یافتن پست: #زیاد

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دو گروه دختر هستن که کشتن اینا، نه تنها مستحبه!
بلکه واجبه شرعیه!
1. دارو فروشای تو داروخونه که حس میکنن دکترن!
2. بلیط فروشای آژانسای هواپیمایی که حس میکنن خلبانن! :))))))والاااا
2 دیدگاه  •   •   •  1393/05/19 - 21:52
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
این خواننده ها درباره ی عشق آهنگ خوندن آمار طلاق زیاد شد.
درباره ی بارون آهنگ خوندن کم آبی پیش اومد.
بهشون بگید موضوعات بعدی رو زودتر اطلاع بدن حداقل آمادگی داشته باشیم.
والا با این نونانوش!
دیدگاه  •   •   •  1393/05/17 - 14:10
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بعضی هام هستن (البته فقط بعضی هااااا)ک هرچی صدای آهنگ رو زیاد میکنی ک اینا خفه شن و همراه آهنگ نخونن.
خفه ک نمیشن هیچ.تازه اونام صداشونو بلند تر میکنن.
همینا کمر من رو شیکوندن
دیدگاه  •   •   •  1393/05/14 - 20:17
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



الان تابستون دله چسبنه :
@ghoghnoos
2 دیدگاه  •   •   •  1393/05/13 - 22:00
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
امروز دوباره عاشق شدم
تکیه دادم به شانه های مردانه ات
موهایم را نوازش می کردی...
مرا که می شناسی
رویا زیاد می بافم
راستـــــی
دلم برای عطر تنت تنگ شده بود
پیراهنت را جا گذاشتی
برای بردن آن هم نمی آیی؟
دیدگاه  •   •   •  1393/05/13 - 13:00
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بابام جدیدا واس اینکه از دست کولر راحت بشه؛رفته یه مرغ مینا خریده....!! :| :|
میارتش بیرون؛؛؛واسش آب میذاره؛اونم آب بازی میکنه و خیس خیس میشه....!
بعد بابام میره کولرو خاموش میکنه و با تحکم بسیار زیادی میگه:
تا شب کولر روشن نمیشه چون مینا تا شب خشک نمیشه،سرما میخوره !!! :| :|
پنکه م نداریم....:|
هم اکنون نیازمند فوت های شما هستیم....:)))))))
دیدگاه  •   •   •  1393/05/8 - 20:32
+2
korosh
korosh



ایمان موسوی هم اشفاگری کرد: دوست خانوادگی قلعه نویی 50 میلیون تومان از من پول گرفت!



 

پرسپولیس نیوز :  ایمان موسوی می گوید:«گفتند 6 میلیون چکم را پاس کن، در دربی فیکس هستی!»



نزدیک به یک سال و اندی سکوت و ناگهان شکستن آن. سکوتی که وقتی می شکند در آن حرف های مهمی نفهته است. حرف از ایمان موسوی است و ناگفته های «کوچکی» که از دوران حضورش در استقلال به زبان می آورد. او بعد از مصاحبه جنجالی جواد نکونام، لب به سخن می گشاید و حرف هایی می زند که می تواند در تاریخ فوتبال ایران بسیار مهم و به یادماندنی باشد.


 


او ماجرای پولی را تعریف می کند که نکونام کدهایش را داده بود؛ پولی که دوست نزدیک امیر قلعه نویی در استقلال از او گرفته بود. موسوی داستان هایی تعریف می کند که می گوید بخش کوچکی از آن اتفاقات هستند. از شبی می گوید که در بیمارستان بستری شد و تا مرگ رفت اما استقلالی ها سراغش نیامدند. این شما و این مصاحبه ای جنجالی از بازیکنی که روزهای تلخی را در استقلال سپری کرد.


 


جواد نکونام روز گذشته با خبرورزشی مصاحبه ای انجام داد و غیرمستقیم از اتفاقاتی که برای تو در استقلال رخ داد، حرف زد. دوست داریم از زبان تو صحت این ماجراها را بشنویم.


اول از همه بگویم برای من استقلال یعنی عشق. روزی که بازیکن این تیم شدم، انگار به تمام آرزوهای زندگی ام رسیده ام. بازی در تیمی که خیلی بازیکن بزرگ داشته و هرکسی شانس بازی در آنجا نصیبش نمی شود. مخصوصا امیر قلعه نویی من را خواسته بود. همیشه آرزو داشتم در این تیم بازی کنم، پس وقتی به آنجا رفتم انگیزه بسیاری داشتم. همه چیز از اولین مسابقه ای شروع شد که برای مقابل گهر گل زدم و خبرنگاری پرسید تو خیلی پاچه خواری امیر قلعه نویی را می کنی. کسی که من را می شناسد می داند علاقه ام را پنهان نمی کنم. اگر حرفی می زنم از روی علاقه است. همانجا گفتم من احتیاجی به پاچه خواری ندارم، با بازی کردن خودم را نشان می دهم. این حرف ها باعث شد تا برایم اتفاق تازه ای بیفتد. یک جورهایی می توانم بگویم روزهای تلخ من از همانجا شروع شد. در بازی بعدی مقابل آلومینویم هم گل سه امتیازی زدم ولی در بازی ساپیا نیمه اول تعویض شدم و بعد از آن رفتارها عوض شد. دیگر خبری از آن تماس ها نبود که ایمان جان ما تو را دوست داریم و می خواهیم به استقلال بیایی. دومین مشکل من در استقلال، داشتن یک ماشین خوب بود. خیلی ها فکر می کنند فوتبالیست ها آدم های ثروتمندی هستند. وقتی با آن ماشین به تمرین استقلال رفتم بعضی ها فکر کردند من بچه پولدارم در حالی که نمی دانستند همان ماشین را قسطی خریده ام و پول زیادی ندارم. هر چه از نفت تهران گرفته بودم، سرمایه زندگی ام بود.


کمی داستان را باز می کنی؟ جواد نکونام از پولی حرف زد که یکی از نزدیکان امیر قلعه نویی از تو گرفته است.


بعد از جدایی از نفت، تمام سرمایه ام 50 میلیون تومانی بود که از ته مانده قراردادم باقی مانده بود. ماشینم را قسطی گرفته بودم و باید قسطش را می دادم. اتفاقا رنگ ماشینم به عشق استقلال آبی بود.یکی از نزدیکان قلعه نویی که فکر می کرد چون چنین ماشینی سوار می شوم، پس پولدار هستم. و به من گفت چرا پولت را در بانک گذاشته ای،

آخرین ویرایش توسط korosh در [1393/05/8 - 13:53]
2 دیدگاه  •   •   •  1393/05/8 - 13:52
+1
-2
من یک دخترم...

مرا پریشانی موهــــــآیت نـــــه !


مرا تـــه ریـــش خستـــه ات دیوانـــه میكند...


6 دیدگاه  •   •   •  1393/05/6 - 00:24
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥


1 دیدگاه  •   •   •  1393/05/5 - 14:24
SADAF.SHAHLAI
SADAF.SHAHLAI
مورد داشتیم یارو به زنش میگه عزیزم زیاد حرف نزن پوستت خراب میشه زنه میگه چه ربطی داره یارو میگه:یه جور میزنمت سیاه و کبود بشی......{-7-}{-32-}
دیدگاه  •   •   •  1393/05/4 - 17:08
+9

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ