یافتن پست: #رو

sami
sami

بعضی ﺩﺧﺘﺮﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻥ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺁﺭﺍﯾﺶ ﮐﻨﻦ !
ﻭﻟﯽ ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﺻﻮﺭﺗﺸﻮﻥ ﺗﻤﻮﻡ ﻣﯿﺸﻪ   {-32-}

دیدگاه  •   •   •  1393/07/24 - 12:43
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یک فلز جدید به شیمى اضافه شد:

نام:husband(شوهر)

نماد: Hb

وزن اتمى: در ابتدا سبک

با گذشت زمان سنگین میشود.

ویژگی هاى فیزیکى:

در برخورد با فامیلاى سببى به جوش میاد,

در برخورد با خانواده ى خودش میتواند فریز شود

اگر خانم دیگه اى رو ببینت ذوب میشود

ویژگى هاى شیمیایى:

بسیار واکنش پذیر

به شدت ناپایدار

نسبت به طلا,نقره,الماس,پلاتین,دسته چک و کارت اعتبارى مقاوم است

محل یافت شدن: اکثرا در مقابل تلویزیون یافت میشود
دیدگاه  •   •   •  1393/07/24 - 11:33
+5
sasan pool
sasan pool
ﻫﯽ ﻣﯿﮕﻪ ﺁﺳﯿﺎ ﺁﺳﯿﺎ !!ﻣﯿﮕﻢ ﺷﯿﺶ ﺗﺎﯾﯽ ﻫﺎﯼ52 ...ﺳﮑﻮﺕ ﻣﯿﮑﻨﻪﻣﯿﮕﻢ 10ﺩﻗﯿﻘﻪ 10 ﻧﻔﺮﻩ ...ﺳﮑﻮﺕ ﻣﯿﮑﻨﻪﻣﯿﮕﻢ ﮐﺎﭘﯿﺘﺎﻧﺎﯼ ﺗﯿﻢ ﻣﻠﯽ ﭼﻨﺪﺗﺎﺵ ﺍستقلالیﺑﻮﺩ ...ﺳﮑﻮﺕ ﻣﯿﮑﻨﻪﻣﯿﮕﻢ ﺷﻤﺎ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﯿﻦ ﺩﻭﺗﺎ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﻭﻥﺗﯿﻢ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺩﯾﻨﺸﻮ ﻗﻬﺮﻣﺎﻥ ﺷﺪﯾﻦ ﺭﻭ ﺑﮕﻮﮐﻪ ﺍﻻﻥ ﺍﺛﺮﯼ ﺍﺯﺵ ﻣﻮﻧﺪﻩ ﺑﺎﺷﻪ ...ﺳﮑﻮﺕ ﻣﯿﮑﻨﻪﻣﯿﮕﻢ ﺑﺠﺰ ﻧﺎﺻﺮﺣﺠﺎﺯﯼ ﺍﺳﻄﻮﺭﻩﺀ ﺩﯾﮕﻪﺩﺍﺭﯾﻦ ...ﺳﮑﻮﺕ ﻣﯿﮑﻨﻪﻣﯿﮕﻢ ﯾﺎﺩﺗﻪ ﺩﻭﭘﯿﻨﮓ ﯾﺎﺩﺗﻪ ﺩﺍﻭﺭﯼ ﻫﺎ ...ﺳﮑﻮﺕﻣﯿﮑﻨﻪﻣﯿﮕﻢ ﭼﻨﺪﺗﺎ ﺗﺮﺍﻧﺴﻔﺮﯼ ﺑﻪ ﺗﯿﻤﻬﺎﯼ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺭﻭﭘﺎﺩﺍﺷﺘﯿﻦ ...ﺳﮑﻮﺕ ﻣﯿﮑﻨﻪﻣﯿﮕﻢ ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺑﺎﺯﯾﮑﻦ ﺁﺳﯿﺎﺩﺍﺷﺘﯿﻦ ...ﺳﮑﻮﺕ ﻣﯿﮑﻨﻪﻣﯿﮕﻢ ﺷﻤﺎ ﮐﻪ 4ﺭﻭ ﻧﺸﻮﻥ ﻣﯿﺪﯼ ﻣﯿﺪﻭﻧﯽﭘﺮﺳﭙﻮﻟﯿﺲ ﺗﻮ ﺩﻫﻪ ﺷﺼﺖ 4ﺑﺎﺭ ﺍﺳﺘﻐﻼﻝ ﺭﻭ ﺑﺮﺩ ﻭﺣﺘﯽ ﺩﺭﺑﯽ ﻫﺸﺘﻢ ﺳﺎﻝ504ﺑﺮ 1 ﺳﻮﺭﺍﺧﺘﻮﻥ ﮐﺮﺩ ...ﺳﮑﻮﺕﻣﯿﮑﻨﻪﻣﯿﮕﻢ ﭼﯽ ﺑﮕﻢ ﮐﻪ ﺳﮑﻮﺕ ﻧﮑﻨﯽ ... ﺑﺎﺯﻡ ﺳﮑﻮﺕﻣﯿﮑﻨﻪﮔﻔﺘﻢ ﺑﯿﺎﻭ ﺗﻮﺑﻪ ﮐﻦ ﻭ ﭘﺮﺳﭙﻮﻟﯿﺴﯽ ﺷﻮ .....ﺳﺮﺵ ﺭﻭ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺩﯾﺪﻡ ﺩﺍﺭﻩ ﺍﺷﮏﻣﯿریزَه
1 دیدگاه  •   •   •  1393/07/23 - 23:45
+3
♥ ♥ ⒽⒶⒹⒾ♥ ♥
♥ ♥ ⒽⒶⒹⒾ♥ ♥
چند ماه پیش تو جام رمضون تیم دادیم
تو بازی آخر که نیاز به برد داشتیم من یه گل زدم
 داورم بلا نسبت شما کور، گل ما رو مردود کرد
 منم امونش ندادم تا میخواست به خودش بیاد از خجالتش در اومدم
 یارو رفت شکایت کرد پنج میلیون ناقابل از ما گرفت



   الانم کمیته انظباطی اعلام کرده اگه عکس طرفو نزدیکای زمین فوتبال دیدین با "برنو" بزنین
 همش خدا رو شکر میکنم جای عبدولی نبودم وگرنه 
 نمیدونم چی میشد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اعدام رو شاخم بود
آخرین ویرایش توسط -HADI در [1393/07/23 - 19:12]
دیدگاه  •   •   •  1393/07/23 - 19:07
+4
♥ ♥ ⒽⒶⒹⒾ♥ ♥
♥ ♥ ⒽⒶⒹⒾ♥ ♥
یکی نیست به داد  این نسل سوخته برسه
اخه ما دهه شصتیا چه گناهی کردیم که تو طالعمون کتک نوشتن
تا بچه بودیم کتکای بابا رو میخوردیم 
الانم که باید تنمون بلرزه واسه کتک خوردن از بچه هامون




خدا شاهد باش
دیدگاه  •   •   •  1393/07/23 - 18:59
+4
♥ ♥ ⒽⒶⒹⒾ♥ ♥
♥ ♥ ⒽⒶⒹⒾ♥ ♥
یه رفیق دارم از اعجاب خدا با 150 سانت قد اصلا  گردن نداره یعنی اگه بخواد بغلشو نیگاه کنه باید کاملا برگرده
 اونوقت این اقا اونروز تو زمین فوتبال منو کشیده کنار
 میگه هادی هنوز هد زدن بلد نیستی
 باید چند روز باهام بیای تمرین تا راهت بندازم




آخه خدا من به این موجودت چی بگم
آخرین ویرایش توسط -HADI در [1393/07/23 - 11:26]
دیدگاه  •   •   •  1393/07/23 - 11:25
+5
♥ ♥ ⒽⒶⒹⒾ♥ ♥
♥ ♥ ⒽⒶⒹⒾ♥ ♥
اونروز رفیقم بهم زنگ زده میگه برس به دادم اینترنتم قطع شده
رفتم خونه ش بعد از یه ساعت ور رفتن با مودم
کاشف به عمل اومد که خانومش واسه تنبیهش سیم تلفنو چیده
خیلی ماهرانه دوباره بهم چسبونده


آخه خدا خوشش میاد ما دهه شصتیا اینقد بکشیم
تا بچه بودیم چاقو بود و توپ ما
الان که بزرگ شدیم قیچی هست وسیم تلفن!!!!!!!!!!

دیدگاه  •   •   •  1393/07/23 - 11:21
+5
♥ ♥ ⒽⒶⒹⒾ♥ ♥
♥ ♥ ⒽⒶⒹⒾ♥ ♥
دیشب رفیقم ساعت 3 ما رو ازخواب بیدار کرده ،پاشو بریم دور دور
بعد از یه ساعت که باهاش حرفیدم
فهمیدم طرف خر مسته،خرتر از ما گیر نیاورده
اخه خدا الان که تو ترک هستم،مردم ولم نمیکنن



عشق و حالش واسه مردم
خاک بر سریش مال من؟
آخرین ویرایش توسط -HADI در [1393/07/23 - 11:16]
دیدگاه  •   •   •  1393/07/23 - 11:15
+4
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
به ۳۰ تا از شماره های موبایلم اس ام اس زدم
سلام خوبی؟
من گوشیمو عوض کردم شمارت پاک شده ،
میشه یه میس بندازی شماره ات رو سیو کنم ؟
تا الان ۲۷ میس کال دارم :|
ببینید با چه شتر مرغ هایی من دوستم !
دیدگاه  •   •   •  1393/07/20 - 17:03
+6
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی

وای جر خوردم از خنده


داستان غم انگیز 3پسر


یه روز من با 2تا از دوستام (کاوه وسعید)رفته بودیم یه جزیره ایی برای تفریح یهو گیر آدمخورا افتادیم ما رو گرفتن و بردن تو قبیله . . .



بهمون گفتن میفرستیم برید توی جنگل و نفری 10تا میوه بیارید شاید آزادتون کنیم...


رفتیم و مشغول جمع آوری میوه شدیم


نفر اول سعید اومد با 10تا خیار...


بهش گفتن 10تا خیار رو بکن تو کونت و کوچکترین صدایی ازت در نیاد وگرنه میکشیمت


خیار اول رو کرد تو کونش...
خیار دوم رو هم بسختی فرو کرد تو ولی خیار سوم گفت آخ و درجا گردنشو زدن !


من هم با 10تا تمشک برگشتم و شروع کردم دونه دونه کردم تو کونم یهو رسیدم به تمشک نهمی و زدم زیر خنده دیوثا منو هم کشتن :)))


رفتم اون دنیا سعید گفت مجید تو که داشتی خوب پیش میرفتی فقط 1دونه تمشک مونده بود چرا خندیدی؟


گفتم من یهو کاوه رو دیدم که با 10تا آناناس داره میاد :))))))


دیدگاه  •   •   •  1393/07/20 - 16:44
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ