یافتن پست: #زخم

ronak
ronak
در Romantic
من منتظرت شدم ولی در نزدی / بر زخم دلم گل معطر نزدی / گفتی که اگر شود می آیم اما / مرد این دل و آخرش به او سر نزدی .
دیدگاه  •   •   •  1390/11/8 - 18:57
+4
ronak
ronak
در Romantic
آهنگ غم انگیز شب را نمی شنوی ؟ چگونه دستان باد مرا نشان می دهد طبیعت برای صدای من سكوت كرده و از تو میخواهد گوش هایت را برای شنیدن بهتر به او وام دهی چه داستان اسفناكی بگویم امشب ... چه ترا‍ژدی كهنه ای ... در بستر رزهای سیاه و زخم دستان من در زیر نور ماه ...
دیدگاه  •   •   •  1390/11/8 - 18:07
+4
Pedram
Pedram
وقتي 2 ﻋﺎﺷﻖ ﺍﺯ ﻫﻢ ﺟﺪﺍ ﻣﯿﺸﻦ ، ﺩﯾﮕﻪ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﻦ ﻣﺜﻞ ﻗﺒﻞ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﺎﺷﻦ ، چون به ﻗﻠﺐ ﻫﻤﺪﯾﮕﻪ ﺯﺧﻢ ﺯﺩﻥ ... ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﻦ ﺩﺷﻤﻦ ﻫﻤﺪﯾﮕﻪ ﺑﺎﺷﻦ ، ﭼﻮﻥ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﻮﺩﻥ ... ﺗﻨﻬﺎ ﻣﯿﺘﻮﻧﻦ ﺁﺷﻨﺎﺗﺮﯾﻦ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﺪﯾﮕﻪ ﺑﺎﺷﻦ ...
دیدگاه  •   •   •  1390/11/8 - 14:14
+7
رضا
رضا
بچه ها شوخي شوخي به گنجشکها سنگ مي زنند...... و گـنــجـشکـهـا جـدي جـدي مـي مــيــرنـد...... آدمــها شوخي شوخي زخم مي زنند...... و قلبها جدي جدي مي شکنند...... و تو شوخي شوخي لبخند مي زني...... و من جدي جدي عاشق ميشم !!!!!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/8 - 12:03
+1
ronak
ronak
در Romantic
کاش همیشه در کودکی می ماندیم تا به جای دلهایمان سر زانوهایمان زخمی می شد
دیدگاه  •   •   •  1390/11/8 - 00:35
+5
gha3m
gha3m
در سينه دلي به وسعت غم دارم / بر زخم دلم نياز مرهم دارم هر چيز براي خود فراهم کردم / در زندگي ام تو را فقط کم دارم . . .
دیدگاه  •   •   •  1390/11/8 - 00:24
+4
HADI
HADI
پشت چراغ قرمز پسرک با چشمانی معصوم و دستانی کوچک گفت: چسب زخم نمی خواهید؟؟ پنج تا صدتومن. آهی کشیدم و با خود گفتم ... تمام چسب زخم هایت را هم که بخرم نه زخم های من خوب می شود نه زخم های تو...
دیدگاه  •   •   •  1390/11/7 - 17:34
+9
ronak
ronak
در Romantic
زخم از زبان تلخ تو خوردن روا نبود تقدیر ما به تلخی این ماجرا نبود هرگز نشد که خانه ی باران بنا کنیم سنگ بنای عشق که هم سنگ ما نبود بانو! نگو که طالع ما را خدا نخواست آجیل بوسه های تو مشکل گشا نبود! یک عمر پا به پای غمت اشک ریختم در هیأتت همیشه غذا بود،جا نبود! غیر از من و نگاه در آیینه هیچکس در سوگ چشم های تو صاحب عزا نبود از من گذشت دختر باران! ولی بدان این رسم عشق بازی پروانه ها نبود با آخرین قطار از این شعر دل برید مردی که هیچ وقت برایت "خدا نبود
دیدگاه  •   •   •  1390/11/7 - 13:14
+4
gha3m
gha3m
بعضیا رو باید یهو از زندگیت حذف کنی...اگه به مرور باشه زجرت میدن...مثل کندن چسب زخم ( ̲̅:̲̅:̲̅:̲̅[̲̅ ̲̅]̲̅:̲̅:̲̅:̲̅) از رو پوست که یهو می کنیش و خلاص میشی...!!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/6 - 11:22
محسن رضایی ناظمی
محسن رضایی ناظمی
به خواهرزاده ۲ ساله گفتم برو از مامان بزرگ چسب زخم بگیر ؟ گفت چی شده ؟ دستت اوووف شده ؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ گردنم قطع شده !
دیدگاه  •   •   •  1390/11/4 - 02:15
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ