♥ نگار ♥
دستت را بیاور
مردانه و زنانه اش را بی خیال
دست بدهیم به رسم کودکی
اینجا قرار است هوای هم را بی اجازه
داشته باشیم
اینجا قرار است با هم بخندیم بر تمام تلخی های سرنوشت
اینجا قرر است تکیه گاه گر نتوانیم چراغ راهی باشیم
اینجا قرار است مهربانی کنیم بی آنکه منتی نهیم
اینجا میخواهیم خودمان باشیم به دور از تزویر و ریا
اینجا قرار است زنگار از دلی بزدائیم
دستت را که نه قلبت را بیاور...
♥ نگار ♥
با نگاهی سرد و خسته چگونه توانیم به مرگ این قصه رسیم بگذار به انتها برسیم بعد بشكنیم سكوت را بهانه نكن خستگی دلیل از پا ماندن نیست به جای من قفل سكوتم را بشكن مرا دریاب
♥ نگار ♥
خوش به حال کسایی که اگرهم اشتباهی میکنند.دستشون ،قلمشون،ذهنشون،زبانشون،بیانشون،فریادشون،بیشترازاینکه به سمت توجیح بره،به سمت فکر کردن به اشتباهه میره وبعدهم اینکه حداقل سکوت می کنند.به جایی که دادو بیداد کنند.اگرهم عذرخواهی نمیکنند،حداقلش اینکه سکوت میکنند. لای سکوتشون دنبال این میگردند،که چرا،دلیل اشتباهه چیه؟این رو از خدا بخواهیم تو این ماه.که از جسارت های این شکلی،جرات های این شکلی ،شهامت های این شکلی رو به دلمون بده.که اگه اشتباهی کردیم.مردونه وایسیم.وبگیم که اشتباه کردیم.آدم رو محبوبتر میکنه.شک نکنید.