یافتن پست: #دردی

*elnaz* *
*elnaz* *
.....با همیم اما..این رسیدن نیست...اون ک دنیامه..عاشق من نیست..با همیم اما پیش هم سردیم..این یه تسکینه..این ک همدردیم................ #این ................................   


                                                    
دیدگاه  •   •   •  1392/04/29 - 15:53
+5
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
عادت ندارم درد دلم را ،
به همـه کس بگویم ..! ! !
پس خاکش میکنم زیر چهره ی خندانم... ،
تا همه فکر کنند
نه دردی دارم و نه قلبـی
دیدگاه  •   •   •  1392/04/28 - 13:29
+4
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
“عـــــاشق” را کـــه بــرعکــــس کنـــی .. می شــــود “قـــشاع” دهخــــدا را می شــناسی؟ لــــغت نــامه اش را کــــه بــاز کـــردم نـــوشته بود: قــــشاع: دردی که انسان را از درمـــــان مایــــوس میکند...
دیدگاه  •   •   •  1392/04/24 - 16:54
+6
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

از این شب های بی پایان،

چه می خواهم به جز باران

که جای پای حسرت را بشوید از سر راهم

نگاه پنجره رو به کویر آرزوهایم

و تنها غنچه ای در قلب سنگ این کویر انگار روییده...

به رنگ آتشی سوزان تر از هرم نفسهایت،

دریغ از لکه ای ابری که باران را

به رسم عاشقی بر دامن این خاک بنشاند

نه همدردی،

نه دلسوزی،

نه حتی یاد دیروزی...

هوا تلخ و هوس شیرین

به یاد آنهمه شبگردی دیرین،

میان کوچه های سرد پاییزی

تو آیا آسمان امشب برایم اشک می ریزی؟

ببارو جان درون شاهرگ های کویر آرزوهایم تو جاری کن

که من دیگر برای زندگی از اشک خالی و پر از دردم

ببار امشب!

من از آسایش این سرنوشت بی تفاوت سخت دلسردم.

ببار امشب

که تنها آرزوی پاک این دفتر

گل سرخی شود روزی!

ودیگر من نمی خواهم از این دنیا

نه همدردی،

نه دلسوزی،

فقط یک چیز می خواهم!

و آن شعری

به یاد آرزوهای لطیف و پاک دیروزی...  


دیدگاه  •   •   •  1392/04/23 - 16:40
+5
alireza
alireza
سنگ تراشی به خدایش میگفت : خدایا از سنگ تراشی خسته شده ام زیرا در برابر همه ضعیف است ای کاش من همانند دریایی پر طلاطم بودم

خداوند اورا دریا کرد

مرد مسرور از حالش شد پس از مدتی دید که آبش توسط خورشید بخار میشود پس گفت خورشید از دریا قویتر است من هم میخواهم خورشید شوم و به آرزویش رسید

او خورشید بودو بر جهانی میتابید

که ناگهان ابری آمد و جلوی تابشش را گرف مرد گفت : خدایا ابر هم که از خورشید و دریا قویتر است پس من هم میخواهم ابر شوم

و خداوند اورا ابری زیبا کرد..او در اوج بود و جهان را مینوردید

اما به کوهی برخورد کرد و کوه مانع ادامه راهش شد پس دوباره از خدایش خواست تا کوهی استوار و بلند شود

و خداوند اورا کوهی استوار کرد ...

مرد خوشحال بود که دیگر هیچ چیز اورا نابود نمیکند و همیشه استوار است .. در روزی احساس دردی در وجودش کرد،اطراف را نگاهی کرد ... سنگ تراشی را دید که وجوده اورا با چکشی خورد میکرد .
دیدگاه  •   •   •  1392/04/19 - 17:44
+7
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
ذهـــنــم آشــفـــتــه . . . خــواب هــایــم پــریــشــان . . . خــنــده هــایــم فــتــوشــاپــی . . . درد و دل هــایــم بــا دیـــوارِ ایــنـجـا . . . ! مـیـزانِ هــمـدردی هــا هــم بــا لــایــک و کـامـنــت . . . !!! و تـکرار پشت تکرار {-60-}
دیدگاه  •   •   •  1392/04/19 - 12:28
+5
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
قسم به روزهای سخت نبودنت . . . که بودنت دیگر دردی را جبران نمکند . . .
دیدگاه  •   •   •  1392/04/17 - 19:32
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تنبلی بد دردیه ..
.
.
.
.
.

یک ساعت پیش یه آلو خوردم ، هستش هنوز تو دهنمه
حال ندارم برم بندازم سطل آشغال
کسی می دونه چند ساعت طول می کشه تا با بزاق دهن تجزیه بشه !؟

:(
دیدگاه  •   •   •  1392/04/14 - 17:25
+3
*elnaz* *
*elnaz* *
با همیم اما این رسیدن نیست اون که دنیامه عاشق من نیست با همیم اما پیش هم این یه تسکینه این که هم دردیم این همه تنهایی وقتی تو اینجایی وقتی میبینی بریدم این حقم نیست حق من که یه عمر با تو بودم اما با تو روز خوش ندیدم..
دیدگاه  •   •   •  1392/04/13 - 00:13
+5
alifabregas
alifabregas
نمیدانی ...

چه دردی دارد

وقتی حالم در واژه ها هم نمی گنجد

دیدگاه  •   •   •  1392/04/12 - 13:19
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ