برای بارش باران دعا کن
برای عشق بی پایان دعاکند
عاکن زندگی زیبا بماند
دعاکن عاشقی برجا بماند همه مست دعای عاشقانند
توهم مست و غزل خوان شو
دعا کنبیا امروز غمها را رها کن برای رویش گلها دعا کن
اگر خواهی که شادی جان بگیرد دعا کن غصه از دل پر بگیرد
هم دعا کن گره از کار تو بگشاید عشق
هم دعا کن گره تازه نیافزاید عشق
قایقی در طلب موج به دریا پیوست
باید از مرگ نترسید ، اگر باید عشق
عاقبت راز دلم را به لبانش گفتم
شاید این بوسه به نفرت برسد ، شاید عشق
شمع روشن شد و پروانه در آتش گل کرد
می توان سوخت اگر امر بفرماید عشق
پیله رنج من ابریشم پیراهن شد
شمع حق داشت! به پروانه نمی آید عشق !
چه اندازه خدا نزدیک است! و به قول سهراب:
پای آن شب بوهاست
نفس گرم خدارا هر روز
پشت پرچین دعا میشنویم...
چه دقیق آمده ایم
خانه دوست همین جاست
همین نزدیکی است...
به گمانم پشت دیوار نگاه من و توست
بخدا هیچ دلی تنها نیست...