یافتن پست: #زیاد

Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi


اگه نیمه گمشدت رو پیدا نکردی زیاد مهم نیست درد واقعی از اونجایی شروع میشه که نیمه پیداشدت رو گم کنی :|


دیدگاه  •   •   •  1392/07/12 - 12:08
+6
sayeh
sayeh
جا برای من گنجشک زیاد است ولی ....
من به درختان خیابان تو عادت دارم.........
دیدگاه  •   •   •  1392/07/11 - 22:55
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اسرار نمیکنم که برگردی فقط ازت می خوام بــم بگی چیکار کردم؟!
که نتونستی همراه ِ من باشی
تو زندگی
ناراحتم ولی تو راحت باش
روزای ِ از این بدترم دیدم نگگات می کردم ولی انگار
منظور ِ چشماتو نفهمیدم
.
من باتو فهمیدم تو زندگی یه چیزایی رو نباید بگی
وقتی زیاد گفتم دوست دارم
تبدیل شدم به روزمرگی
من باتو فهمیدم تو زندگی یه چیزایی رو نباید بگی
وقتی زیاد گفتم دوست دارم
تبدیل شدم به روزمرگی
دیدگاه  •   •   •  1392/07/11 - 15:34
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



تلخی های زیادی را چشیدم....
سیگار...
ویسکی..
قهوه...
دوری...
هجر...
زخم...
اما....
هیچکدام مثل تلخی جدایی از تو گلویم را نسوزان..





دیدگاه  •   •   •  1392/07/10 - 19:51
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
این قاعده ی بازی است . . . !
اگر دست دلتان رو شد که دوستش داری ، باختنت حتمی است . . .
مراقبِ آخرین جمله‌ی آخرین دیدار باشید ؛ دردش زیاد است !
دیدگاه  •   •   •  1392/07/10 - 19:00
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



آهای سهراب !!
قایق دیگر جوابگو نیست …
کشتی باید ساخت
اینجا مثل من تنـــــــها زیاد است !!


دیدگاه  •   •   •  1392/07/10 - 17:42
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
آدمایی که زیاد میخوابن تنبل نیستن انگیزه ای واسه بیدار بودن ندارن وگرنه شما بگو فردا ساعت ۵ صب بریم شمال،هرکی پا نشه !
دیدگاه  •   •   •  1392/07/9 - 16:08
sara
sara
ﻣﻦ ﺍﻋﺘﺮﺍﺿﯽ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺳﺎﭘﻮﺭﺕ ﭘﻠﻨﮕﯽ ﻧﺪﺍﺭﻡ
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
، ﻓﻘﻂ ﺧﻮﺍﻫﺎﻥ ﺁﺯﺍﺩ ﺳﺎﺯﯼ ﺣﻖ ﺷﮑﺎﺭ ﻫﺴﺘﻢ

عایا درخواست زیادی هست؟؟
دیدگاه  •   •   •  1392/07/9 - 12:50
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
راه حل تضمینی برای افزایش سرعت اینترنت:
.
.
.
.
.
.
.
.
کابل مودمو خم کنید، اینترنت پشت سیم جمع میشه ...
بعد یهو ولش کنین!اینترنت با فشارمیاد تو مودمتون حالشو می برید

تذکر : سیمو زیاد نگه ندارید ممکنه اینترنت فشارش خیلی زیاد شه ,ب[!] کف اتاقتون اینترنتی شه :))
دیدگاه  •   •   •  1392/07/8 - 21:28
+6
xroyal54
xroyal54
آشناهای غریب همیشه زیادند

آشناهایی که میایند و میروند

آشناهایی که برای ما آشنایند

ولی ما برای آنها...

نمیدانم واقعا چرا و چگونه میشود

که همه روزی

آشنای غریب میشوند

یکی هست ولی نیست

یکی نیست ولی هست

یکی میگوید هستم ولی نیست

یکی میگوید نیستم ولی هست

و در پایان همه بودنها و نبودنها

تازه متوجه میشوی

که:
یکی بود هیشکی نبود

این است دردی که درمانش را نمیدانند

و ما هم نمیدانیم

که آن یکی که هست کیست

و آن هیچکس کجاست

کاش میشد یافت

کاش میشد شکستنی نبود

کاش میشد زیر بار این همه بودن و نبودن

خرد نشد.....
دیدگاه  •   •   •  1392/07/7 - 01:16
+7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ