♥ نگار ♥
در کافه تنهایی
بعضی از دور می درخشنـــد..
نزدیــــک که میشـــوی،
متـــوجـه میشی که . . .
یک شیشه ی شکسته بیشتر نیست و . .
درخشش او از دور،
به خاطر خرده شیشه های وجــودشــه ،
باید لگدی بهش زد تا از مسیر نــــور آفتــاب دور بشه و
چشمای دیگری رو به خودش خیـــره نکند
نزدیــــک که میشـــوی،
متـــوجـه میشی که . . .
یک شیشه ی شکسته بیشتر نیست و . .
درخشش او از دور،
به خاطر خرده شیشه های وجــودشــه ،
باید لگدی بهش زد تا از مسیر نــــور آفتــاب دور بشه و
چشمای دیگری رو به خودش خیـــره نکند