محمد
گفتند برو مصلحت این است
گفتم یک لحظه به کوتاهی لبخندی گفتن یک خداحافظ
گفتند نه برو مصلحت این است
من رفتم بی خداحافظ بی آنکه دلیل رفتنم را بگویم باترس رفتم ترس از قضاوت هایت بعد رفتنم میدانم بعد من تنهایی نخواهی ماند و بدان با اینکه رفتم ولی همیشه بی تو تنهایم
راست میگفتند شاید مصلحت من در غمهایم و برباد رفتن آرزوهایم باشد مصلحت تو با دیگری.......
گفتم یک لحظه به کوتاهی لبخندی گفتن یک خداحافظ
گفتند نه برو مصلحت این است
من رفتم بی خداحافظ بی آنکه دلیل رفتنم را بگویم باترس رفتم ترس از قضاوت هایت بعد رفتنم میدانم بعد من تنهایی نخواهی ماند و بدان با اینکه رفتم ولی همیشه بی تو تنهایم
راست میگفتند شاید مصلحت من در غمهایم و برباد رفتن آرزوهایم باشد مصلحت تو با دیگری.......