یافتن پست: #دست

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



شاه تپه: این تپۀ باستانی در 12 کیلومتری شمال غرب گرگان و در حاشیۀ شمالی روستای یساقی واقع شده است.بر روی این تپه و اطراف ان علاوه بر حفاری های غیر مجاز، یکبار پروفسور آرن(آرنه)در رأس هیئتی باستانشناسی دست به حفاری و کنکاش زد که نتیجه آن را در شهر استکهلم سوئد به سال 1945م در گزارشی بنام «حفریات در شاه تپۀ گرگان ایران»منتشر نمود.وی در صفحات میانی این کتاب شرح بسیار مفصل و جالبی از کشفیات خویش بویژه آن اشیائی که از درون قبور قبل از تاریخ و اوایل دوره اسلامی بدست آروده، ارائه نموده است.کاوش های وی بصورت گمانه زنی در 8 گودال حفاری شده که در مجموع شامل سه طبقه متعلق به سه دوران زیستی می شد، انجام گرفت.طبقه بالا متعلق به دوران اسلامی (قرون اولیه هجری)، طبقه دوم و سوم مربوط به دوران پیش از تاریخ می شد.در این قسمت ها قبور واقع در زیر اطاق خانه ها بدست آمد، که شباهت زیادی از هر جهت به قبور محوطه هائی مثل سیلک و مارلیک البته لایه های مربوط به دوران اول و ماقبل تاریخ داشت. یعنی در منطقه شاه تپه استراباد در ان عصر (حدود 3500 تا5000 سال پیش) ، هنوز مردم
گورستان های خارج از محیط زیست(دهکده) خویش را نداشتند و مردگان خود را در زیر اطاق ها دفن می کردند. در درون قبور اشیاء زیادی یافت شد که بیشتر شامل:ظروف سفالین با اشکال
کاسه های آبخوری نوک دار، کوزه های شکم دار و نوک دار، جام های پایه دار و کاسه های کوچک نوک دار شبیه ظروف تپه حصار دامغان بود.چند ظرف سنگی هم در حین حفاری کشف شد، ولی سفال های منقوش یا نقش های هندسی چشمگیرتر بودند.مسئله جالب دیگر آنکه آبخوری های نوک دار شاه تپه شباهت زیاد با چنین ظروف بدست آمده از تورنگ تپه استراباد، سیلک کاشان، ایلام و روستای زیارت استراباد داشت


دیدگاه  •   •   •  1392/08/29 - 22:05
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
آیا میدانید که چرا پسرا موقع شستن صورتشون زیباییشونو از دست نمیدن؟؟؟
.
.
.
.
.چون اصلا زیبایی ندارن که ازدست بدن!!!
دخترا پرچما بالا :-) :-) :-)
دیدگاه  •   •   •  1392/08/29 - 21:50
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
این دخترایی که تو خونه دست ب سیاه وسفید نمیزنن اما تو مهمونیا میخان خودشونو تو ظرفشویی خفه کنن!!
اینارو اذیت نکنید اینا دنباله (مادرشوهر)می گردن!!!!!!!!!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/08/29 - 21:41
+2
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

بعضی وقتا کسی تو زندگیت هست که اصلا لازم نیست تو آغوشت بگیره
فقط با نگاه گرمش ، بدون حتی گرفتن دستات ، میتونه قلبتو بوسه بارون کنه !


دیدگاه  •   •   •  1392/08/29 - 21:01
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
در ایران...
تو دستشویی فک میکنن
تو حمام آواز میخونن
سر کلاس میخوابن
تو رختخواب با تلفن حرف میزنن
موقع درس خوندن بازی میکنن
موقع رانندگی اس ام اس میدن
به کسی که ازش متنقرن "چشم" میگن
با کسی که دوستش دارن دعوا میکنن
موقع تی وی دیدن فیسبوک چک میکنن
موقع فیسبوک چک کردن غذا میخورن
موقع خواب بیدارن
موقع بیداری خوابن
سرکار روزنامه میخونن
و اوغات فراقت کار میکنن!!!
ینی هیچ جای دنیا اینجوری فعالیت نمیکنن
دیدگاه  •   •   •  1392/08/29 - 16:00
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



آدمها، احساس پوچی می کنند،

زیرا در مقابل هستی مقاومت می کنند.

در مقابل هستی، مقاومت نکن.

آرام باش و صبور.

آسان بگیر.

خود را به دست خدا بسپار!

بگذار خدا عهده دار زندگی تو باشد.

آنگاه طعم دیگر زندگی را نیز خواهی چشید.

آنگاه سعادت را،

همچون هوا،

تنفس خواهی کرد ...


دیدگاه  •   •   •  1392/08/29 - 15:52
+6
hamed noori
hamed noori
ﺭﻓﺘﻢ ﺩﻛﺘﺮ ﻣﻴﮕﻢ ﻣﻔﺎﺻﻞ ﺩﺳﺖ ﺭﺍﺳﺘﻢ ﺩﺭﺩ ﻣﻴﻜﻨﻪ
ﻣﻴﮕﻪ:
ﻭﻱ ﭼﺖ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺭﻭ ﮔﻮﺷﻴﺖ ﺁﻥ ﺍﻳﻨﺴﺘﺎﻝ ﻛﻦ :))
دیدگاه  •   •   •  1392/08/29 - 14:48
+5
hamed noori
hamed noori
رفتم دستشویی پارک. تا تو دستشویی نشستم از دستشویی کناری صدایی شنیدم که گفت:

سلام حالت خوبه؟

من اصلاً عادت ندارم که تو دستشویی هر کی رو که پیدا کردم شروع کنم به حرف زدن باهاش، اما نمی دونم اون روز چِم شده بود که پاسخ واقعاً خجالت آوری دادم:
...
حالم خیلی خیلی توپه.

بعدش اون آقاهه پرسید:

خوب چه خبر؟ چه کار می خوای بکنی؟

با خودم گفتم، این دیگه چه سؤالی بود؟ اون موقع فکرم عجیب ریخت به هم، برای همین گفتم؛

اُه من هم مثل خودت فقط داشتم از این جا رد می شدم...

وقتی سؤال بعدیشو شنیدم، دیدم که اوضاع داره یه جورایی ناجور می شه، به هر ترفندی بود خواستم سریع قضیه رو تموم کنم:

من می‌تونم بیام طرفای تو؟

آره سؤال یه کمی برام سنگین بود. با خودم فکر کردم که اگه مؤدب باشم و با حفظ احترام صحبتمون رو تموم کنم، مناسب تره، بخاطر همین بهش گفتم:

نه، الآن یه کم سرم شلوغه!

یک دفعه صدای عصبی فردی رو شنیدم که گفت:

ببین، من بعداً باهات تماس می گیرم. یه احمقی از دستشویی بغلی همش داره به همه سؤال های من جواب می ده!
دیدگاه  •   •   •  1392/08/28 - 21:45
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یه سری مردا هستنツ

تیپ های سنگین خاصی میزنن اکثرا مشکی پوشن.

اودکلن خاص ، مثلا لالیک میزنن
مشروب فقط ویسکی و ودکا یا سنگین تر ...

قهوه رو بدون شیر و شکر میخورن ؛ تلخه تلخ !

همونایی که تنها کافه و رستوران میرن .

از دور که نگاشون میکنی ابروهاشون گره خورده تو هم ، همش فکر میکنن ...
ولی وقتی نزدیک میری و باهاشون صحبت میکنی با نگاه و آرامش خاصی باهات
حرف میزنن !

اینا بهترین آدما برا درد و دلن .

همونایی که راجبه همه چیز اطلاعات دارن و نگفته میفهمن ...

اما این مردا یه زمان مثل بقیه مردای معمولی بودن !!!

اسپورت میپوشیدن ، با صدای بلند میخندیدن ، فوتبال میدیدن ، چشم چرونی میکردن و ... خلاصه عین خیالشون نبود و رنگی بودن !

تا اینکه یه روز، یه زن تو زندگی شون اومد .

عاشق شدن ...
زنی که زندگیشون رو عوض کرد ، تنهاشون گذاشت و رفت !!!

از اون روز این مردا خیلی عجیب و خاص شدن .

خلاصه این مردا از دور خیلی خوب و جذابن ولی اگه بخوای وارد زندگیشون بشی ...

وقتی بهشون بگی دوست دارم ، غصه رو تو چشاشون میبینی ... !

انتظار نداشته باش بهت بگن منم دوست دارم !!!

مکالمه های تلفنیشون کوتاه و مختصره و اکثرا زیاد حرف نمیزنن ... برا قرارشون عجله و هیجان ندارن !

این مردا دیگه خیلی سخت اعتماد میکنن !

اگه بهشون دروغ بگی ، سعی نمیکنن ثابت کنن و مچ بگیرن و ...

بلکه یه لبخند کوچیک با چشای خمار میزنن و آروم پا میشن و میرن .

وقتی رفتن دیگه هیچ وقت برنمیگردن .

حالا حالا ها گذشت ندارن و اصلا فکر نکن دل رحمن ... !

این مردا بزرگترین دردای دنیا رو تحمل کردن ... یادت نره دیگه هر دردی
براشون درد نیست...!

و در اخر...

این مردا خیلی دیر به دست میان ولی وقتی اومدن برای همیشه میمونن .
دیدگاه  •   •   •  1392/08/28 - 19:13
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اگه دیدین کسی با زبون خوش از دستشویی خارج نمیشه



کافیه بگین موبایلت زنگ میخوره،



در کمال حیرت خواهید دید که چون غزالی چموش چنان از دستشویی میاد بیرون که شما تو

دستشویی همش به این فکر میکنید که اون کیه که به خاطرش دستشوئی رو رها کرده؟!!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/08/28 - 19:05
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ