یافتن پست: #خیلی

aB'Bas S
aB'Bas S
وقتی که گریم میگره دلم میگه مبارکه ، قدر اشکاتو بدون هنوز چشات بی کلکه! وقت ی که گریم میگره یه آسون بارونی ام اما به کی بگم خدا من تو دلم زندونی ام، سرمو بالا میگیرم کسی جوابم نمیده ، خیلی شباس یه رهگذر به گریه هام نخندیده ؛ چه روز روزگاریه منو یه دنیا بی کسی ، شدم یه مشت خاطره یه کوره دل واپسی، میخوام تلاقی نکنم حرمت دل را میشکنم دارن به جرم سادگیم چوب حراجم میزنند!!!! تو این ولایت غریب دل مرده ها عزیز ترن حتی تو عشق ادماست قلب های سنگی بخرن
دیدگاه  •   •   •  1390/11/9 - 12:54
+4
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
هر کی تورو ازم گرفت الهی بیچاره بشه روز قیامتکه رسید مجرم و آواره بشه به آب و آتیش می زنم فکرت نمیره از سرم می خوام فراموشت کنم اما بازم عاشق ترم طفلی دل عاشق من نشد تو رو نگه داره فقط یادم میاد نوشت چشماتو خیلی دوست داره
دیدگاه  •   •   •  1390/11/9 - 01:56
+1
zahra
zahra
از طرف می پرسند چرا پرنده ها زمستان از شمال به جنوب پرواز می کنن ؟ میگه : آخه من امتحان كردم..... پیاده خیلی راهه
دیدگاه  •   •   •  1390/11/9 - 00:22
+3
gha3m
gha3m
امان از سیاست دختراااا... :D دختری از کوچه باغی میگذشت یک پسر در راه ناگه سبز گشت در پی اش افتاد و گفتا او سلام بعد از ان دیگر نگفت او یک کلام دختر اما ناگهان و بی درنگ سوی او برگشت مانند پلنگ گفت با او بچه پروی خفن می دهی زحمت به بانویی چو من؟ من که نامم هست آزیتای صدر من که زیبایم مثال ماه بدر من که در نبش خیابان بهار میکنم در شرکت رایانه کار دختری چون من که خیلی خانمه بیشت و شش ساله _مجرد_دیپلمه دختری که خانه اش در شهرک است کوی پنجم_نبش کوچه_نمره شصت در چه مورد با تو گردد هم کلام با تو من حرفی ندارم والسلام!!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/9 - 00:21
+2
gha3m
gha3m
امان از سیاست دختراااا... :D دختری از کوچه باغی میگذشت یک پسر در راه ناگه سبز گشت در پی اش افتاد و گفتا او سلام بعد از ان دیگر نگفت او یک کلام دختر اما ناگهان و بی درنگ سوی او برگشت مانند پلنگ گفت با او بچه پروی خفن می دهی زحمت به بانویی چو من؟ من که نامم هست آزیتای صدر من که زیبایم مثال ماه بدر من که در نبش خیابان بهار میکنم در شرکت رایانه کار دختری چون من که خیلی خانمه بیشت و شش ساله _مجرد_دیپلمه دختری که خانه اش در شهرک است کوی پنجم_نبش کوچه_نمره شصت در چه مورد با تو گردد هم کلام با تو من حرفی ندارم والسلام!!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/9 - 00:21
+1
gha3m
gha3m
خیلی حالش خراب بود از زمین و زمان بریده بود رفتم تو زندگیش ... خیلی طول نکشید که حالش خوب شد تشکر کرد و رفت تو زندگی یکی دیگه...
دیدگاه  •   •   •  1390/11/9 - 00:14
+1
gha3m
gha3m
دلم میخواد فقط یه بار برم نشست سازمان ملل ، برم برا سخنرانی پشت تریبون ، فقط یه جمله بگم بگم : ایرانی ها خیلی خستن ، سر به سرشون نذارید ..
دیدگاه  •   •   •  1390/11/9 - 00:12
+1
فرشاد
فرشاد
سلام
6 دیدگاه  •   •   •  1390/11/8 - 22:07
+5
-1
نیوشا
نیوشا
کار در ایران
1 دیدگاه  •   •   •  1390/11/8 - 20:45
+5
صنم
صنم
یک همیشه یک است. شاید در تمام عمرش نتواند بیشتر از یک عدد باشد اما بعضی اوقات می تواند خیلی باشد . یک نگاه . یک سرنوشت . یک خاطره . یک دوست
دیدگاه  •   •   •  1390/11/8 - 20:35
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ