یافتن پست: #زن

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
صُـبحـی تـو مـحـلـمـون یـه دخـتـره مُـرده بـود اسـمـش پـارمـیـدا بـود مـداحـه یـکـی از شـعـرای سـاسـی مـانـکـن رو بـا گریـه مـیـخـونـد... :|
وای وای پـارمـیـدای مــن کـوش؟؟؟ :|
زنـهـا هـم جـیـغ و زجـه مـی زدن یـهـو یـه زنــه داد زد فــدات بـشـم آرمیتــــــــــــااااااااا
مـداحـه هـم گـفـت خـانـم آرمـیــتـا نــه پارمـیــــــدا !!! ^_^
دیدگاه  •   •   •  1392/09/11 - 21:50
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

اینایی که ازیه آهنگی حرف میزنن

بعد ما یادمون نمیاد

بعد اونا شروع میکنن کلشو میخونن تا ما یادمون بیاد

وهرچی میگی آهان فهمیدم ولکُن نیستن.

اینا بیمه درمانی بهشون تعلق میگیره آیااااااااااااا ؟
دیدگاه  •   •   •  1392/09/11 - 21:20
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

خاطره ی اقا پسر
با رفیقم دعوام شده ,زنگ زده به دوست دخترم گفته:
کوروش با یه دختره دیگه رفیقه ,
دوست دخترم زنگ زد فحش و کشید به من و قطع کرد
منم زنگ زدم به دوست دخترش گفتم:
حامد با یه دختره دیگس نسترن ,
دختره میگه:
" خاک به سرم , دیروز گفت بیا خونمون خالیه , نرفتم حتما ناراحت شده , بذا بش زنگ بزنم برم خونشون , بذا سر راه یه کادو هم براش بگیرم کوروش نه ؟ خدا کنه منو ببخشه"

دیدگاه  •   •   •  1392/09/11 - 21:00
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
"بعد از تو ما به هم خیانت کردیم
بعد از تو ما تمام یادگاری ها را
با تکه های سرب، و با قطره های منفجر شده خون
از گیجگاه گچ گرفته ی دیوارهای کوچه زدودیم
بعد از تو ما به میدان ها رفتیم و داد کشیدیم
زنده باد
مرده باد..."
دیدگاه  •   •   •  1392/09/11 - 20:39
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تو مترو موقع حرف زدن با تلفن٬ دور و بریام یه جوری با دقت گوش میکردن
که یه لحظه خواستم بزنم رو اسپیکر
دیدگاه  •   •   •  1392/09/11 - 19:56
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



روزهـای بـدی تــو زندگی ادم هست كــه هیچكس حتی نمی پرسد خــوبــی ... ؟
بـــــرای چنین روزهــــای بــدی نیاز بــه یگانــه مهــربـــون دلســوزی داری
بــه شــرطی كــه در روزهــای خــــوب فــرامــوشش نــكرده بــاشـــــی

و نـــــامــش چــــــــه زیـبــاست »»» ر فــــیـق«««




دیدگاه  •   •   •  1392/09/11 - 19:55
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

دفترچه تلفن ما دخترا:

آ(*140*1#)
نگار
سوسن
مزاحم
مزاحم1
مزاحم2
مشکوک
نصف شب زنگ زد قطع کرد!
اس ام اس اشتباهی زد
میس کال
مریم
تک زد زنگش زدم حرف نزد!
اشتباهی(عباس آقارو میخواست)
اشتباهی(منزل آقای احمدیان رو میخواست)

هیچ چیز از زیر نگاه تیز بیناته مون رد نمیشه ..!

دیدگاه  •   •   •  1392/09/11 - 19:07
+3
alireza
alireza
زنگ زدم به دوست دخترم بریم بیرون بعد یه دفعه یادم اومد ای بابا من که دوست دختر ندارم هیچی دیگه زنگ زدم کنسلش کردم
دیدگاه  •   •   •  1392/09/11 - 19:07
+5
AmirAli
AmirAli

غضنفر موبایلش رو ویبره بوده میبره پیش موبایل فروش میگه موبایلم خرابه
میپرسه اشکالش چیه؟
میگه: هرچی زور میزنه نمیتونه زنگ بزنه.
دیدگاه  •   •   •  1392/09/11 - 19:01
+3
EHSAN
EHSAN
هرکه فرهاد شود در ره عشق همه کس در نظرش شیرین است تهمت کفر به عاشق نزنید عاشقی پاکترین آیین است
دیدگاه  •   •   •  1392/09/11 - 19:01
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ