یافتن پست: #زن

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

ﻣﯿﺘﻮﺍﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍﺩﺭﺁﻏﻮﺵ ﮔﺮﻓﺖ،
ﻓﻘﻂ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ
ﺗﻤﺎﻡ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ..
ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺑﺎﺷﺪ


دیدگاه  •   •   •  1392/08/20 - 21:35
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یعنی ﻣﻮﻧﺪﻡ ﭼﯽ ﺑﮕﻢ
یه ﻣﺰﺍﺣﻢ ﺗﻠﻔﻨﯽ ﺩﺍﺭﻡ .. ﻫﯽ ﺯﻧﮓ ﻣﯽ ﺯﻧﻪ ﻣﻦ ﻓﺤﺸﺶ ﻣﯽ ﺩﻡ…
ﺳﺮﯼ ِ ﺁﺧﺮ ﮐﻪ ﻓﺤﺸﺶ ﺩﺍﺩﻡ ، ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺱ ﺯﺩه
ﮐﺎﺭﯼ ﻧﮑﻦ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﺯﻧﮓ ﻧﺰﻧﻤﺎﺍ !:|
دیدگاه  •   •   •  1392/08/20 - 21:30
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
آدم باس یه رفیق داشته باشه ، شبای امتحان بزنگه بهش بگه :



چند صفحه خوندی؟



اونم بگه :چیووووو؟؟؟؟





تا یه کم دلش گرم شه!
دیدگاه  •   •   •  1392/08/20 - 21:29
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
مامانم تازه یاد گرفته اس ام اس بده
واسم نوشته :آیا برای ناهار می آیی؟
جواب دادم :آری می آیم
نوشته :از خودت مراقبت کن
جواب دادم :مادر تو را بسیار دوست دارم
نوشته :فرزند صالح گلی است از گلهای بهشت!
خدایا این شادی هارو از ما نگیر!
دیدگاه  •   •   •  1392/08/20 - 21:26
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دم خونمون یه مهد کودک هست که یه ناظم زن غرغرو داره امروز صبح داد میزد:
امیرعلی نکن
امیرعلی ندو
امیرعلی یاشارو نزن
یهو بابام قاطی کرد سرشو از پنجره برد بیرون داد زد:
امیر علی توله سگ دهن ما رو سرویس کردی یه جا بتمرگ دیگه کره خر
دیدگاه  •   •   •  1392/08/20 - 21:11
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



و خاطرات ...
نه مجالِ گریز می‌‌دهند
نه رخصتِ خلوتی
خاطرات روحِ تو را میدرند
در رخوتِ سردِ روز هایت
چنان بارانی ات می‌‌کنند
که برگ ریزان سهم تو میشود
خاطرات از تو و لحظه‌هایت عبور می‌‌کنند
میدوی...
و می‌دوند
و نمیدانی کدامیک زنده تر است


نیکی فیروزکوهی


دیدگاه  •   •   •  1392/08/20 - 21:05
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



سَر میز شامـ ـ
یاבت ڪه می اُفتم بغض میکُنَمـ ـ
ا‌‌َشکــ در چِشمانَمـ حلقهـ میزَنَد
هـ ـمهـ مُتِعَجِبـ نِگاهَـَمـ میکُننَد…
لبخند میزنَمـ و میگویَمـ :
چقدر داغ بود!




دیدگاه  •   •   •  1392/08/20 - 21:03
+4
AmirAli
AmirAli
بزرگی را پرسیدم زنده گی چندبخش است؟ گفت دوبخش کودکی وپیری. گفتم جوانی چه شد؟ گفت باعشق آتش گرفت با بی وفایی سوخت با جدایی خاکستر شد
دیدگاه  •   •   •  1392/08/20 - 21:03
+2
AmirAli
AmirAli
کجایی کودکی؟آن موقع که تنها تلخی زندگیمان شربت تبمان بود  
دیدگاه  •   •   •  1392/08/20 - 20:55
+3
*elnaz* *
*elnaz* *
کاش میشد . . . بچگی را زنده کرد . . . کودکی شد کودکانه گریه کرد . . . شعر قهر قهر تا قیامت را سرود . . . آن قیامت که دمی بیشتر نبود . . . فاصله با کودکی هامان چه کرد . . . کاش میشد . . . بچگانه خنده کرد.....


دیدگاه  •   •   •  1392/08/20 - 20:54
+6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ