یافتن پست: #ساده

afsaneh heidari
afsaneh heidari
نیاز نیست انسان بزرگی باشیم ...

" انسان بودن " خود ، نهایت بزرگی است .

می توان ساده بود ولی انسان بود

به همین سادگی ...
دیدگاه  •   •   •  1390/12/18 - 01:31
+9
سحر
سحر
اونی که مدعی بود عاشقته

هیچ غلطی نکرد

دیگه چه برسه به اونی که میگه فقط دوستیه ساده . . . . !!!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/18 - 01:20
+3
afsaneh heidari
afsaneh heidari
ساده لباس بپوش، ساده راه برو
اما در برخورد با دیگران ساده نباش
زیرا سادگی ات را نشانه میگیرند
برای درهم شکستن غرورت
دیدگاه  •   •   •  1390/12/18 - 00:58
+7
sasan pool
sasan pool
كاش در دهكده عشق فراواني بود
توي بازار صداقت كمي ارزاني بود
كاش اگر گاه به هم كمي لطف ميكرديم
مختصر بود ولي ساده و پنهاني بود
دیدگاه  •   •   •  1390/12/17 - 19:36
+1
sasan pool
sasan pool
گاه همه چیز ساده اغاز میشود
گاه همه چیز آرام آغاز میشود
و گاه همه چیز ساده و ارام به پایان میرسد، بی آنکه بدانیم چرا؟
راستی چـــــرا ؟
دیدگاه  •   •   •  1390/12/17 - 18:02
+1
سحر
سحر
می دانی..؟
آدم های ِ ساده..
ساده هم عاشق می شوند..
ساده صبوری می کنند..
ساده عشق می وَرزَند..
ساده می مانند..
اما سَخت دِل می کنند..
آن وقت که دل ِ می کنند..
جان می دَهند..
آدم های ِ ساده.....
دیدگاه  •   •   •  1390/12/17 - 00:19
+3
mah3a
mah3a
ساده لباس بپوش! ساده راه برو!
اما در برخورد با دیگران ساده نباش!!
زیرا سادگی ات رانشانه میگیرند!
برای درهم شکستن غرورت!!!

... حسین پناهی
دیدگاه  •   •   •  1390/12/16 - 22:53
+8
maryam
maryam
بوى خيانت را حس ميكردم گفتي خيالت تخت وفا دارم ومن چه ساده خيالم را تختي كردم براي عشق بازي تو با ديگران
دیدگاه  •   •   •  1390/12/15 - 21:30
+1
sasan pool
sasan pool
این روزها دیگر

تعداد موهای سفیدم را نمی‌دانم

گاهی برای یادبود لحظه‌ای کوچک

یک روز کامل جشن می‌گیرم

گاهی

صد بار در یک روز می‌میرم

حتی

یک شاخه از محبوبه‌های شب

یک غنچه مریم هم

برای مردنم کافی است

گاهی نگاهم در تمام روز

با عابران ناشناس شهر

احساس گنگ آشنایی می‌کند

گاهی دل بی دست و پا و سر به زیرم را

آهنگ یک موسیقی غمگین

هوایی می‌کند

اما

غیر از همین حس‌ها که گفتم

و غیر از این رفتار معمولی

و غیر از این حال و هوای ساده و عادی

حال و هوای دیگری

در دل ندارم

رفتار من عادی است
دیدگاه  •   •   •  1390/12/14 - 14:11
sasan pool
sasan pool
باز در دست تو دست دیگری است /باز هم دیدم که قولت سر سری است
اولش باور نمی کردم ولی/باورم شد رنگ تو خاکستری است
بعد از آن چشم تو دیگر هیز شد/سهم من از عشق تو ناچیز شد
التماسم کردی و گفتم برو/قلب من از کینه ات لبریز شد
ببین با من چه ها کردی/نمی خواهم که بر گردی
تو تنها لایق اون هرزه های مست و ولگردی
ساده با هر چشمکی دل باختی/هر شبی با یک نفر می ساختی
عاقبت تاوان هر بازیچه را با فدای پاکیت پرداختی
باز اضحار ندامت کرده ای/ از رفیق بد شکایت کرده ای
گریه ات بوی خیانت میدهد/دور شو دیگر تو عادت کرده ای
تقدیم به همه کسانیکه عشقشون هم هرزه بود و هم هرزه دل بود.چقدر من و امثال من ساده ایم زود گول می خوریم واقعا که.چه دورانی شده .
دیدگاه  •   •   •  1390/12/14 - 14:00

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ