یافتن پست: #زن

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اگه یه روز خواستید حقایقی رو درباره زندگیتون بدونید کافیست یک بار با دوستان آشنایان یا خانواده ارجمندتان دعوا کنید تا دانستنیهای زندگیتان کاملا وبدون کم وکاستی برملا شود
.
.
.
این روش 100% تست شده است وقابل اعتماد است
دیدگاه  •   •   •  1393/02/12 - 11:49
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

یکی از دوستام تعریف میکرد:

سرِ اولین قراری كه با مخاطب خاصم داشتم حالم بد شد

واسه این كه بد قولی نشه داداش دو قولمو فرستادم...

توو این پنج سالی كه از زندگیه مشتركمون میگذره

همش میگه هیچی مثه قرار اولمون نمیشه!..:

دیدگاه  •   •   •  1393/02/12 - 11:48
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



اشتباه اصلی ما در زندگی هزاران
کار غلطی نیست که انجام میدهیم،

بلکه هزاران کار درستی است که
برای اشخاص غلط انجام میدهیم...


دیدگاه  •   •   •  1393/02/12 - 11:46
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یارو شب خواب میبینه تو بازی کامپیوتری زنشو کشته،

بیدار میشه میبینه زنش کنارش خوابیده میگه:

خاک تو سرم یادم رفت save کنم!
دیدگاه  •   •   •  1393/02/12 - 11:45
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

ﻻﻳﻚ ﭼﻴﺴﺖ؟
.
.
.
.
.
.
ﺁﻣﭙﻮﻝ ﻛﻪ ﻧﻴﺴﺖ ﺍﻳﻨﻘﺪﺭ ﺍﺯﺵ ﻣﻲ ﺗﺮﺳﻲ .

ﺑﺰﻥ ﺑﺮﻩ ﺩﻳﮕﻪ ....

دیدگاه  •   •   •  1393/02/11 - 20:57
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﮔﻔﺖ ﺗﻮﯼ ﺩﻓﺘﺮﭼﻪ ﻫﺎﯼ ﺗﻠﻔﻨﺶ ﺑﮕﺮﺩﻡ

ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﯼ ﺗﻠﻔﻦ ﺧﺎﻧﻮﻡ ﺩﮐﺘﺮ ﺻﻤﺪﯼ !

ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺩﻭ ﺳﺎﻋﺖ ﺗﻼﺵ ﻫﺮﭼﯽ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻢ ﻫﻤﭽﯿﻦ ﺍﺳﻤﯽ ﻧﯿﺴﺖ،

ﻣﯿﮕﻪ ﭼﺸﻤﺎﺗﻮ ﺑﺎﺯ ﮐﻦ ﻣﮕﻪ ﻣﯿﺸﻪ ﻧﺒﺎﺷﻪ ؟

ﻫﯿﭽﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﻤﻪ ﺩﻓﺘﺮﭼﻪ ﻫﺎﺭﻭ ﺩﺍﺩﻡ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺵ ،

ﺣﺎﻻ ﭘﯿﺪﺍﺵ ﮐﺮﺩﻩ ﻣﯿﮕﻪ : ﺍﯾﻨﺎﻫﺎ ﺩﯾﮕﻪ ﮐﻮﺭﯼ ﻧﻤﯿﺒﯿﻨﯽ ؟؟؟

ﺍﯾﻨﻢ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﯼ ﺧﺎﻧﻮﻡ ﺩﮐﺘﺮ ﻓﺮﺍﻣﺮﺯﯼ !!! :| :| :|

ﺍﮔﻪ ﻓﺮﺩﺍ ﯾﮑﯿﻮ ﺩﯾﺪﯾﻦ جلو حرم ﻧﺸﺴﺘﻪ

ﺩﺍﺭﻩ ﺑﺎ ﻗﺎﺷﻖ ﺭﻭﯼ ﻗﺎﺑﻠﻤﻪ ﻣﯽ ﮐﻮﺑﻪ

ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺮﺍﺵ ﭘﻮﻝ ﻣﯿﺮﯾﺰﻥ ﺑﻬﺶ ﺳﻼﻡ ﮐﻨﯿﻦ ،

ﺍﻭﻥ ﻣﻨﻢ !

:|:|:|:|

دیدگاه  •   •   •  1393/02/11 - 20:51
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



غیرت و حمایت یعنی:
پشت یک زن طوری قرار بگیری
که حضورت را حس کند
امــــــا
مانع راه رفتنش نشوی

"پویا فروزان 




دیدگاه  •   •   •  1393/02/11 - 20:48
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
چرا می‌ترسی ؟

چرا نیمه‌های شب‌ از خواب می‌پری ؟

مرگ، آن‌چه را که زندگی خواهی کرد

می‌تواند از تو بگیرد

نه آن‌چه را که زندگی کرده‌ای !
دیدگاه  •   •   •  1393/02/11 - 20:39
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
لباس ها در اب كوتاه میشوند و برنجها دراز...........
در درازی زندگی لباس باش و در پهنای ان برنج.

اگر عمق این پیام را نفهمیدی بدان كه تنها نیستی منم نفهمیدم :|
2 دیدگاه  •   •   •  1393/02/11 - 20:13
+3
محمد
محمد
اعدامـی لحظه ای مکث کرد و بـوسه ای بر طنــاب دار زد
دادسـتان گفت : صبر کنید , آقــای زنـدانـی این چــــه کـــاریست !؟

زنــدانی خـــنده ای کــرد

و گفت : بیچـــاره طـــناب نــمیزاره زمـــین بیفتم

ولی آدم ها . . . ! بدجـــور زمــینــم زدن
دیدگاه  •   •   •  1393/02/11 - 19:54
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ