یافتن پست: #دل

محمد
محمد

قایقی ساخته ام..

جنسش از راز و نیاز

بادبانش از صبر، دکلش از ایمان

در شبی مهتابی _

سفری دور و دراز، می کنم از لب دریا آغاز

دل به امواج بلا خواهم داد...

اگرم ساز مخالف زند و باد به همراهی طوفان

خواهد

که مرا منصرف از راه کند

راه بیراهه کند، مضطر و درمانده کند

.. باکی نیست

من به همراه دعایی دارم

و به دل قطب نمایی دارم

و اگر در طی راه،،

به عنادی شکند زورق امید مرا گردابی

.. باز اندوهی نیست

بازوانی دارم

میزنم آب و شنا می کنم و میدانم

که «« خدایی »» دارم

که اگر خسته شدم دست گیرد بی شک

و به ساحل برساند به یقین....

دیدگاه  •   •   •  1394/11/2 - 23:19
+4
محمد
محمد

ﺩﻟﻢ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﯼ ﺩﻭﺳﺖ، ﻫﻮﺍﯼ ﮔﺮﯾﻪ ﺑﺎ ﻣﻦ

ﮔﺮ ﺍﺯ ﻗﻔﺲ ﮔﺮﯾﺰﻡ ﮐﺠﺎ ﺭﻭﻡ، ﮐﺠﺎ ﻣﻦ؟


ﮐﺠﺎ ﺭﻭﻡ ﮐﻪ ﺭﺍﻫﯽ ﺑﻪ ﮔﻠﺸﻨﯽ ﻧﺪﺍﻧﻢ

ﮐﻪ ﺩﯾﺪﻩ ﺑﺮﮔﺸﻮﺩﻡ ﺑﻪ ﮐﻨﺞ ﺗﻨﮕﻨﺎ ﻣﻦ


ﻧﻪ ﺑﺴﺘﻪ‌ﺍﻡ ﺑﻪ ﮐﺲ ﺩﻝ، ﻧﻪ ﺑﺴﺘﻪ ﮐﺲ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺩﻝ

ﭼﻮ ﺗﺨﺘﻪ‌ﭘﺎﺭﻩ ﺑﺮ ﻣﻮﺝ، ﺭﻫﺎ، ﺭﻫﺎ، ﺭﻫﺎ ﻣﻦ


ﺯ ﻣﻦ ﻫﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺍﻭ ﺩﻭﺭ ، ﭼﻮ ﺩﻝ ﺑﻪ ﺳﯿﻨﻪ ﻧﺰﺩﯾﮏ

ﺑﻪ ﻣﻦ ﻫﺮ ﺁﻥ ﮐﻪ ﻧﺰﺩﯾﮏ، ﺍﺯﻭ ﺟﺪﺍ، ﺟﺪﺍ ﻣﻦ!


ﻧﻪ ﭼﺸﻢ ﺩﻝ ﺑﻪ ﺳﻮﯾﯽ، ﻧﻪ ﺑﺎﺩﻩ ﺩﺭ ﺳﺒﻮﯾﯽ

ﮐﻪ ﺗﺮ ﮐﻨﻢ ﮔﻠﻮﯾﯽ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺁﺷﻨﺎ ﻣﻦ


ﺯ ﺑﻮﺩﻧﻢ ﭼﻪ ﺍﻓﺰﻭﺩ؟ ﻧﺒﻮﺩﻧﻢ ﭼﻪ ﮐﺎﻫﺪ؟

ﮐﻪ ﮔﻮﯾﺪﻡ ﺑﻪ ﭘﺎﺳﺦ ﮐﻪ ﺯﻧﺪﻩ‌ﺍﻡ ﭼﺮﺍ ﻣﻦ؟


ﺳﺘﺎﺭﻩ‌ﻫﺎ ﻧﻬﻔﺘﻢ ﺩﺭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺍﺑﺮﯼ

ﺩﻟﻢ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﯼ ﺩﻭﺳﺖ ، ﻫﻮﺍﯼ ﮔﺮﯾﻪ ﺑﺎ ﻣﻦ

دیدگاه  •   •   •  1394/11/2 - 23:09
+5
فاطی
فاطی
نمی دانم آخر این دلتنگی ها به کجا خواهد رسید ... !

دنیا پــــــُر شده از قاصدکهایی که ...

راهشان را گـــــم می کنند !

نـــــــه میتوانی خبری دهی... !!!

و نــــــــه خبری بگیری..
دیدگاه  •   •   •  1394/11/2 - 16:02
+1
فاطی
فاطی
به نام عشق که زیباترین سر آغاز است
 هنوز شیشه ی عطر غزل درش باز است

جهان تمام شد و ماهپاره های زمین
 هنوز هم که هنوز است کارشان ناز است

هزار پند به گوشم پدر فشرد و نگفت
 که عشق حادثه ای خانمان بر انداز است

پدر نگفت چه رازی است این که تنها عشق
 کلید این دل ناکوک ناخوش آواز است

به بام شاه و گدا مثل ابر می بارد
چقدر عشق شریف است و دست و دل باز است

بگو هر آنچه دلت خواست را به حضرت عشق
 چرا که سنگ صبور است و محرم راز است

ولی بدان که شکار عقاب خواهد شد
 کبوتری که زیادی بلند پرواز است ...!
دیدگاه  •   •   •  1394/11/2 - 15:42
+2
فاطی
فاطی
چقد دلم واسه دوستای مجازیم تنگه
هر کدومو که میبینم میخوام پرواز کنم از خوشحالی
دیدگاه  •   •   •  1394/11/2 - 13:59
+3
gharib
gharib
سلام
59 دیدگاه  •   •   •  1394/11/2 - 11:07
+2
ناظر ارسالی هاnaaman
ناظر ارسالی هاnaaman
کاش بود و مثل هر صبح بهم میگفت چقدر دلتنگش شدم
آخرین ویرایش توسط pesartanha در [1394/11/2 - 11:02]
دیدگاه  •   •   •  1394/11/2 - 10:58
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اعتراف میکنم::
یه روز داخل مترو صندلیم رو به یک پیرزن دادم
در حقم دعا کرد و گفت:
جوان دعا میکنم پیر شی اما هیچ وقت نوبتی نشی!!
سوال کردم حاج خانم نوبتی دیگه چیه ؟؟
گفت فردا که از کار افتاده شدی و قدرت انجام کارهای عادی روزانت رو نداشتی
بین بچه هات به خاطر نگهداریت دعوا نشه که امروز نوبت من نیست. من نگهش نمی دارم، نوبت توست.

امیدوارم هیچ کدوم ما هیچ وقت نوبتی نشیم!!
دیدگاه  •   •   •  1394/11/1 - 20:57
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
هی تو ....
نمیدانم نامت را چه بگذارم ....
مخاطب خاص!
تمام زندگی ....
دلیل نفس کشیدن ....
همه وجود ....
یا تنها عشقم ....
به هر نامی که باشی بدان ....
آرام ....
برایت جان می دهم ....
(ویژه همسرم)
دیدگاه  •   •   •  1394/11/1 - 17:36
فاطی
فاطی
از لب های سردم خنده گریزونه...
1 دیدگاه  •   •   •  1394/11/1 - 13:17
+6
صفحات: 5 6 7 8 9 پست بیشتر

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ