*elnaz* *
آخرین روز تیر ماه تابستانت به خیر ..
بی خیال نداشته هایت..
بی خیال غصه هایت..
بی خیال هر چه که تورا نا آرام میکند..
به من بگو ببینم.......
امروز نفس میکشی؟؟
پس خوش به حالت.
عمیق نفس بکش
عمیق.......
*عشق را
*زندگی را
*بودن را
بچش..........
ببین...........
لمس کن.....
و با تک تک سلولهایت لبخندبزن که
زندگی زیباست..............
*elnaz* *
اگه تنهایی...اگه حسابی دلت گرفته...اگه بغض دو دستی گلوتو چسبیده...اگه هیچ کسو نداری که از درد دلت باهاش بگی...اگه زندگی اصلا اونی نیست که تو می خوای...اگه تو دلت هیچی نیست فقط غصه...اگه مدام داری بد بیاری میاری و تمام دنیایه جورهای باهات لج کردن...اگه حتی از خودتم خسته شدی...هیچ وقت واسه بهتر شدن حال دلت به کسی التماس نکن!چون اونوقت یه بی لیاقت پیدا میشه و وقتی نیاز تو رو میبینه میاد و تمام این دردها رو دو برابر می کنهپس هیچ کسو به حریم پاک دلت راه ندهبذار فقط یه محرم داشته باشی اونم خداباشه!به قول شاعر که میگه:من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبیدولی با خفت و خواری پی شبنم نمیگردم!!!!!!
*elnaz* *
می گویند
زن دو حرف است و زندگي ست
و مـرد این سه حرفی،امنيـت ...
و چه مکمل خوبی مي شوند
این دو زمانی که
مرد،مردانگيش را
تماما پای امنيـت زن زندگيش بگذارد
و زن،زنانگی اش را
تماما پـای
مرد زندگی اش خرج کند ... !
*elnaz* *
شاید حق با آنها بود که
عشق را در کتابها گذاشتند.
شاید نمیتوانست جای دیگری زندگی کند ...