یافتن پست: #زن

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
عمیقا شرمنده دزدی خواهم بود که روزی کیف مرا بزند !
دیدگاه  •   •   •  1393/01/11 - 23:02
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



کدوم یکی رو بیشتر دوست داری؟




5 دیدگاه  •   •   •  1393/01/11 - 22:54
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

ما میدانیم که حجم یک اتم اکثرا از فضای خالی تشکیل شده است. حال سوال اینجاست که اگر اتم ها اکثرا از فضای خالی تشکیل شده اند، آیا ماد نباید از ماده عبور کند؟ آیا نباید دست من از میز عبور کند؟

آنچه که یک جسم را سخت میسازد، ذرات بنیادی نیست. بلکه میدانهای الکتریکی بین ذرات است. دست من از میزم عبور نمیکند چرا که الکترون های دست من دفع الکتریکی میز را احساس می کند. و همین دفع الکتریکی مانع عبور دست من از میز میشود.

و باز اتم های میز است که مانع عبور دست من و یا شی از میز میشود. فضای خالی بین هسته و الکترون نقشی در استحکام ساختمان ماده ندارد، بلکه میدانهای الکتریکی چنین نقشی را دارند. به همین دلیل این میدانها نه تنها جسم مادی را می سازند، بلکه ساختمان ماده را حفظ می کنند.

2 دیدگاه  •   •   •  1393/01/11 - 22:29
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



هیچ چیز لذت بخش تر از این نیست که یک نفر احساست رو بفهمه
بدون اینکه بخوای به زور بهش حالی کنی . . .


2 دیدگاه  •   •   •  1393/01/11 - 22:18
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
+ منم بیام؟ - نه میخوایم بریم آمپول بزنیم!!! :| هـــــــــــــی چقدر گولمون می زدن !!! فامیلای کصافط
دیدگاه  •   •   •  1393/01/11 - 22:07
+4
fereshte
fereshte
همچون ساعت شنی شده ام که نفسهای آخرش رامیزند والتماس میکند یکی پیدا شود و برش گرداند من هم...  نه...!  !     لطفا برم نگردانید !!!   بگذارید تمام شوم
دیدگاه  •   •   •  1393/01/11 - 21:58
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

بارون
من و خیابون
خیالت نمیزاره که بشم آروم
با اون
میزنی آروم قدم
تا اون ندونه عاشق منم
بارون
من و خیابون
خیالت نمیزاره که بشم آروم
با اون
میزنی آروم قدم
تا اون ندونه عاشق من
پرسه های ما زیر نور ماه
من وتو باهم
دست تو دست هم
برقه اون نگات همه خاطرات
رفته باز به باد

دیدگاه  •   •   •  1393/01/11 - 21:35
+3
mary jun
mary jun
آیینه پرسید چرا دیر کرده است؟
نکند دل دیگری او را اسیر کرده است؟
خندیدم و گفتم او فقط اسیر من است
تنها دقیقه ای تاخیر کرده است
گفتم امروز هوا سرد شده است
شاید قرار تغییر کرده است
خندید ب سادگیم آینه
و گفت : احساس پاک تو را
زنجیر کرده است
گفتم از عشق من چنین سخن مگو
گفت خوابی سال ها دیر کرده است
در آیینه ب خود نگاه می کنم آه
عشق تو عجیب مرا پیر کرده است
گفت آینه ک منتظر نباش او برای همیشه دیر کرده است
دیدگاه  •   •   •  1393/01/11 - 21:26
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
رفتم مرکز اهداى خون پرستاره مىگه اومدى خون بدى؟مىگم پ ن پ خون آشامم اومدم ىه چهار لىترى ببرم امشب مهمونى دارىم.
بعد نىم ساعت نوبتم شده مىگه کارت ملى.
مىگم مگه کارت مىخواد؟
مىگه پ ن پ مىتونى آزادم بزنى لىترى هفتصد آقاى خون آشام!!!!!!
دیدگاه  •   •   •  1393/01/11 - 21:06
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تا حالا دقت کردین برف شادی برای شادیه

ولی وقتی میزنی همه بهت فحش میدن :|

نه جان من دقت کرده بودید؟:
دیدگاه  •   •   •  1393/01/11 - 21:04
+6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ