یافتن پست: #زن

xroyal54
xroyal54
دقت کردید تو اتوبوس قسمت مردونه حتی اگه درحال انفجارهم باشه هیشکی جرات نداره بیادتوقسمت زنونه اما زناهروقت عشقشون بکشه میرن تو قسمت مردونه!
واین چیزیونشون نمیده جزاعتمادبنفس خانوماوترس آقایون!
خانوما هوراااااااااا قابل نداشت!
دیدگاه  •   •   •  1392/09/14 - 17:36
+4
AmirAli
AmirAli

به زنه میگن چند درصد دعاهات مستجاب میشه ؟


میگه : فقط ۵۰%


میگن ازکجا فهمیدی ؟


میگه : ازخدا خواستم شوهرم خرپول باشه ، خر هست اما پول نداره

آخرین ویرایش توسط AmirAliA1 در [1392/09/14 - 17:34]
دیدگاه  •   •   •  1392/09/14 - 17:33
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تلفنی که زنگ نمی زند نیاز به اختراع نداشت !!
حوصله ات سر رفته بود"چسب زخم"اختراع می کردی
می چسباندیم روی این ترک های قلب صاحب مرده مان
و غصه ی زنگ نخوردن تلفنی که اختراعش کرده ای را
نمی خوردیم !
ساده بگویم گراهام بل عزیز !
حال این روزهای مرا توهم مقصری ...
دیدگاه  •   •   •  1392/09/14 - 17:33
+1
AmirAli
AmirAli

پدر به پسر: کلاغه خبر داد که سیگار هم می زنی!پسر به پدر: ای ول... تو بگو چی می زنی که با کلاغ حرف می زنی؟!

دیدگاه  •   •   •  1392/09/14 - 17:29
+1
xroyal54
xroyal54
داستان خلقت زن (حتما بخوانيد)



از هنگامي كه خداوند مشغول خلق زن بود، شش روز مي‌گذشت.
فرشته‌اي ظاهر شد و گفت: "چرا اين همه وقت صرف اين يكي مي‌فرماييد؟"
خداوند پاسخ داد:
"دستور كار او را ديده‌اي‌؟
بايد دويست قطعه متحرك داشته باشد، كه همگي قابل جايگزيني باشند.
بايد بتواند با خوردن قهوه تلخ بدون شكر و غذاي شب مانده كار كند.
دامني داشته باشد كه همزمان دو بچه را در خودش جا دهد و وقتي از جايش بلند شد ناپديد شود.
بوسه‌اي داشته باشد كه بتواند همه دردها را، از زانوي خراشيده گرفته تا قلب شكسته، درمان كند."
فرشته سعي كرد جلوي خدا را بگيرد.
"اين همه كار براي يك روز خيلي زياد است. باشد فردا تمامش بفرماييد."

خداوند گفت :
"نمي شود!!
چيزي نمانده تا كار خلق اين مخلوقي را كه اين همه به من نزديك است، تمام كنم.
از اين پس مي تواند هنگام بيماري، خودش را درمان كند،
يك خانواده را با يك قرص نان سير كند و يك بچه پنج سال را وادار كند دوش بگيرد."
فرشته نزديك شد و به زن دست زد.
"اما اي خداوند، او را خيلي نرم آفريدي."
"بله نرم است، اما او را سخت هم آفريده‌ام.
تصورش را هم نمي‌تواني بكني كه تا چه حد مي‌تواند تحمل كند و زحمت بكشد."
فرشته پرسيد :
"فكر هم مي‌تواند بكند؟"
خداوند پاسخ داد :
"نه تنها فكر مي‌كند، بلكه قوه استدلال و مذاكره هم دارد."
آن گاه فرشته متوجه چيزي شد و به گونه زن دست زد.

فرشته پرسيد :
"اشك ديگر براي چيست؟"
خداوند گفت:
"اشك وسيله‌اي است براي ابراز شادي، اندوه، درد، نا‌اميدي، تنهايي، سوگ و غرورش."
فرشته متاثر شد:
"شما فكر همه چيز را كرده‌ايد، چون زن‌ها واقعا حيرت انگيزند."
زن‌ها قدرتي دارند كه مردان را متحير مي‌كنند.
همواره بچه‌ها را به دندان مي‌كشند.
سختي‌ها را بهتر تحمل مي‌كنند.
بار زندگي را به دوش مي‌كشند،
ولي شادي، عشق و لذت به فضاي خانه مي‌پراكنند.
وقتي خوشحالند گريه مي‌كنند.
براي آنچه باور دارند مي‌جنگند.
آنها مي‌رانند، مي‌پرند، راه مي‌روند، مي‌دوند كه نشانتان بدهند چه قدر برايشان مهم هستيد.
قلب زن است كه جهان را به چرخش در مي‌آورد
زن‌ها در هر اندازه و رنگ و شكلي موجودند و مي‌دانند كه بغل كردن و بوسيدن مي‌تواند هر دل شكسته‌اي را التيام بخشد.
كار زن‌ها بيش از بچه به دنيا آوردن است،
آنها شادي و اميد به ارمغان مي‌آورند. آنها شفقت و فكر نو مي‌بخشند
زن‌ها چيزهاي زيادي براي گفتن و براي بخشيدن دارند.
خداوند گفت: "اين مخلوق عظيم فقط يك عيب دارد!"
فرشته پرسيد: "چه عيبي؟"

خداوند گفت:

"قدر خودش را نمي داند . . ."
دیدگاه  •   •   •  1392/09/14 - 17:25
+4
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
عکس هستی مهدوی فر بازیگر رها در سریال مادرانه با لباس عروس، هستی مهدوی فر متولد ۱۳۷۰ می باشد. وی در سریالهای جراحت، سوت پایان، نقش لیلی، پرستوهای عاشق، دسته بازنده ها و در حال حاضر در سریال مادرانه که از شبکه ۳ در ایام ماه مبارک رمضان در حال پخش است به ایفای نقش پرداخته است.

دیدگاه  •   •   •  1392/09/14 - 17:20
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



ﺑﯽ ﺗﻮ ﻫﻢ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩ
ﻗﺪﻡ ﺯﺩ، ﭼﺎﯼ ﺧﻮﺭﺩ، ﻓﯿﻠﻢ ﺩﯾﺪ، ﺳﻔﺮ
ﺭﻓﺖ؛ ...
ﻓﻘﻂ ﺑﯽ ﺗﻮ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﺭﻓﺖ !..


دیدگاه  •   •   •  1392/09/14 - 17:19
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
طرف شیلنگ آب رو میگیره رو زنش . . .

میگن چیکار میکنی ؟

میگه . . .زناشوئی
دیدگاه  •   •   •  1392/09/14 - 16:43
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بزرگترین مصیبت میدونید چیه ؟
اینکه کسی نتونه احساسشو بیان کنه
نه اینکه شعر بگه نه
نه اینکه قطعه ادبی بگه نه
فقط با کلمات طوری حرف بزنه که مخاطبش
اونطرف مثلا اگه جاش گرمه وطرفش میگه
سردمه
سرمارو احساس کنه
گاهی حتی کلمه هم لازم نیس
فقط روح ها به هم میپیوندند
واصلا حرفی زده نمیشه
میبینی دوستت که مجازیه
مثلا تهرانه یا همدانه یا شیرازه
یعنی کیلومتر ها فاصله داره
ودرست تو لحظه ای که تو به فکر چیزی هستی
یه یاداشت برات میفرسته
دقیقا اونیه که میخواستی
فدای همه دوستایی که روحشون بسته به جونمه
ومن خوشبختم
خوشبختم که شما ها رو دارم
باور کنید اگه این نوشته ها نبود
اگه اون کامنتها ویاداشتها وپیامها نبود
خیلی وقت پیشا ترکیده بود
این اتشفشان بغضهای گلوگیرم
دیدگاه  •   •   •  1392/09/14 - 16:27
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
به بعضیابایدگفت :این شماره پینوکیوست! بیایه زنگ بزن ببین چه جوری ادم شده شایدتوام ادم بشی!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/09/14 - 16:18
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ