یافتن پست: #رسیدن

محمد
محمد
بنی اسراییل ۴۰ سال در بیابان سرگردان بودند.مردها حتی در آن زمان هم مسیر را نمی پرسیدند
دیدگاه  •   •   •  1391/01/4 - 01:29
+5
Behdad
Behdad
فریدون:
تو روز روزگار من
بی تو روزای شادی نیست
تو دنیای منی
اما به دنیا اعتمادی نیست!

قدیمی اما تکراری نمیشه! 3روز یه کله گوش میدم هم قشنگه هم ریتم گیتارش نمیشه زد!
2 دیدگاه  •   •   •  1391/01/3 - 22:16
+4
saeed
saeed
مرد گفت : 玉被某日本游戏 商塑造成风尘
زن جواب داد: 无双》里,干脆从刘备关羽张
مرد جواب داد : 无双》里,干脆从刘备关羽张
و زن مجددا جوابش را داد : 反响。原版格林童 话中的血腥描写
بنظرتون حق با کیه؟
آیا میدانید
1 دیدگاه  •   •   •  1391/01/3 - 20:54
+1
ali rad
ali rad
زنها هرگز نمیگویند ترا دوست دارم
ولی وقتی از تو پرسیدند مرا دوست داری
بدان که درون آنها جای گرفته ای.
دیدگاه  •   •   •  1391/01/2 - 01:44
+2
ali rad
ali rad
تقویم چه میتواند باشد؟

جز نمایش پوچ اعداد سرخ و سیاه

جز لحظه شماری برای رسیدن به زوال

تا چند باید سفر کردن؟

شنبه های سست را تا جمعه های ملال

هشتمین روز هفته کجاست؟

روز عشق، روز وصال

روز تعبیر خوابهای محال...
دیدگاه  •   •   •  1391/01/1 - 01:36
+2
سیاهه ای از آسمان
سیاهه ای از آسمان
ترا از دور می بوسم به چشمی تر خداحافظ
مرا باور نکردی می روم دیگر خداحافظ
مرا لایق ندیدی تا بپرسی حال و روزم را
برو با دیگران ای بی وفا دلبر خداحافظ
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
ایامتان به کام
تا اطلاع ثانوی خدانگهدار{-41-}
23 دیدگاه  •   •   •  1390/12/28 - 15:16
+10
reza
reza
لحظه ی به تو رسیدن یه تولد دوبارس

شهر چشم تو رو داشتن یه غروب پر ستارس

خواستن دستای گرمت مث ماجرا می مونه

برق الماسای چشمت مث کیمیا می مونه

اگه تو قسمت من شی می زنم یه رنگ تازه

اسم من کنار اسمت

اسم من کنار اسمت قصر خوشبختی میسازه

تو رو هر کی داشته میره تا قله خورشید

با تو میشه غصه ها رو به زلال چشمه بخشید
زیر چتر لمس دستات میشه تا خدا رها شد

‎میشه رفت تا آسمونا شاید اون بالا خدا شد

با تو غم رنگی نداره زندگی شهر فرنگه

از تو قلعه ی نگاهت رنگ غصه ام قشنگه

از تو قلعه ی نگاهت رنگ غصه ام قشنگه

سهم هرکسی که باشی خوش به حال روزگارش

پاییز و زمستوناشم میشه هم رنگ بهارش

شعله ی آتیش چشمات یه چراغونی زیباس

لحظه ی به تو رسیدن بهترین لحظه دنیاس

با یه لبخند طلاییت همه ی زمین می لرزه

آرزوی تو رو داشتن به هزار ونیا می ارزه

روی انگشتر شعرم قیمتی ترین نگینی

دوست دارم واسه همیشه روی چشم من بشینی

میشه تو هوای پاکت تا سحر نفس نفس زد

تا تو باشی میشه آسون چهره ی آفتابو پس زد
دیدگاه  •   •   •  1390/12/28 - 15:07
+3
ronak
ronak
از زندانی پرسیدن:جرم؟
گفت :رفاقت ...!!
گفتند بیشتر توضیح بده:
آه سردی کشید گفت:
به احترام رفاقت بماند !!!!!!!!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/28 - 14:50
+7
مهسا
مهسا
آرام بـــــــــــاش
حوصله کن ....
آب هــــــــــای زود گذر , هیچ فصلــــــــــی را نخواهند دید
از ریگ های ته جویبـــــــــار شنیده ام .
مهم نیست که مرا از ملاقات مـــــــــاه و گفتگوی بـــــــــاران باز داشته اند .
من بـــــــــــرای رسیدن به آرامش
تنهـــــــــــا به تکرار اسم تو بسنده خواهم کرد .
حالا آرام بـــــــــاش ...
همه چیز درست خواهــــــــــد شد ...
دیدگاه  •   •   •  1390/12/27 - 17:09
+4
ronak
ronak
وقتی که دیر رسیدم و با دیگری دیدمت

فهمیدم که گاهی

هرگز نرسیدن بهتر است از دیر رسیدن . . .
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/27 - 17:07
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ