یافتن پست: #ساده

♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

چه ساده فرو میریزد ...

همه ی یک ذهنیت 

حتی با یک “منظوری” نداشتم !


دیدگاه  •   •   •  1392/05/21 - 09:00
+3
saman
saman
گاهى وقت ها
دلم مى خواهد یکى را صدا کنم
بگم سلام ،
مى آیى قدم بزنیم ؟
گاهى ..
آدم چه چیزهاى ساده اى را
ندارد …!

(نجیب زاده)
دیدگاه  •   •   •  1392/05/20 - 16:29
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
از کسی که دوستش داری ساده دست نکش.

شاید دیگه هیچ کس رو مثل اون دوست نداشته باشی

و از کسی هم که دوستت داره بی تفاوت عبور نکن .

چون شاید هیچ وقت ،هیچ کس تو رو مثل اون دوست نداشته باشد!!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/20 - 16:20
+2
saman
saman
آدم های ساده را دوست دارم.
همان ها که بدی هیچ کس را باور ندارند.
همان ها که برای همه لبخند دارند. همان ها که همیشه هستند، برای همه هستند.
آدم های ساده را باید مثل یک تابلوی نقاشی ساعت ها تماشا کرد؛ عمرشان کوتاه است.
بسکه هر کسی از راه می رسد یا ازشان سوء استفاده می کند یا زمینشان می زند یا درس ساده نبودن بهشان می دهد.
آدم های ساده را دوست دارم.
بوی ناب “آدم” می دهند…

(نجیب زاده)
دیدگاه  •   •   •  1392/05/20 - 15:04
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
زندگی یعنی چکیدن همچو شمع از گرمی عشق

زندگی یعنی لطافت گم شدن در نرمی عشق

زندگی یعنی دویدن بی امان در وادی عشق

رفتن و آخر رسیدن بر در آبادی عشق

می‌توان هر لحظه هر جا عاشق و دلداده بودن

پرغرور چون آبشاران بودن اما ساده بودن

می‌شود اندوه شب را از نگاه صبح فهمید

یا به وقت ریزش اشک شادی بگذشته را دید

می‌توان در گریه ابر با خیال غنچه خوش بود

زایش آینده را در هر خزانی دید و آسود

می‌توان هر لحظه هر جا عاشق و دلداده بودن

پرغرور چون آبشاران بودن اما ساده بودن...
دیدگاه  •   •   •  1392/05/19 - 21:55
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
آدمک های بی جان
آدمک های پینه بسته و به دور خود پیله بسته
آدمک های که زنجیر بر گردن فرو بسته
وکسان که آزاد و مات و خسته
در بی کران آسمانم لب های فرو بسته
آدمک های بی رحم!...معصوم دریده...
زیبا رویانی و زشت باطنانی که نقاب...همیشه...به آغوش گرفته
فراموشی های ساده و مفرط و گاه پیوسته
آدمکانی که میروند...
نوشته یاسی
دیدگاه  •   •   •  1392/05/19 - 21:29
+3
nanaz
nanaz
در CARLO



در “نقاشی هایم” تنهاییم را پنهان می کنم…


در “دلم” دلتنگی ام را…


در “سکوتم” حرف های نگفته ام را…


در “لبخندم” غصه هایم را…


دل من…


چه خردساااااال است !!!


ساده می نگرد !


ساده می خندد !


ساده می پوشد !


دل من…


از تبار دیوارهای کاهگلی است!!!


ساده می افتد !


ساده می شکند !


ساده می میرد !
دیدگاه  •   •   •  1392/05/19 - 13:50
+4
ساناز
ساناز

اول شخص مفرد که در کار نباشد خود ناخواسته ات را به دیگران عرضه میکنی! فاح.شگـــ ــــــی همین جا پا میگیرد!‌ خیلی ساده تر از هم .آغوشی!

دیدگاه  •   •   •  1392/05/19 - 12:27
+5
be to che???!!
be to che???!!

هي مرد!!!!!!!!!!
سرتو بگير بالا و تو چشمام نگاه كن
نگاه كن
نگاه كن
نترس
از چي مي ترسي؟
از يه نگاهه ساده؟
نگاهم ترس داره؟
از چشام مي ترسي يا اين اشك ها ديوونت مي كنه؟

از اين كه حرفاي كثيفت باعث اين اشك ها باشه؟
تو از اين اشك ها مي ترسي؟

با توام !
نگاهم كن . . .
نگاه كن كه اين اشك ها واسه چي ميريزن . . .
نگاه كن كه چي به روزم آوردي . . .
مگه با تو نيستم . . .
نگام كن. . .
لعنتي  . . .
نگام كن . . .

مي فهمي تحقير چيه؟

مي فهمي به خاطر عشق  ، اشك ريختن چيه؟
مي فهمي وقتي ميگي اگه صدات در بياد ميزنمت ازت ميترسم يعني چي؟

مي فهمي دست يه مرد سنگينه؟
مي فهمي سنگيني يه سيلي چي كار مي كنه؟


همون كاري كه تو مي كني . . .
همون كاري كه حتي با حرفا و توهماتت باهام ميكني.

تحقير و تهمت  درد داره . . .
بفهم . . .
بفهم كه اين اشك ها صورتمو مي سوزونه . . .


بفهم كه قلبم تيكه تيكه ميشه . . .


بفهم كه  دنيامو . . .


روحمو . . .

قلبمو . . .


بدنمو . . .


فقط به تو دادم . . . .


تو رو به جونه قناري ها ! تو رو به اون خداي بالا سرمون بفهم!


تو رو به خدايي كه بهت زندگي داده بفهم . . .


تو كه اسمتو مرد مي ذاري زن بودنم رو دركم كن


بفهم كه دارم جون ميدم  تا عشقمو  ببيني . . .


تو كه ادعاي مرد ! بودن داري . . .
تو كه ادعاي غيرتت ميشه !
تو كه ادعاي عاشقيت ميشه!!! . . .

تو كه ميگي دوسم داري . . .


تو كه ميگي فقط منو خواستي . . .


باورم كن كه تنها عشق دنيام تويي . . .



پ.ن: مهم نيست كه نمي فهمي ، فقط با حرفات داغونم نكن .

پ.ن: مي دونم نمي فهمي . . . چون تو يه مردي !!!!!!!  تو خوده دردي . . .



پ.ن مهم : مخاطب دارد اين نوشته ها!


مردي كه عاشقم كرده


باورش كردم


يار و ياورش شدم


مردي كه نام 4 حرفي اش 4 جهت وجودم رو گرفته@hamid-avp

دیدگاه  •   •   •  1392/05/17 - 22:32
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
چه ساده بودم
آن هنگام که می پنداشتم
شکستنه دله کسی
ناگوارترین حادثه ی عالم است.
امروز که دلم شکست
عالمی تکان نخورد
به سادگیه خودم می خندم !!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/16 - 14:37
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ