یافتن پست: #زیاد

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



بالشت خودم را ترجیح میدهم...

چرا كه شانه های امروزی مثل بالشت های مسافر خانه اند...

خوب میدانم كه سرهای زیادی را تكیه گاه بودند....


دیدگاه  •   •   •  1392/09/28 - 17:06
+2
محمد
محمد
میدانی رفیق . . .
نه زیبایم . . . نه مهربان . . .
فراری از دختران آهن پرست و پسران مانکن پرست . . .
فقط برای خودم هستم . . . خوده خودم . . .
صبورم و سنگین . . .
سرگردان . . .
مغرور . . .
قانع . . .
با یک پیچیدگی ساده . . . و مقداری بی حوصلگی زیاد . . .
برای تویی که چهره را میپرستی نه سیرت آدمی را . . .
هیچ ندارم . . .
حوالی ما توقف ممنوع است . . .
دیدگاه  •   •   •  1392/09/27 - 21:20
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دانشجویای قیامدشت عایا شهریه شماهم زیاد شده یهویی
دیدگاه  •   •   •  1392/09/27 - 15:26
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

اعتماد به نفس پسرا!!!

این یک بیماری مسری در پسران است . اگر برادر و یا دوست پسر و یا پسر شما این بیماری را بگیرد یقین بدانید که در عرض کمتر از یک هفته کل پسران محل را مبتلا میکند پس برای جلوگیری از این بیماری اگر کسی را مشاهده کردید که مبتلا است حتمآ او را قرنطینه کنید.

علایم این بیماری:

۱-:گذاشتن ریشهای نخ قیطونی.
۲-:طرز نگاه کردن به صورت عجیب غریب.
۳-:تکرار جمله ی هوش پسران بیش ازدختران است .
۴-:ایستادن زیاد رو به روی اینه.
۵-:استفاده از جملاتی شبیه همین که گفتم؛حرف من درسته؛حرف مرد حرفه و....
۶-:مخالفتهای پی در پی.
۷-:پایین بردن شخصیت دختران برای تقویت روحیه.
۸-:خواندن اشعار پر محتوا از قبیل پسرا شیرن مثه شمشیرن(دوپینگ).
۹-:روزی ۵۰ دفعه شنیدن پسر پسر قند عسل توسط مامان جون یا کاست ضبط شده توسط مامان جون.
۱۰-:خواندن کتاب هایی از قبیل:


چگونه اعتماد به نفس خود را بالا بریم؟
انرژی درمانی
تقویت اراده در ۲۰ روز
من بهترینم
و......

دیدگاه  •   •   •  1392/09/26 - 12:40
+6
mohsen
mohsen
این جمله وصف حال خودمه!:'(

ﻭﻗﺘﯽ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺭﯼ ﺣﺴﻮﺩ ﻣﯿﺸﯽ... ﺣﺴﺎﺱ ﻣﯿﺸﯽ... ﭼﺸﻢ ﺩﯾﺪﻥ ﻧﮕﺎﻫﺎﯼ ﺑﻘﯿﻪ ﺭﻭ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻬﺶ ﻧﺪﺍﺭﯼ... ﭼﺸﻢ ﻧﺪﺍﺭﯼ ﺑﺒﯿﻨﯽ ﺑﻪ ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺑﺎ ﺑﻘﯿﻪ ﻫﻢ ﺣﺮﻑ ﻣﯿﺰﻧﻪ... ﺍﯾﻨﺎ ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺯﯾﺎﺩﻩ ﺍﻣﺎ ﺍﻭﻥ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ ﺷﺪﯾﻮ ﺍﻟﮑﯽ ﺑﻬﺶ ﮔﯿﺮ ﻣﯿﺪﯼ
دیدگاه  •   •   •  1392/09/26 - 12:14 توسط Mobile
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



یاد آغوشت تو این سرما
گرمم میکنه
وقتی گرم میشم
خستگی فراموشم میکنه
کارامو زود تموم میکنم
که بیام ببینمت
دستای کوچیکتو بگیرم تودستم
بگم دیوونه دلم برات تنگ شده بود
تو اخم کنی
بگی چرا دیر اومدی
من بگم کارام زیاد بود تازه زودم اومدم
تو بگی فلان چیز خ[!] ؟
من بگم وای فراموشم شد
تو بگی پیر شدی
وندونی که چرا فراموش کردم
آخه من تموم یادمو پر از تو کرده بودم
جایی واسه هیچ چیز دیگه نمونده بود
تو بگی خیلی بدی
من بگم دوست دارم
A.S
1392/09/25





دیدگاه  •   •   •  1392/09/25 - 18:54
+5
AmirAli
AmirAli
باید زیاد مطالعه کنیم تا بدانیم که هیچ نمی دانیم
دیدگاه  •   •   •  1392/09/25 - 18:08
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

آهای خوشگله ؟؟؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
اوه اوه!!!!!!چقدر زیادین
ببخشید به کارتون برسید !!!

دیدگاه  •   •   •  1392/09/24 - 22:44
+8
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

مخاطب خاص زیاد داشتن موقع تولد خیلی خوبه







اما تو این واپسین لحظات مانده به ولنتیاین باید همشونو از ریشه سوزوند !

دیدگاه  •   •   •  1392/09/23 - 20:14
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



چیزه زیادی نمیخواهم....

فقط کمی گوش کنی....

اندکی درک کنی.... و از ته دل این جمله رو بگویی :

آرام باش! من کنارتم..........


دیدگاه  •   •   •  1392/09/23 - 18:32
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ