی دلم برایت می سوزد !
می میرم برایت : عاشقتم !
می مردی ؟ : چرا کار را انجام ندادی ؟
... مردی ؟ : چرا جواب نمی دهی ؟
دیدگاه  •   •   •  1390/12/9 - 21:02
+3
-2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ