یافتن پست: #دوستم

saman
saman
تو از عشق حرف نزن معنی عشقو نمیدونی

میگی دوستم داری اما میری و نمیمونی

اره میری ولی غم تو دلم اسیره سخته

شاید قسمت اینه اون که برات میمیره رفته

فقط وقتی میری نگو که کار روزگاره

قشنگیش همینه عشقت تو رو تنها میذاره

تو از عشق حرف نزن عشق معنی تازه نداره

میخوای بری برو دوست داشتن اندازه نداره

برو تو البوم خاطره هام عکساتو بردار

باید یادم بره عشقت همین بود بی کم و کاست

باید یادم بره روزای خوب و شاد برفی

باید یادم بره هر چی که میگفتی هر حرفی

خودت یه روز میای شاید یه ماه شاید یه سال یه قرن دیگه

بدون من چشم به راهتم ته قصه همینه
دیدگاه  •   •   •  1392/04/9 - 16:19
+4
saman
saman
در CARLO
قشنگیش همینه عشقت تورو تنها میذاره
تو از عشق حرف نزن معنی عشقو نمیدونی
میگی دوستم داری اما میری و نمیمونی
اره میری ولی غم تو دلم اسیره سخته
شاید قسمت اینه اون که برات میمیره رفته
فقط وقتی میری نگو که کار روزگاره
قشنگیش همینه عشقت تو رو تنها میذاره
تو از عشق حرف نزن عشق معنی تازه نداره
میخوای بری برو دوست داشتن اندازه نداره
برو تو البوم خاطره هام عکساتو بردار
باید یادم بره عشقت همین بود بی کم و کاست
باید یادم بره روزای خوب و شاد برفی
باید یادم بره هر چی که میگفتی هر حرفی
خودت یه روز میای شاید یه ماه شاید یه سال یه قرن دیگه
بدون من چشم به راهتم ته قصه همینه
آخرین ویرایش توسط saman در [1392/04/9 - 14:34]
دیدگاه  •   •   •  1392/04/9 - 14:33
+3
saman
saman
در CARLO
رو دلم پا میذارم واسه از تو بریدن

واسه جدایی از تو و به ازادی رسیدن

دیگه شایسته نیستی واسه قلب صمیمیم

من که ازت گذشتم تو تنهایی نشستم

گاهی تنهایی خوبه واسه مرهم زخمها

دیگه این دل زخمیم نمیشه رام حرفات

میگی پشیمونی و بازم با دیگرونی

میگی میری از اینجا دلمو میسوزونی

اره لیاقت تو همون کسایی هستن

که قلبتو دزدیدن بعدم زدن و شکستن

شدی مثل پارادوکس دوستم داری یا نداری؟

خودتم نمیدونی میخوای بری یا بمونی

تو دنیای کوچیکت جای چشمای من نیست

میرم با دل تنهام خودت خواستی یادت نیست؟
آخرین ویرایش توسط saman در [1392/04/9 - 13:58]
دیدگاه  •   •   •  1392/04/9 - 13:57
+5
*elnaz* *
*elnaz* *
در جستجوی چه جوابی هستی وقتی را آزار میدهی و بعد از او میپرسی داری . . . ؟؟
دیدگاه  •   •   •  1392/04/9 - 00:07
+2
sasan pool
sasan pool
سلام به بچه های ماشین باز دوستان من می خوام روی ماشینم ایر کاندیشن نصب کنم نمایندگی ایران خودرو گفت ون ماشینت مولتی پلکس نیست نمیشه من هم تحقیق کردم دیدم ربطی به مولتی پلکس نداره الان این دوستمون روی 405 ایر کاندیشن 206 انداخته این هم عکسش دوستان اگه کسی سراغ دارن که این کار و میکنه به من اطلاع بدن ممنونم از توجه شما.
دیدگاه  •   •   •  1392/04/8 - 19:27
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
به دوستم میگم ببین تن ماهی تاریخ انقضاش کیه؟ میگه یعنی تاریخ خراب شدنش؟ گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ تاریخ عروسی ننه بابای ماهی اس میخوام واسشون جشن سالگرد بگیرم
دیدگاه  •   •   •  1392/04/8 - 19:04
+1
alireza
alireza
مرد: عزیزم از وقتی میری ورزش هیکلت خیلی قشنگ شده!
زن: از اولشم هیکلم قشنـــــــــــــــگ بووووووود!
مرد: اون که ۱۰۰%… هیکلت همیشه قشنگ بود. اصلاً من هیکلت رو روز اول دیدم خیلی خوشم اومد!
زن: یعنی به خاطر هیکلم، فقط با من ازدواج کردی ؟ خیلی هیــــــــــــزی!
مرد: نه عزیزم، عاشق اخلاقت شدم که باهات دوست شد. هیکلت واسم مهم نبود!
زن: یعنی چی؟! پس این همه ورزش میرم، برای کی میرم برا عمم؟! هیکلم برات مهم نیست؟!!
مرد: عزیزم، موقع دوست شدن مهم نبود، الان که هست!
زن: یعنی الان میرم ورزش، برات بی اهمیت میشم؟!
مرد: فدات شم، قربونت بشم، همه چیزت، تمام وجودت، همه خصوصیاتت، برام مهمه!
زن : یعنی باید همه خصوصیات خوب رو داشته باشم که دوستم داشته باشی؟ خیلی نامردی… چیه پای کسی درمیونه؟؟!!
مرد: بابا، جان مادرت بیخیال شو، چه غلطی کردیم تعریفتو کردیماااا؟؟!!
زن: دیدی… دیدی… پس از اول درست حدس زدم که یه ریگی تو کفشته که داری ازم تعریف می کنی؟! برو از جلو چشام دور شو… یه چند ساعت نمی خوام قیافتو ببینم…
دیدگاه  •   •   •  1392/04/8 - 14:48
+13
ساناز
ساناز
ﮔﻔﺖ : ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ، ﻫﺮ ﭼﯽ ﮔﺸﺘﻢ ﻣﺜﻪ ﺗﻮ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﺸﺪ !!
ﮔﻔﺘﻢ : ﺧﻮﺏ ﮔﺸﺘﯽ !! ؟؟؟
ﮔﻔﺖ : ﺁﺭﻩ !! ..
ﮔﻔﺘﻢ : ﺍﮔﻪ ﺩﻭﺳﺘﻢ ﺩﺍﺷﺘﯽ ، ﻧﻤﯽ ﮔﺸﺘﯽ
دیدگاه  •   •   •  1392/04/7 - 15:57
+3
saman
saman
ديگر دير است!


خيلی دير!


برای اينكه يادت بيافتد دوستم داری...


ديگر دير است!


برای اينكه بفهمی عاشقم بوده ای


ديگر دير است !


و دير يعنی حالا كه با خاطره هايت


... بيشتر از حضورت


خو گرفته ام...


دير يعنی حالا



كه آرامم بی تو


دير آمدی بانو ...!
آخرین ویرایش توسط saman در [1392/04/5 - 15:40]
دیدگاه  •   •   •  1392/04/5 - 15:40
+5
parisa
parisa
دروغ می گفت........
دیگری را دوست می داشت...
بارها از او پرسیدم دوستم داری می گفت:آری
آخر از پای شکیبایی افتادم گفتم راستش را بگو هرچند هم که سخت باشد تو را خواهم بخشید...
آیا پای یکی دیگر در میان است؟
کمی چرب زبانی کرد و در آخر گفت: آری
گفتم تو سال ها به من دروغ گفتی این بار من به تو دروغ می گویم:
تورا هیچ وقت نخواهم بخشید
دیدگاه  •   •   •  1392/04/4 - 21:11
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ