♥ نگار ♥
هی شدم تو یه اتاق حبس
ساعت یک و یازده صبح
شانس در دلو باز کرد
جاری شدم چون نشونه میبینم
اگه اینم دروغ باشه که په من یه حیوونه فریکم
توقع دارم که توقع ساختیم توقع رفت همشو باختیم , باختیم
از کجا شروع شد صحبت عشقیمون
خدا کجاستو معلمت کی بود
چطور زهر شده مسکنه دیروز
عذابه وجدان یا مطئنه بی روح
امیدوارم به امیدواری
دله شکست کی الان حقه
نمیخوام نمیخوام نمیخوام
این استرس همین جنگو قطع شه
حسم به تو تعریف نشدنی
حست به من چی چند تا خطه
به خودم شک کردم نکنه از خودت مطمئنی
تغییری یا تخریبی که صدم به صدمه کشنده ای
عاشقی نکردم از رو مجبوری نبود دستوری
دستو دلم چونکه دو دره نیست
آخر تجربه منو به بن بست کشید
اما عاشقت بودم که تظاهر کردم
عاشقتم من میگم چی بنویسه قضا و قدر راجب من
مرز حماقتو عشق مرز تباه شدن و پا گرفتن
کی میشه مثه کی کم آوردم نه تازه بهتر
میشد وایستاد بحث کرد
ولی درو کوبید بستش
پشت درو قفل کرد بعد
صدا زیاد موزیک پخشه
نمیدونه چی میخواد ازم خودشم دیوونست
چند ساله نمیدونم کی بودم ولی این رابطه بیهودست
حرفامو زودتر میگم دوستیا رووش منفین
خنده ها پوزخند میشن مثه شبو روز فرق میکردن
همه حرفامو خوب بد میفهمه ته صدات توش تردیدست
من فقط دنباله یه رابطم که هر جور باشه توش تضمینم
خوب بودش
♥ نگار ♥
ﮊﺍﭘﻨﯿﻪ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﻪ ﺭﻭ ﻣﯿﺒﺮﻩ ﮐﻨﺴﺮﺕ ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ .
ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﻫﻪ ﻣﯿﮕﻪ : ﺟﯿﻨﮓ ﺟﻮﻧﮓ.
ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﻪ : ﭼﯽ ﮔﻔﺖ؟
ﮊﺍﭘﻨﯿﻪ : ﮔﻔﺖ ﻫﻮﺍ ﺧﻮﺑﻪ ... ﻋﺸﻖ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ ..
ﺩﯾﺪﻥ ﯾﺎﺭ.. ﺩﻟﻢ ﺍﻭﻧﻮ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ
ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﻪ : وااا ﺗﻮ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻭ ﮐﻠﻤﻪ ﺍﯾﻨﻬﻤﻪ ﺣﺮﻑ ﺯﺩ؟
....
بعد ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﻪ ﮊﺍﭘﻨﯿﻪ ﺭﻭ ﻣﯿﺒﺮﻩ
ﮐﻨﺴﺮﺕ ﺷﺠﺮﯾﺎﻥ
ﺷﺠﺮﯾﺎﻥ ﻣﯿﮕﻪ : ﻫﺎﻫﺎﻫﺎﻫﺎﻫﺎﻫﺎﯾﯿﯽﯾﯽ
ﻫﺎﯼ ﻫﺎﯼ ﻫﺎﯼ هاهاهایییییییی های های های های
ﻫﯿﯿﯿﯽ ﻫﯿﯿﯿﯿﯽ ﻫﻮﻫﺎﻫﺎﻫﺎﻫﺎ ﻫﺎﻻﯼ ﻫﻮﺍ ﻫﺎﻫﺎﻫﺎﻫﺎﻩ ﺣﯽ
ﺣﻪ ﺣﻪ ﺣﺤﺤﺤﺤﺤﺤﻪ ﻫﺎﯼ ﻫﯽ ﻫﺎﯼ ﻫﺎﯼ ﻫﺎﯼ ﻫﺎﯼ
ﻫﺎﯼ ﻫﺎﯼ ﻫﺎﯼ ﻫﺎﯼﯾﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯽ ﺩﻝ !!!!!!!!!
ﮊﺍﭘﻨﯿﻪ : ﭼﯽ ﮔﻔﺖ؟
ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﻪ : ﻫﻨﻮﺯ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﮕﻔﺘﻪ!!!
♥ نگار ♥
دلم برای مداد سفید میسوزد.....!!!!
ﭘﯿﺮ ﺷﺪﻡ ﺁﺧﺮ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﻡ
ﮐﺎﺭﺑﺮﺩ ﻣﺪﺍﺩ ﺳﻔﯿﺪ در ﺟﻌﺒﻪ ﻣﺪﺍﺩ ﺭﻧﮕﯽ
چه ﺑﻮﺩ؟
ﺷﺎﯾﺪ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ !!
ﻣﺜﻞ ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﺁﺩمها ....
ﺑﻪ ﺟﺮﻡ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺭﻧﮓ ﻧﺪﺍﺭند ﻭ ﺧﺎلصند...
♥ نگار ♥
آیا شـبی برای دلم مـاه می شوی؟
یا باز هم مساوی یک آه می شوی؟
سربـاز زخـم خـورده ی شـطـرنـج عـاشـقی!
یک شب برای دلخوشی ام شاه می شوی؟
با کـام تـشـنـه بر سر چاهی رسیده ام
یوسف ترین ترانه ی این چاه می شوی؟
یک بیت وصف چشم تو ، یک بیت وصف زلف
بـا مـن در ایـن مـشـاعـره همراه می شوی؟
سر می کشد غم از در و دیوار بیت هایم
آیـا شـریـک ایـن غـم جانکاه می شوی؟
♥ نگار ♥
بیر اوشاغام،آنام سن سن
خسته اولسام،داوام سن سن
آغاج اولسام،هاوام سن سن
اورک ائویم سن سیز تالاندی
آنـــــــــا یوردوم،آذربـــــــــایـــــجان
-----------------------------------ترجمه--------------------------------
من یک کودکم،مادرم تویی
اگر خسته و زخمی باشم،مرحم دردم تویی
درخت باشم،هوایم تویی
خانه ی دلم بی تو خرابه است
...ســــــرزمـــــیــــن مـــادریــــم،آذربــــــــــــــایـــــــــــــجـــــان
♥ نگار ♥
داشتم به این فک میکردم یه روز دنیای مجازی منفجر بشه... همدیگه رو گم کنیم ...
من دلم واسه کی تنگ میشه...زمان میگذره ما دهه 60 و70 ها میریم از اینجا دنبال زندگیامون بعد دیگه 80و90
میان جامون.. همدیگه رو گم میکنیم اما یه روزی یاد هم میفتیم...یاد خنده هامون... یاد کل انداختنامون..
شاخ بازیامون...لایک زدنامون..دلبستنامون....جوونیمون... این وسط فقط خاطره ها میمونه...ما ابدی نیستیم
یه روز میریم دنبال زندیگیامون....زندگی بی سروتهمون...دنیای مجازی من!ادم های مجازی <من ازهمین الان
دلتنگتونم ...کاش میشد وقت رفتن خاطراتتون هم پاک کنید وبرید....!