یافتن پست: #دیگری

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
مهم نیست که دیگر باشی یا نه ...

مهم نیست که دیگر دوسم داشته باشی یا نه ...

مهم نیست که دیگر مرا به خاطر میاوری یا نه ...

مهم نیست که دیگر تو را با دیگری میبینم یا نه ؟!

مهم اینست که زمانی که تنها میشوی .....

زمانی که دلت گرفت چگونه و با چه رویی سر به آسمان بلندمیکنی و میگویی :

خدایا من که

گناهی نکردم ... پس چه شد ؟
دیدگاه  •   •   •  1392/05/1 - 15:24
+2
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
عجب صبری خدا دارد

اگر من جای او بودم

همان یک لحظه اول

که اول ظلم را می دیدم

جهان را با همه زیبایی و زشتی

بروی یکدگر ویرانه می کردم

عجب صبری خدا دارد

اگر من جای او بودم

که در همسایه صدها گرسنه چند بزمی گرم عیش و نوش می دیدم

نخستین نعره مستانه را خاموش آندم

بر لب پیمانه می کردم

عجب صبری خدا دارد

اگر من جای او بودم

که می دیدم یکی عریان و لرزان دیگری پوشیده از صد جامه رنگین

زمین و آسمان را

واژگون مستانه می کردم

عجب صبری خدا دارد

اگر من جای او بودم

نه طاعت می پذیرفتم

نه گوش از بهر استغفار این بیدادگرها تیز کرده

پاره پاره در کف زاهد نمایان

سبحه صد دانه می کردم

عجب صبری خدا دارد

اگر من جای او بودم

برای خاطر تنها یکی مجنون صحراگرد بی سامان

هزاران لیلی نازآفرین را کو به کو

آواره و دیوانه می کردم

عجب صبری خدا دارد

اگر من جای او بودم

بگرد شمع سوزان دل عشاق سرگردان

سراپای وجود بی وفا معشوق را

پروانه می کردم

عجب صبری خدا دارد

اگر من جای او بودم

بعرش کبریائی با همه صبر خدایی

تا که می دیدم عزیز نابجائی ناز بر یک ناروا گردیده خواری می فروشد

گردش این چرخ را

وارونه بی صبرانه می کردم

عجب صبری خدا دارد

اگر من جای او بودم

که می دیدم مشوش عارف و عامی ز برق فتنه این علم عالم سوز مردم کش

بجز اندیشه عشق و وفا معدوم هر فکری

در این دنیای پر افسانه می کردم

عجب صبری خدا دارد

چرا من جای او باشم

همین بهتر که او خود جای خود بنشسته و تاب تماشای تمام زشتکاریهای این مخلوق را دارد

وگرنه من جای او چو بودم

یکنفس کی عادلانه سازشی

با جاهل و فرزانه می کردم

عجب صبری خدا دارد! عجب صبر
2 دیدگاه  •   •   •  1392/04/30 - 23:36
+6
alifabregas
alifabregas
سقف آرزوهای ما، کف آرزوهای دیگریست.... دنیا بطور نا جوانمردانه ای، آپارتمان است.....
دیدگاه  •   •   •  1392/04/30 - 23:27
+4
roya
roya
{-38-} گفتم بیا . . . گفت پاهایم یخ زده ! و من به پایش سوختم ! گرم شد . . . رفت به سوی دیگری ...
دیدگاه  •   •   •  1392/04/30 - 17:46
+5
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi


ﺭﻭﺯﯼ ﺟﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮔﺮﻓﺖ ﻫﻤﺎﻧﮕﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺟﺎﯼ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺑﺨﺸﯿﺪﯼ...


دیدگاه  •   •   •  1392/04/29 - 12:23
+3
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

بودم !
دیدم با دیگری شادتری
رفتم


دیدگاه  •   •   •  1392/04/28 - 21:28
+1
Tiam Mohseni
Tiam Mohseni
من یک دخترم تنهاییم را با کسی قسمت نمی کنم که روزی تنهایم بگزارد روح خداست که در من دمیده شده و"احساس"نام گرفته : ارزان نمی فروشمش دستهایم بالین کودک فردایم خواهد شد: بی حرمتش نمی کنم و به هر کس نمی سپارمش بدان " حوای " کسی نمی شوم که به " هوای " دیگری برود!!!{-37-}
دیدگاه  •   •   •  1392/04/28 - 19:06
+15
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
دلت که پیش کسی باشد و تنت در آغوش دیگری ، هزار خطبه هم که بخوانند خیانت است {-9-}
دیدگاه  •   •   •  1392/04/28 - 16:45
+3
alifabregas
alifabregas
خوابــــــم را درست تنظیـــــم کرده ام روی بــــــی تفاوتـــــی های تــــــــــو تــــــو روزنــــــامه ات را میخوانی / من در خوابــــــم با دیگری تانــــــگو می رقصــــــم… از خواب کــــــه بیدار شــــــوم بــــــی حسابیم یک – یک بــــــه نفع روزمرگــــــی….
دیدگاه  •   •   •  1392/04/28 - 14:07
+4
alifabregas
alifabregas
دختر گفت: بشمار پسرک چشمانش را بست و شروع کرد به شمردن: یک…دو… سه …چهار….. دخترک رفت پنهان شود آن طرفتر پسردیگری را دید که گرگم به هوا بازی میکند، برّه شد و با گرگ رفت پسرک قصه هنوز می شمارد…
دیدگاه  •   •   •  1392/04/28 - 00:46
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ