یافتن پست: #زن

ناظر ارسالی هاnaaman
ناظر ارسالی هاnaaman
کاش می تونستیم زندگی رو از سر بنویسم ولی کاش رو کاشتن اما سبز نشد هعی
دیدگاه  •   •   •  1394/11/4 - 11:23
محمد
محمد

زندگى خالى نيست، مهربانى هست، ايمان هست*
شما هستيد، ما هستيم، خدا هست

بايد كمى به اطرافمون دقت كنيم
دیدگاه  •   •   •  1394/11/4 - 09:04
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﻓﻘﻂ ی ﺍﻳﺮﺍﻧﻪ ﻛﻪ وقتی:

.
.
.
.
.
.
.

ﺩﺍﺭﻱ ﺯﻳﺮِ ﺑﺎﺭِ ﻣﺸﻜﻼﺗﺖ ﻟﻪ ﻣﻴﺸﻲ ﻣﻴﮕﻦ ﺑﺮﻭ ﺧﺪﺍﺭﻭ ﺷﻜﺮ ﻛﻦ ﺳﺎﻟﻤﻲ
ﻣﺮﻳﺾ ﻣﻴﺸﻲ ﻣﻴﮕﻦ ﺧﺪﺍﺭﻭﺷﻜﺮ ﻛﻦ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﻱ
ﻣﻲ ﻣﻴﺮﻱ ﻣﻴﮕﻦ ﺧﺪﺍﺭﻭﺷﻜﺮ ﻣﺮﺩ ﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪ !
دیدگاه  •   •   •  1394/11/3 - 21:14
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دیگه پسرا اینقدر دیر ازدواج میكنن
كه مورد داشتیم ...
.
.
.
.
.
.
.
پسره رفته خاستگاری
دیده مادر زنش قبلا
دوست دخترش بوده
دیدگاه  •   •   •  1394/11/3 - 21:11
+1
مرتضی
مرتضی




گران بها ترین گنجینه ی زندگی

قلبی عاشق است که به همه :
به دوست،
دشمن،
انسان،
گل،
پرنده،
و همه هستی

عشق می ورزد…
دیدگاه  •   •   •  1394/11/3 - 17:58
+4
tala
tala
آدم ها ایمان مرا به تنهایی بیشتر می کنند!!!
گاهی،
تنهایی، ایمان آدمیست...
31 دیدگاه  •   •   •  1394/11/3 - 17:52 توسط Mobile
+4
محمد
محمد

قایقی ساخته ام..

جنسش از راز و نیاز

بادبانش از صبر، دکلش از ایمان

در شبی مهتابی _

سفری دور و دراز، می کنم از لب دریا آغاز

دل به امواج بلا خواهم داد...

اگرم ساز مخالف زند و باد به همراهی طوفان

خواهد

که مرا منصرف از راه کند

راه بیراهه کند، مضطر و درمانده کند

.. باکی نیست

من به همراه دعایی دارم

و به دل قطب نمایی دارم

و اگر در طی راه،،

به عنادی شکند زورق امید مرا گردابی

.. باز اندوهی نیست

بازوانی دارم

میزنم آب و شنا می کنم و میدانم

که «« خدایی »» دارم

که اگر خسته شدم دست گیرد بی شک

و به ساحل برساند به یقین....

دیدگاه  •   •   •  1394/11/2 - 23:19
+4
محمد
محمد

ﺩﻟﻢ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﯼ ﺩﻭﺳﺖ، ﻫﻮﺍﯼ ﮔﺮﯾﻪ ﺑﺎ ﻣﻦ

ﮔﺮ ﺍﺯ ﻗﻔﺲ ﮔﺮﯾﺰﻡ ﮐﺠﺎ ﺭﻭﻡ، ﮐﺠﺎ ﻣﻦ؟


ﮐﺠﺎ ﺭﻭﻡ ﮐﻪ ﺭﺍﻫﯽ ﺑﻪ ﮔﻠﺸﻨﯽ ﻧﺪﺍﻧﻢ

ﮐﻪ ﺩﯾﺪﻩ ﺑﺮﮔﺸﻮﺩﻡ ﺑﻪ ﮐﻨﺞ ﺗﻨﮕﻨﺎ ﻣﻦ


ﻧﻪ ﺑﺴﺘﻪ‌ﺍﻡ ﺑﻪ ﮐﺲ ﺩﻝ، ﻧﻪ ﺑﺴﺘﻪ ﮐﺲ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺩﻝ

ﭼﻮ ﺗﺨﺘﻪ‌ﭘﺎﺭﻩ ﺑﺮ ﻣﻮﺝ، ﺭﻫﺎ، ﺭﻫﺎ، ﺭﻫﺎ ﻣﻦ


ﺯ ﻣﻦ ﻫﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺍﻭ ﺩﻭﺭ ، ﭼﻮ ﺩﻝ ﺑﻪ ﺳﯿﻨﻪ ﻧﺰﺩﯾﮏ

ﺑﻪ ﻣﻦ ﻫﺮ ﺁﻥ ﮐﻪ ﻧﺰﺩﯾﮏ، ﺍﺯﻭ ﺟﺪﺍ، ﺟﺪﺍ ﻣﻦ!


ﻧﻪ ﭼﺸﻢ ﺩﻝ ﺑﻪ ﺳﻮﯾﯽ، ﻧﻪ ﺑﺎﺩﻩ ﺩﺭ ﺳﺒﻮﯾﯽ

ﮐﻪ ﺗﺮ ﮐﻨﻢ ﮔﻠﻮﯾﯽ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺁﺷﻨﺎ ﻣﻦ


ﺯ ﺑﻮﺩﻧﻢ ﭼﻪ ﺍﻓﺰﻭﺩ؟ ﻧﺒﻮﺩﻧﻢ ﭼﻪ ﮐﺎﻫﺪ؟

ﮐﻪ ﮔﻮﯾﺪﻡ ﺑﻪ ﭘﺎﺳﺦ ﮐﻪ ﺯﻧﺪﻩ‌ﺍﻡ ﭼﺮﺍ ﻣﻦ؟


ﺳﺘﺎﺭﻩ‌ﻫﺎ ﻧﻬﻔﺘﻢ ﺩﺭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺍﺑﺮﯼ

ﺩﻟﻢ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﯼ ﺩﻭﺳﺖ ، ﻫﻮﺍﯼ ﮔﺮﯾﻪ ﺑﺎ ﻣﻦ

دیدگاه  •   •   •  1394/11/2 - 23:09
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دانشمندان کم کاری می کنند!

وگرنه تا به حال می بایست راهی اختراع شده باشد که با وجود مسافت احتمالی من و تو... گلی که تو میچینی همزمان در دستان من باشد... اناری که من دانه می کنم در لحظه بفرستم برای تو..

باید بتوانیم همدیگر را احضار کنیم در هنگام تماشای منظره ای زیبا! به هنگام تنفس بارانهای بزرگ و چشیدن طعم هایی که لذتش در سهیم کردن دیگری باشد ...

مردیم از حسرت "کاش تو اینجا بودی " ها ...ازشان ناامیدم ! هنوز نتوانسته اند "چقدر جای تو خالیست"هایمان را درمان کنند !..........

اگرچه من با شعرم همیشه خواسته ام تو را به اکنونم صدا بزنم ....
دیدگاه  •   •   •  1394/11/2 - 18:36
+1
فاطی
فاطی
آخرین عکس را
جایی پنهان کرده ام
و هر روز سعی میکنم
 فراموش کنم کجا گذاشته ام
نمی خواهم
 به دو عاشق که لبخند می زنند
آسیبی برسد
نمی خواهم بسوزانمشان
می خواهم
جایی نامعلوم برای همیشه
در آغوش هم لبخند بزنیم
دیدگاه  •   •   •  1394/11/2 - 13:21
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ