یافتن پست: #راه

Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
یکی هست تو قلبم که هر شب برای اون مینویسم اون خوابه
نمیخوام بدونه که واسه اون که قلب من اینقدر بی تابه
یه کاغذ یه خودکار دوباره شده همدم این دل دیونه
یه نامه که خیسه پر از اشک و کسی باز اونو نمیخونه
یه روز همین جا تو اتاقم یه دفعه گفت داره میره
چیزی نگفتم آخه نخواستم دلشو غصه بگیره
گریه میکردم در رو که می بست میدونستم که میمیرم
اون عزیزم بود نمیتونستم جلوی راهشو بگیرم
میترسم یه روزی برسه که اون رو نبینم و بمیرم تنها
خدایا کمک کن نمیخوام بدونه دارم جون میدم اینجا
دیدگاه  •   •   •  1392/04/17 - 14:20
+6
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
گر از این منزل ویران بسوی خانه روم
دگر آنجا که روم عاقل و فرزانه روم
زین سفر گر به سلامت بوطن باز رسم
نذر کردم که هم از راه به میخانه روم
دیدگاه  •   •   •  1392/04/17 - 14:01
+6
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
دیروز سر چارراه یه نفر اومد گفت : گل میخای ؟ منم مثل فیلما پنج تومن دادم و گفتم همشو بده بعد یارو گفت : ببخشید دونه ای چهار تومانه ! {-10-}{-33-}{-7-}
1 دیدگاه  •   •   •  1392/04/17 - 12:23
+7
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
فقط کافیــــه به هر دلیلی یه مدت کوتــــاه مشکل مالی واست پیش بیــــــاد،تو همین مدت کوتــــــــــاه خیلی

اتفاقی؛

ماشینت خراب میشه :|

دندون درد میگیری :|

قبض برق و گاز خونــــه میاد :|

همراه اول اس ام اس میزنـــــــه قبض موبایل اومده :|

شارژ ADSl تموم میشه :|

به 2 تا جشن تولد دعوت میشی :|

دوستاتم یهو دلشون واست تنگ میشه میخوان بیان پیشت :|
دیدگاه  •   •   •  1392/04/16 - 18:54
+11
sasan pool
sasan pool
طرح هزاران لبخند همراه اول
دیدگاه  •   •   •  1392/04/16 - 18:28
+4
saqar
saqar
در CARLO
اگه عشق وجود داشت آدمها احساس تنهایی نمیکردن اگه عشق بود همه دنبال نیمه گمشده اشون نبودن عشق و عاشقی دوره اش تموم شده جاشو هوس و هوسبازی پرکرده آره عزیزم خیالت راهت امروزه روز تب تند آدمافقط برای تن توست نه احساست
دیدگاه  •   •   •  1392/04/16 - 17:55
+7
saman
saman
در CARLO
آورده اند شیخ به همراه تنی چند از مریدان عازم بلاد کُفر گشته و به هتلی دخول کردند. به محض جلوس در اتاق، همی برق ها برفت و شیخ و مریدانش جملگی اندر کف برق بودندی , تا آنکه م[!] تلفنی در آن حوالی بیافت و با هزار بدبختی داخلی مورد نظر را شماره گیری نموده، لکن نتوانست منظور خود را بر هتل دار تفهیم نماید. مریدان یک به یک گوشی در دست گرفته و هرچه زور زدند تا منظور خویش تفهیم نمایند نشد که نشد !!!

از قضا شیخ رو بر ایشان کرده و فرمودند: Animal ها، تلفن را بر من همی عرضه دارید تا شما را کار یاد دهم.

شیخ چونان که گوشی در دست گرفتند با لهجه ای بسیار شیوا و فصیح عرض کردند:

" Edison Dead In This Hotel " !!!

و چون چشم بر هم زدنی برقها بیامد ... !!!

آورده اند که مریدان دو به دو سرهای خویش را بر یکدیگر کوبیده و خشتکهای خویش جر همی بدادندی و سپس در گروه های سه تایی عازم خیابان های بی روح شهر پاتایا گشتند, بلکه اندکی آرام گیرند.
دیدگاه  •   •   •  1392/04/16 - 16:09
+6
saqar
saqar
امیرالمومنین فرمود :غذای روح انسان سه چیز است؛
۱. ذکری که از زبان تان عبور نماید و به قلب شما راه پیدا کند.
۲. توبه ای که نصوح باشد یعنی انسان دیگر به آن گناه بازگشت ننماید.
۳. موعظه ای که بر جان بنشیند و قلب آدم را زیر و رو کند.
دیدگاه  •   •   •  1392/04/16 - 15:39
+4
saman
saman
در CARLO
همین که هستی


همین که لابلای کلماتم


نَفَس میکشی


راه میروی


در آغوشم میگیری


همین که پناه ِ واژه هایم شده ای


همین که سایه ات هست


همین که کلماتم از بی "تو"یی


یتیم نشده اند


کافیست‌ برای یک عمر آرامش ؛

باش


حتی همین قدر دور


حتی همین قدر دست نیافتنی
دیدگاه  •   •   •  1392/04/16 - 14:04
+5
sara
sara
یه راه خوب واسه دک کردن پسرا :
.
.
.
.
.
.
.
بهش بگید عاشقتم.خیلی دوست دارم بیا همین الان ازدواج کنیم
عرض چند ثانیه محل حادثه را ترک میکنن وتا آخر عمر برنمیگردن
دیدگاه  •   •   •  1392/04/16 - 11:56
+9

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ