یافتن پست: #دور

☺SAEED☻
☺SAEED☻
يكرنگ تر از تخم مرغ نديدم ، آنهم شكست و دورنگي اش پيدا شد
دیدگاه  •   •   •  1390/12/19 - 18:09
+4
Danial
Danial
حکایت دادن شارژ به طرف... !!!

1000تومنی: مرسی عزیزم (تو دلش ای گدا)

2000: ای جانم...ممنون گلم دستت درد نکنه(تودلش:یادم باشه واسش بخرم دور برنداره)

5000: وای ممنون عشقم،خیلی میخوامت،بیا این بوس برای تو

10000 : الهی من فدات بشم تو همه زندگی منی ، بیا بغلم،کجایی بیا ببینمت دلم برات یه ذره شده.

.

.

20000: دیگه کسی اینقدرا هم خر نشده از اینا بخره!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/19 - 17:04
maryam
maryam
اگه ميخواي همه افراد فاميلتونو از دخترخالت گرفته تا نوه عموتو با هم تو يه روز ببيني، پاشو همين الان دستِ دوس دختر يا دوس پسرتو بگير، با هم بريد بيرون يه دوري بزنيد!!!!!!!!!!!!!!
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/19 - 14:21
+4
فرزاد
فرزاد
ای وای دلم
بیچاره شدم
من خانه خراب دوری یار شدم.
دیدگاه  •   •   •  1390/12/19 - 14:18
+4
Danial
Danial
ای دو سه تا کوچه زما دورتر
قلیان تو از همه پر دودتر
کاش که همسایه ما می شدی
پایه قلیان کش ما می شدی
ای به فدای بافور و قلیان تو
مانده ام در حسرت دیدار تو
دیدگاه  •   •   •  1390/12/19 - 13:22
+4
☺SAEED☻
☺SAEED☻
افسوس كه در دوران ما،يك قهوه خوب،بيشتر از يك وجدان ناراحت،مانع خواب انسانها ميشود!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/19 - 10:11
+2
Danial
Danial
**فقط یه ایرانی میتونه درحالی ازش عکس بگیرن که یه جا دیگرو نگاه می کنه مثلا حواسش به دوربین نیست.
دیدگاه  •   •   •  1390/12/19 - 08:39
+1
سیاهه ای از آسمان
سیاهه ای از آسمان
دل تو اولین روز بهار
دل من آخرین جمعه سال
و چه دورند و چه نزدیک به هم.
دیدگاه  •   •   •  1390/12/19 - 01:13
+2
reza
reza
تو کجایی سهراب؟؟؟ اب را گل کردند ... چشم ها را بستند .. .. و چه با دل کردند ... ... ... وای سهراب کجایی اخر ؟؟؟ زخم ها بر دل عاشق کردند خون به چشمان شقایق کردند .. کجایی اخر ؟؟ که همین نزدیکی عشق را دار زدند همه جا سایه ی دیوار زدند ... صبر کن .. قایقت جا دارد ؟؟؟؟ من هم میخواهم دور شوم از این خاک غریب ... تو کجایی اخر ......؟
دیدگاه  •   •   •  1390/12/18 - 23:54
+4
ayda
ayda
ن سینه‌های برجسته نیست
موی مش کرده
ابروی برداشته
لبانِ قرمز نیست
زن لباسِ سفید
... شب با شکوه عروسی
بوی خوشِ قرمه سبزی
هوسِ شب‌های جمعه
قرار‌هایِ تاریکی‌ ، کوچه پشتی‌، تویِ یک ماشین نیست
زن خون ریزی
کمر دردِ ماهانه
پوکی استخوان
یک زنِ پا بماه
حال تهوع
استفراغ
درد‌های زایمان
مادر بچه‌ها نیست
زن عصایِ روز‌های پیری
پرستار ، وقتِ مریضی
رفیقِ پای منقل
مزه بیار عرق دوره‌های دوستانه نیست
زن
وجود دارد
روح دارد
قدرت
جسارت
پا به پای یک مرد ، زور دارد
عشق
اشک
نیاز
محبت
یک دنیا آرزو دارد
زن ... همیشه ... همه جا ... حضور دارد
و اگر تمام اینها یادت رفت
تنها یک چیز را به خاطر داشته باش
که هنوز هیچ مردی پیدا نشده
که بخواهد در ایران
جایِ یک زن باشد
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/18 - 23:33
+7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ