یافتن پست: #درد

ronak
ronak
رفتـــم بــه کنـــار دلــبرم با شــادی گفتـا کـه چـه خوب یاد من افتــادی گفتـم صـنما تــو عشق را استـادی گفتا پـَـَـ نــه پـَـَــــ تو یاد من میدادی گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ و درد زهـــر مــاری
دیدگاه  •   •   •  1390/11/8 - 11:56
+4
عسل ایرانی
عسل ایرانی
ین روزها حتی اگر خون هم گریه کنی عمق همدردیه دیگران با تو یک جمله است : "آخی"
دیدگاه  •   •   •  1390/11/8 - 01:32
+8
ronak
ronak
گمشدم میان اشکهایی که هرگز در چشمانم نماندند در اتاقی که رنگی به جز تاریکی ندیده تنهایی روح عذاب دیده مرا پر میکند گذر زمان غصه های مرده ام راجان تازه ای بخشید نبود تو وجودم را به ارامی در خود میکشد درد احساسات سفیدم را تیره کرد اما هیچکس به سکوتم گوش نداد
دیدگاه  •   •   •  1390/11/8 - 01:32
+3
ronak
ronak
قبل از "خدا حافظی" ،بر نگــــرد و عقب را نگاه نکن... بَد دردرسَری میشوَد این "آخرین نــــگاه"
دیدگاه  •   •   •  1390/11/8 - 01:24
+4
mina_z
mina_z
اسی جُلبک با عجله میره پیش دکتر و مگه: سلام دکتر! زود بیا، آپاندیس زنم درد گرفته . دکتر می گه: من که یک هفته پیش آپاندیس زنتو عمل کردم ! مگه میشه یک زن دو تا آپاندیس داشته باشه؟ اسی میگه : نه، ولی یک مرد که می تونه دو زن داشته باشه.
دیدگاه  •   •   •  1390/11/8 - 00:47
+4
ronak
ronak
در Romantic
رفت تنهایی، آمد جای آن یک عشق آسمانی شکست شیشه غمها،شد روزگارم مثل آن روزها روزهایی که با تو بودم و تو در کنارم، مگر اینکه این روزها تنها از درد دلتنگی بنالم!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/8 - 00:44
+5
ronak
ronak
در Romantic
از عجایب عشق همین است : تنها همان آغوش آرامت می کند که دلت را به درد می آورد
دیدگاه  •   •   •  1390/11/8 - 00:36
+5
aB'Bas S
aB'Bas S
دخترا چند نوع داداش دارن؟! 1-داداش اینترنتی تا هر وقت خواستن ازش اکانت مجانی بگیرت!و بدون وجدان درد اد لیستشو نو پر از این داداشیهای رنگ و وارنگ کنن! . . ۲-داداش خر زور تا در موقع لزوم حال بعضیا رو بگیره . . ۳-داداش خوش تیپ و پولدار تا به دوستاش بگه این بی-اف منه . ادامه مطلب رو از دست ندید! . ۴-داداش خر خون تا در موقع امتحان براش تقلب بنویسه . . ۵-داداش ماشین دار تا اونو اینور و اونور برسونه . . ۶-داداشی که چشم دیدنشو نداره(همون داداش واقعی خودش)! . شما هم اگه چیزی به ذهنتون میرسه در قسمت نظرات بنویسید
دیدگاه  •   •   •  1390/11/7 - 22:15
+8
ronak
ronak
شیشه رفته تو دستم , دارم از درد جیغ و داد می کنم به رفیقم میگم در بیار, میگه شیشه رو؟ میگم پَــــ نَ پَــــ , ادای من و در بیار شاد شیم !
دیدگاه  •   •   •  1390/11/7 - 15:02
+6
ronak
ronak
مرد آمد و دردی به دل عالم شد ، از روز ازل قسمت زن ها غم شد در دفتر خاطرات حوا خواندم جانم به لبم رسید تا آدم ، آدم شد.
دیدگاه  •   •   •  1390/11/7 - 13:23
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ