یافتن پست: #دیگری

roya
roya
در CARLO
من و تو شباهت های متفاوتی باهم داریم :
هر دو شکستیم ؛ تو قلب مرا ، من غرورم را
هر دو رقصیدیم ؛ تو با دیگری ، من با سازهای تو
هر دو بازی کردیم ؛ تو با من ، من با سرنوشتم
و در آخر هر دو پی بردیم
تو به “حماقت” من ، من به “پست” بودن تو
آری ، این شباهت های متفاوت هر روز آشکارتر میشود …
دیدگاه  •   •   •  1392/05/10 - 14:30
+3
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
همیشه شیرین نباش ...


فرهاد   گاهی باید طعم دیگری را تجربه کند {-60-}
دیدگاه  •   •   •  1392/05/10 - 14:10
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
قرار نیست که همیشه من خوش باشم...
دیروز من خوش بودم از اینکه در کنارت بودم...
امروز دیگری خوش است برای با تو بودن...
و فردا یکی دیگر...
از تلاش دست نکش عزیزم که چشم ملتی به توست.........!
تو می تونی.
دیدگاه  •   •   •  1392/05/7 - 13:00
+2
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
خاطراتت صف کشیده اند !
یکی پس از دیگری …
حتی بعضی هاشان آنقدر عجولند که صف را بهم زده اند !
و من …
فرار می کنم
از فکر کردن به تو
مثل رد کردن آهنگی که …
خیلی دوستش دارم خیلی
دیدگاه  •   •   •  1392/05/7 - 12:34
+6
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
سر آن ندارد امشب که بر آید آفتابی

چه خیال ها گذر کرد و گذر نکرد خوابی

برو ای گدای مسکین دل دیگری طلب کن

که هزار بار گفتی و نیامدت جوابی
دیدگاه  •   •   •  1392/05/7 - 12:24
+5
saman
saman
در CARLO
چند وقت پیش زمانی که بستنی خیلی گران نبود یک پسر ده ساله به یک کافی شاپ رفت،موقعیکه پشت میز نشست از گارسون پرسید:

قیمت بستنی گردویی چند است؟

او گفت: 50 سنت است.

پسر از جیبش پول درآورد و آن را شمرد.

سپس پرسید:قیمت بستنی ساده چقد است؟

آنجا افراد دیگری بودند که منتظر بستنی بودند گارسون درحالیکه کمی بداخلاق و بی حوصله بود با تندی گفت:35 سنت است.

پسر دوباره پولش را شمرد و گفت:

لطفا یک بستنی ساده بدهید.

گارسون بستنی ساده را همراه با صورن حساب برای او برد.پسر بستنی اش را خورد و پولش را به صندوق پرداخت کرد.

وقتی گارسون میز را تمیز میکرد شروع به گریه کردن کرد...در گوشه بشقاب 15 سنت بابت انعام برای او گذاشته بود.
پسر به جای بستنی گردویی ،بستنی ساده گرفت تا بتواند به او انعام بدهد...............
1 دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 17:53
+11
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
گفتم بیا . . .


گفت پاهایم یخ زده !


و من به پایش سوختم !


گرم شد . . .


رفت به سوی دیگری ...
دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 16:28
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
معذرت خواهی
همیشه بدین معنا نیست
که تو اشتباه کردی
و حق بادیگریست..!

معذرت خواهی یعنی:
اون رابطه
بیشتر از غرورت
برات ارزش داره....
2 دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 14:59
+3
*elnaz* *
*elnaz* *
من در خیال تو تو در خیال من هیچ یک در خیال دیگری نمیگنجیم پاره ریسمانی که مارا به هم وصل میکند است " !!  

             
دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 14:46
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
فیلم زیاد دیده ام...
مادر از علی حاتمی....
پدرخوانده از فرانسیس فورد کاپولا...
و...
ولی فیلمی که تو برایم بازی کردی....
چیز دیگری بود!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/5 - 13:38
+6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ