یافتن پست: #زن

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تاحالا به فیلمای ترکیه ای که تلویزیون میزاره توجه کردین
بابا:پسرم کیه در میزنه
پسر:عمو
بابا:خیره پسرم
.
بابا:پسرم کجا میری؟
پسر:دستشویی
بابا:خیره پسرم برو
.
بابا:پسرم کیه پشت در
پسر:طلبکار بابا اومده ک پاره کنه
بابا:خیره پسرم
هرچی میشه میگن خیره
دیدگاه  •   •   •  1393/04/27 - 17:00
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
از الان حسودیم میشه
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
به اونی که میخواد یه عمر با من زندگی کنه!
خدا شانس بده :|
والا خر شانس -_-.
دیدگاه  •   •   •  1393/04/27 - 15:38
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﮔـﺎﻫـﯽ ﻭﻗـﺘﺎ ﺯﻧـﺪﮔﯽ ﺗﻤﺎﻡ ﺣﻮﺍﺳﺸﻮ ﺟﻤﻊ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ﺗﺎ ﺑﺒﯿﻨﻪ ﺗﻮ ﭼﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﺗﺎ ﻫﻤﻮﻥ ﺭﻭ ﺍﺯﺕ ﺑﮕﯿﺮﻩ
دیدگاه  •   •   •  1393/04/27 - 15:32
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
به غضنفر میگن12تا جوجه داریم 8تاشو گربه میخوره چندتا دیگه میمونه؟غضنفر اشک تو چشماش حلقه میزنه میگه اون دیووووووووووووث دیگه جاشونو پیدا کرده همشونو میخوره
=))=))=))
دیدگاه  •   •   •  1393/04/27 - 12:53
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
توی زندگی یه جاهایی هست
که بعد از کلی دویدن وای می ایستی
سرتو میندازی پایین و آروم میگی :
دیگه زورم نمی رسه...
دیدگاه  •   •   •  1393/04/27 - 12:31
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



مرد باس روزی یه بار بیخود وبی جهت عربده بزنه:
.
.
.
.
عیـــــــــــــــــــال میخوامت به مولا...........:))
دیدگاه  •   •   •  1393/04/27 - 12:08
+3
yagmur
yagmur




آن هنگام که مادرت پیرتر میشود؛

و چشمهای گرانبها و با ایمان او،

زندگی را آنگونه که [زمانی میدید ] نمیبینند؛

زمانیکه پاهایش فرسوده میگردند،

و برای گام برداشتن نمیتوانند او را یاری دهند؛



در آن هنگام بازوانت را برای یاری او به کار گیر،

با خوشی و سرمستی از او نگاهبانی کن،

زمانی که اندوهگین است،

بر توست که تا آخرین گام او را همراهی کنی،



اگر از تو چیزی میپرسد،

او را پاسخگو باش،

و اگر دوباره پرسید،

باز هم پاسخگو باش،

و اگر دگربار پرسید، دگربار پاسخش گو،

نه از روی ناشکیبایی، بلکه با آرامشی مهربانانه،



واگر تو را به درستی درنمی یابد،

شادمانه همه چیز را برای او بازگو،

ساعتی فرا میرسد، ساعتی تلخ،

که دهان او دیگر هیچ درخواستی را بیان نمیکند .
دیدگاه  •   •   •  1393/04/26 - 17:23
+5
yagmur
yagmur
tigrantsitoghdzyanmilleniummirror.jpg




مرا با هفت رنگ عشق نقاشی کن...

مرا خاکستری نقاشی نکن!

مرا آنگونه که هستم نقاشی کن

مثل یک آه از ته دل

به رنگ زندگی ، صورتی نقش بزن

منو با دلی پروسواس و با احساس

به رنگ یاس

بدون خواهش به رنگ آرامش

آبی نقش بزن

چشمانم را عسلی به یاد نگاه های شیرینمان

لبهایم را مثل نیمه سیب که مانده بی نصیب

سرخ نقش بزن

نه حسرت دیروز ، نه اندیشه فردا

امیدم را سبز نقش بزن

عشقمان را شرابی نقاشی کن

گوارا هر قدر بنوشیم از آن

نوشِ من و تو

هفت رنگ عشقم را قاب احساست کن

و آویز دلت....

تا ابد محبوب من..........
دیدگاه  •   •   •  1393/04/26 - 16:53
+1
yagmur
yagmur

می خواهم و می خواستمت
تا نفسم بود





می سوختم از حسرت و عشقِ
تو بَسَم بود





 عشق تو بَسَم بود که این
شعله بیدار





 روشنگرِ شبهای بلندِ
قفسم بود







آن بختِ گُریزنده دمی
آمد و بگذشت







غم بود که پیوسته نفس در
نفسم بود







دست من و آغوش تو !
هیهات ! که یک عمر







تنها نفسی با تو نشستن
هوسم بود





 بالله که بجز یادِ تو ،
گر هیچ کسم هست







حاشا که به جز عشق تو گر
هیچ کسم بود





 لب بسته و پر سوخته ، از
کوی تو رفتم





 رفتم ، بخدا ، گر هوسم
بود بَسَم بود !




axhaye_asheghane_jadid_02.jpg
دیدگاه  •   •   •  1393/04/26 - 16:52
+1
yagmur
yagmur
images.jpg





چه پریشان خاطرست

احوالم!

گاهی میان بودن و نبودن

من حاشیه نشین تو می شوم

و تو از متن زندگیم محو می شوی

پشت هر لبخندت،

هزار سکوت به تو هدیه می دهم

پیمانه ذهنم لبریز از یاد تو می شود

من با خیالت نفس می کشم

این حواس پرت ، احوال من می شود...


<img src=" />">






دیدگاه  •   •   •  1393/04/26 - 16:39
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ