یافتن پست: #سخت

mohsen.f
mohsen.f
در CARLO

██████@
██████@
██████@
██████@
██████@
██████@
██████@
██████@
██████@
██████@
██████@
██████@
██████@
...██████@
...██████@
....██████@...
.....██████@
.......██████@
........██████@
´´´´████████
´´`´███▒▒▒▒███
´´´███▒●▒▒●▒██
´´´███▒▒▒▒▒▒██
´´´███▒▒﹏▒██
´´██████▒▒███
´██████▒▒▒▒███
██████▒▒▒▒▒▒███
´´▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓▒
´´▒▒▒▒▓▓▓▓▓▓▓▓▓▒
´.▒▒▒´´▓▓▓▓▓▓▓▓▒
´.▒▒´´´´▓▓▓▓▓▓▓▒
..▒▒.´´´´▓▓▓▓▓▓▓
´▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒
´´´´´´´███████
´´´´´´████████
´´´´´█████████
´´´´██████████
´´´´██████████
´´´´´█████████
´´´´´█████████
´´´´´´████████
________▒▒▒▒▒
_________▒▒▒▒
_________▒▒▒▒
________▒▒_▒▒
_______▒▒__▒▒
_____ ▒▒___▒▒
_____▒▒___▒▒
____▒▒____▒▒
___▒▒_____▒▒
_███______▒▒
█_███____███
█__███_ _█_███
4 دیدگاه  •   •   •  1392/10/9 - 15:11
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دختره 13 سالشه..پست گذاشته:

خیلی سخته ببینی عشقت دستاش تو دستای یکی دیگست!!





من 13 سالم بود پشت کمدمو به امید پیدا کردن یه راهی به سمت نارنیا بررسی میکردم!!:))
دیدگاه  •   •   •  1392/10/8 - 20:07
+3
*elnaz* *
*elnaz* *
slm
18 دیدگاه  •   •   •  1392/10/8 - 19:35
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

گاهی...

گاهی باید دروغ را راست پنداشت

و گاهی راست را دروغ !

بی فریب خوردن ،زندگی سخت است...

"فروغ فرخزاد

دیدگاه  •   •   •  1392/10/7 - 18:29
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

ﺗﺪﺍﺑﯿﺮ ﺍﻣﻨﯿﺘﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﺻﺪﺍﯼ ﭘﺎ ﻣﯿﺸﻨﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﻣﯿﺎﺩ ﺳﻤﺖﺍﺗﺎﻕ :

۱ – ﻣﯿﻨﯿﻤﺎﯾﺰ ﮐﺮﺩﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﺻﻔﺤﺎﺕ ﻧﺖ !

۲ – ﺳﺎﯾﻠﻨﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﮔﻮﺷﯽ ﻭ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻧﺶ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﭘﺸﺖﻭ ﺭﻭ !

۳ – Sign Out ﻣﺴﻨﺠﺮ !

۴ – ﮔﺬﺍﺷﺘﻦ ﯾﮏ ﮐﺘﺎﺏ ۸۷۶۹۸۲۷۳۴۵۶ ﺻﻔﺤﻪ ﺍﯼ ﺟﻠﻮﯼﭼﺸﻢ !

۵ – ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻥ New Tab ﻭ ﺟﺴﺖ ﻭ ﺟﻮ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﻭﻥﻣﻮﺿﻮﻋﯽ ﮐﻪ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮔﻔﺘﻪ !

۶ – ﻭﺭﻕ ﺯﺩﻥ ﮐﺘﺎﺏ ﺟﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺻﺪﺍﺵ ﺑﺮﻩ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺍﺗﺎﻕ !

۷ – ﺑﻬﻢ ﺭﯾﺨﺘﻦ ﻣﻮﻫﺎﻡ ، ﮐﺸﯿﺪﻥ ﯾﮏ ﺁﻩ ﻋﻤﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯿﻖ ﯾﻌﻨﯽ ﭼﻘﺪ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺱ ﺳﺨﺘﻪ
ﻭ ﺍﺧﻢ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﻧﮕﺎﻩﻣﻠﺘﻤﺴﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﮐﺘﺎﺏ !

۸ – ﮔﺮﻓﺘﻦ ﯾﻪ ﻣﺪﺍﺩ ﺗﻮ ﺩﺳﺖ ﻭ ﺧﻂ ﮐﺸﯿﺪﻥ ﺯﯾﺮ ﺳﻄﺮﺍﯼﮐﺘﺎﺏ !

ﻭ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﻌﺪ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﮐﺎﺭ ﺁﺧﺮﺷﻢ ﺻﺪﺍﯼ ﭘﺎ ﺍﺯ ﺟﻠﻮﯼ

ﺍﺗﺎﻕ ﺭﺩ ﻣﯿﺸﻪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺗﻼﺵ ﺷﻤﺎ ﺑﯽ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻣﯿﻤﻮﻧﻪ ..........

دیدگاه  •   •   •  1392/10/7 - 16:50
+3
محمد
محمد
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﻴﺪﺍﺭ ﺷﺪﻡ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻡ ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ :
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﭼﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﻳﺪ؟
ﺟﻮﺍﺏ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﺗﺎﻗﻢ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻡ،
ﺳﻘﻒ ﮔﻔﺖ : ﺍﻫﺪﺍﻑ ﺑﻠﻨﺪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ!
ﭘﻨﺠﺮﻩ ﮔﻔﺖ : ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺍ ﺑﻨﮕﺮ!
… … ﺳﺎﻋﺖ ﮔﻔﺖ : ﻫﺮ ﺛﺎﻧﻴﻪ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺵ ﺍﺳﺖ!
ﺁﻳﻴﻨﻪ ﮔﻔﺖ : ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻛﺎﺭﯼ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺗﺎﺏ ﺁﻥ ﺑﻴﻨﺪﻳﺶ!
ﺗﻘﻮﻳﻢ ﮔﻔﺖ : ﺑﻪ ﺭﻭﺯ ﺑﺎﺵ!
ﺩﺭ ﮔﻔﺖ : ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﻫﺪﻑ ﻫﺎﻳﺖ ﺳﺨﺘﯽ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻫُﻞ ﺑﺪﻩ ﻭ ﻛﻨﺎﺭ ﺑﺰﻥ!
ﺯﻣﻴﻦ ﮔﻔﺖ : ﺑﺎ ﻓﺮﻭﺗﻨﯽ ﻧﻴﺎﻳﺶ ﻛﻦ!
ﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ، ﺗﺨﺖ ﺧﻮﺍﺏ ﮔﻔﺖ : ﻭﻟﺶ ﮐﻦ ﺑﺎﺑﺎ ﺑﮕﯿﺮ ﺑﺨﻮﺍﺏ !!
دیدگاه  •   •   •  1392/10/6 - 12:30
+5
*elnaz* *
*elnaz* *
امتحااااااااااااااااااااااااااااااان دارممممممممممممممممممممم 1شنبههههههههههههههههههه.....{-60-}{-60-}{-60-}
3 دیدگاه  •   •   •  1392/10/5 - 19:40
+5
محمد
محمد
سخت است ميان خنده هاي مستانه ات نفس كم بياوري...
نه از خنده...
از آن بغض لعنتي كه راه نفست را بسته...
دیدگاه  •   •   •  1392/10/5 - 14:31
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

آموخته ام ... که تنها کسی که مرا در زندگی شاد می کند کسی است که به من می گوید: تو مرا شاد کردی

آموخته ام ... که مهربان بودن، بسیار مهم تر از درست بودن است

آموخته ام ... که هرگز نباید به هدیه ای از طرف کودکی، نه گفت

آموخته ام ... که همیشه برای کسی که به هیچ عنوان قادر به کمک کردنش نیستم دعا کنم

آموخته ام ... که مهم نیست که زندگی تا چه حد از شما جدی بودن را انتظار دارد، همه ما احتیاج به دوستی داریم که لحظه ای با وی به دور از جدی بودن باشیم

آموخته ام ... که گاهی تمام چیزهایی که یک نفر می خواهد، فقط دستی است برای گرفتن دست او، و قلبی است برای فهمیدن وی

آموخته ام ... که راه رفتن کنار پدرم در یک شب تابستانی در کودکی، شگفت انگیزترین چیز در بزرگسالی است

آموخته ام ... که زندگی مثل یک دستمال لوله ای است، هر چه به انتهایش نزدیکتر می شویم سریعتر حرکت می کند

آموخته ام ... که پول شخصیت نمی خرد

آموخته ام ... که تنها اتفاقات کوچک روزانه است که زندگی را تماشایی می کند

آموخته ام ... که خداوند همه چیز را در یک روز نیافرید. پس چه چیز باعث شد که من بیندیشم می توانم همه چیز را در یک روز به دست بیاورم

آموخته ام ... که چشم پوشی از حقایق، آنها را تغییر نمی دهد

آموخته ام ... که این عشق است که زخمها را شفا می دهد نه زمان

آموخته ام ... که وقتی با کسی روبرو می شویم انتظار لبخندی جدی از سوی ما را دارد

آموخته ام ... که هیچ کس در نظر ما کامل نیست تا زمانی که عاشق بشویم

آموخته ام ... که زندگی دشوار است، اما من از او سخت ترم

آموخته ام ... که فرصتها هیچ گاه از بین نمی روند، بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد

آموخته ام ... که آرزویم این است که قبل از مرگ مادرم یکبار به او بیشتر بگویم دوستش دارم

آموخته ام ... که لبخند ارزانترین راهی است که می شود با آن، نگاه را وسعت داد
چارلی چاپلین
دیدگاه  •   •   •  1392/10/4 - 17:12
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

بوس آیینه در دانشگاهی در کانادا مد شده بود دخترها وقتی می‌رفتند تو دستشویی، بعد از آرایش کردن، آیینه را می بوسیدند تا جای رژ لبشون روی آینه دستشویی بماند. مستخدم بیچاره از بس جای رژ لب پاک کرده بود خسته شده بود. به دانشجویان تذکر هم داده شده بود اما فایده‌ای نداشت. موضوع را با رییس دانشگاه در میان می‌گذارند. فردای آن روز، رییس دانشگاه تمام دخترها رو جمع می‌کند جلوی در دستشویی و می‌گوید: «کسانی که که این کار را می‌کنند خیلی برای مستخدم ایجاد زحمت می‌کنند. حالا برای اینکه شما ببینید پاک کردن جای رژ لب چقدر سخت است، مستخدم یک بار جلوی شما سعی می‌کند جای رژ لب روی آیینه را پاک کند.» مستخدم با آرامش کامل رفت دستمال را فرو کرد توی آب توالت و بعد که دستمال خیس شد شروع کرد به پاک کردن آیینه. از آن به بعد در دانشگاه دیگر هیچ کس آیینه‌ها رو نبوسید
دیدگاه  •   •   •  1392/10/4 - 16:01
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ