مجنون تر از تو؛ عاشق نمی بینم
اشکامو پاک کن؛ محتاج تسکینم آرامش من؛
ای عشق دیرینم بی تو هیچم بی تو می میرم....
ای سرنوشت سازم ای بال پروازم پایان ندارم
بگو که آغازم من رفته از یادم گمگشته فریادم بی تو اسیرم با تو آزادم
مجنون تر از تو؛ عاشق نمی بینم
اشکامو پاک کن؛ محتاج تسکینم آرامش من؛
ای عشق دیرینم بی تو هیچم بی تو می میرم....
ای سرنوشت سازم ای بال پروازم پایان ندارم
بگو که آغازم من رفته از یادم گمگشته فریادم بی تو اسیرم با تو آزادم
ﻧﮕﺮﺍﻥ ﻧﺒﺎﺵ ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯼ ﻭﺣﺸﯽ_ ﻣﺮﺍ ﻫﯿﭻ ﻧﮕﺎﻩ ﻫﺮﺯﻩ ﺍﯼ ﺭﺍﻡ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﮐﺮﺩ
بــانــو ﺗﻮ ﻓﻘﻂ ﺍﺯ ﻣﺮﺯ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯼ ﺩﻟﻢ ﭘﺎ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻧﮕﺬﺍﺭ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯽ ﻣﻦ ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ ﺩﺭ ﭘﺲ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻧﯿﻔﺘﺎﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻣﯽ ﺷﮑﻨﻢ
چشمﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﺒﻨﺪ ﮔﻮﺵ ﮐﻦ پسرکی ﺩﻟﺶ ﺭﺍ ﺑﻐﻞ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺯﯾﺮ ﺁﻭﺍﺭِ ﺑﻐﺾ ﻫﺎﯼ ﻓﺮﻭﺭﯾﺨﺘﻪ ﺍﺵ تنها تو را فریاد میزند
چشمای منتظر به پیچ جاده دلهره های دل پاک و ساده پنجره ی باز و غروب پاییز نم نم بارون تو خیابون خیس یاد تو هر تنگ غروب تو قلب من می کوبه سهم من از با تو بودن غم تلخ غروبه غروب همیشه واسه من نشونی از تو بوده برام یه یادگاریه جز اون چیزی نمونده چشمای منتظر به پیچ جاده دلهره های دل پاک وساده پنجره ی باز و غروب پاییز نم نم بارون تو خیابون خیس تو ذهن کوچه های آشنایی پر شده از پاییز تن طلائی تو نیستی و وجودم و گرفته شاخهء خشک پیچک تنهایی