یافتن پست: #سخت

saman
saman

همین که پیش هم باشیم،همین که فرصتی باشه


همین که گاهی چشمامون،تو چشم آسمون واشه


همین که گاهی دنیار و با چشمای تو می بینم


همین که چشم به راه تو میون آینه می شینم


بازم حس می کنم زنده ام


بازم حس می کنم هستم


بگو با بودنت دل رو


به کی غیر تو می بستم


همین که میشه یادت بود،تو روزایی که درگیرم


که گاهی ساده می خندم،گاهی سخت دلگیرم


همین احساس خوبی که


دلت سهم منو داده


همین که اتفاق عشق


برای قلبم افتاده


بازم حس می کنم زنده ام بازم حس می کنم هستم


بگو با بودنت دل رو به کی غیر تو می بستم
دیدگاه  •   •   •  1392/06/31 - 02:27
+2
saman
saman

اگر بخواهم ترک دیار و یار کنم


کجا روم به که روی آورم چه کار کنم؟


ز شهر خویش گریزم سوی کدام دیار؟


ز یار خویش هوای کدام یار کنم؟


اگر بمانم تا کی بمانم؟ ای فریاد


وگر فرار کنم تا کجا فرار کنم؟


فرار نیست ز تقدیر نقطه یی جویم


که از فرار گریزم مگر قرار کنم


به هر کجا که روم آسمان همین رنگ است


مگر به در سر از این نیلگون حصار کنم


ز هر که می نگرم درد بایدم پوشید


حدیث خویش بگو با که آشکار کنم؟


کجا ز دشمنی خلق در امان باشم؟


کرا به دوستی خویش اختیار کنم؟


که قاه قاه نخندد به روز من تا من


دمی به دامن او گریه زار زار کنم؟


نزار هر چه طبیبم کرا به سر خوانم؟


شکار هر که جهانم کرا شکار کنم؟


کنار هر که خزیدم ز بیم دانستم


که باید اول از بیم او کنار کنم


نماند هیچ به دستم که یک دو دست دگر


بدین مقامر گردون دون قمار کنم


به دست خون کنم آغاز و دست نو بازم


که با حریف کهن عرض اقتدار کنم


بسوخت ریشه ام از درد و خشک شد بارم


دگر چه سود که سودای برگ و بار کنم؟


به روزگار نشست این همه غمم بر دل


برون مگر غم دل را به روزگار کنم


به جانب همه کاری به درد می خیزم


ز گوشه ی همه راهی به غم گذار کنم


اگر روم همه راهی به اضطرار روم


وگر کنم همه کاری به اضطرار کنم


قیاس حال من از حال خلق نتوان کرد


که خویشتن همه از خویشتن شمار کنم


شکایت از که نویسم؟ که من عدوی منم


چرا به نزد کسان خویش شرمسار کنم؟


گناهکارتر از من گناهکاری نیست


چه کار با تن و جان گناهکار کنم؟


بسوزم این گنه آلوده جان شرم انگیز


تن هوازده را بر فراز دار کنم


چرا بمانم دیگر چرا بسوزم بیش


که پاسداری این جسم و جان خوار کنم؟


بهار آید و اندوه مهرگان دارم


خزان فرا رسد اندیشه ی بهار کنم


حکایت غم با کام خشک لب گویم


شکایت دل با چشم اشکبار کنم


به ذل و خواری هم آخور خران گردم


به خیره خود را با خرس هم قطار کنم


زبان گرگ پی رزق در دهان گیرم


به بوی نوش زبان در دهان مار کنم


برای جاه به چاه سیاه بنشینم


به دوش خویش پی نام ننگ بار کنم


بجویم از همه کس داد و دین و عز و شرف


چو نیست مرثیت مرگ هر چهار کنم


غم گذشته بخوانم به گوش آینده


قیاس امسال از حال و کار پار کنم


ببینم این همه بیداد و جوشم از اندوه


به مهر خامشی اندوه خود مهار کنم


به خانه شکوه ز دزدان زن به مزد برم


به کوی ناله ز یاران بدعیار کنم


بگو به خانه چه با این جگر خوران گویم؟


بگو به کوی چه با آن سگان هار کنم؟


به راه توست مرا دیدگان بیا ای مرگ


که پیش پای تو این جان و سر نثار کنم


خمار باده ی دردم قفیز من پر کن


ز باده ای که بدو دفع این خمار کنم


به انتظار تو عمریست مانده ام مپسند


که عمر خود همه در کار انتظار کنم


اگر به مهر بیایی بیا که از چشمم


نثار خاک رهت در شاهوار کنم


وگر مبارز خواهی به مردی و فحلی


بیا که با تو یکی طرفه کارزار کنم


بیا که با تو نه من غرچه ام نه عنینم


جدال سخت بدین پنجه ی نزار کنم


تو راست بخت تو را دست در کمر آرم


ز بختیاری تو خویش بختیار کنم


چو کامگاری ما هر دو در شکست من است


شکسته گردم تا هر دو کامگار کنم


چرا به پنجه ی پنجاه و شست شصت افتم؟


به چار راه چهل به که اختصار کنم

دیدگاه  •   •   •  1392/06/30 - 23:34
+2
saman
saman

همین که پیش هم باشیم،همین که فرصتی باشه


همین که گاهی چشمامون،تو چشم آسمون واشه


همین که گاهی دنیار و با چشمای تو می بینم


همین که چشم به راه تو میون آینه می شینم


بازم حس می کنم زنده ام


بازم حس می کنم هستم


بگو با بودنت دل رو


به کی غیر تو می بستم


همین که میشه یادت بود،تو روزایی که درگیرم


که گاهی ساده می خندم،گاهی سخت دلگیرم


همین احساس خوبی که


دلت سهم منو داده


همین که اتفاق عشق


برای قلبم افتاده


بازم حس می کنم زنده ام بازم حس می کنم هستم


بگو با بودنت دل رو به کی غیر تو می بستم
دیدگاه  •   •   •  1392/06/30 - 23:20
+2
saman
saman

همین که پیش هم باشیم،همین که فرصتی باشه


همین که گاهی چشمامون،تو چشم آسمون واشه


همین که گاهی دنیار و با چشمای تو می بینم


همین که چشم به راه تو میون آینه می شینم


بازم حس می کنم زنده ام


بازم حس می کنم هستم


بگو با بودنت دل رو


به کی غیر تو می بستم


همین که میشه یادت بود،تو روزایی که درگیرم


که گاهی ساده می خندم،گاهی سخت دلگیرم


همین احساس خوبی که


دلت سهم منو داده


همین که اتفاق عشق


برای قلبم افتاده


بازم حس می کنم زنده ام بازم حس می کنم هستم


بگو با بودنت دل رو به کی غیر تو می بستم
دیدگاه  •   •   •  1392/06/30 - 02:13
+3
korosh
korosh

یک سور به سنگ پای قزوین / کرانچار: فدراسیون به حرف‌هایی دایی واکنش نشان دهد/ قهرمانی به خوبی قضاوت کرد!


سرمربی سپاهان با تمجید از قضاوت محسن قهرمانی می‌گوید فدراسیون فوتبال باید به حرف‌های علی دایی و انتقاد او به قضاوت بازی واکنش نشان دهد.



به گزارش ایسنا، سرمربی تیم فوتبال سپاهان در نشست خبری پس از بازی تیمش مقابل پرسپولیس اظهار کرد: من دیروز هم در نشست خبری گفته بودم که برای این بازی کاملا آماده هستیم و فکر می‌کنم که در طول 90 دقیقه توانستیم این موضوع را به اثبات برسانیم که ما تیم باکیفیت‌تری هستیم. در همان نیم ساعت اول بازی به دلیل موقعیت‌های زیادی که داشتیم باید سرنوشت بازی را تعیین می‌کردیم اما بازیکنان ما در این نیمه در ضربات آخر عجولانه کار می‌کردند به همین خاطر در بین دو نیمه به آن‌ها گفتم که با آرامش بیشتری بازی کنند و روی موقعیت‌ها با طومانینه بیشتری کار کنند تا به گل برسند.

وی ادامه داد: بالطبع پرسپولیس در ادامه رو به بازی ریسکی و مخاطره‌آمیز آورد و همین به ما کمک کرد که بتوانیم بیشتر تهاجمی باشیم و شانس‌های بیشتری داشته باشیم اما متاسفانه بازیکنان ما این فرصت‌ها را از دست دادند با این حال به آن‌ها تبریک می‌گویم.

خبرنگاری در ادامه با انتقاد از صحبت‌های علی دایی در نشست خبری از کرانچار درباره رد و بدل شدن وجوه مالی بین محسن قهرمانی و طرف دیگر پرسید که سرمربی سپاهان پاسخ داد: من بسیار تعجب می‌کنم از علی دایی که به عنوان یک اسطوره در فوتبال ایران و حتی جهان مطرح است و سوابق بین‌المللی بسیاری دارد اما خود او می‌داند که در دوران بازیگری‌اش هم به کرات اتفاق افتاده که داور بعضی مواقع اشتباه می‌کند. اما نباید چنین عکس‌العملی به اشتباه داور نشان داد. من بعد از بازی دوباره فیلم آن صحنه را دیدم که بازیکن حریف با بغل‌گیری کشتی‌گیرانه شجاع خلیل‌زاده را سرنگون کرد و به نظر من داور امروز قضاوت خوبی داشت. نیازی نیست که ضعف‌هایمان را با مطرح کردن این مسائل پوشش دهیم.

کرانچار گفت: به نظر من عکس‌العمل‌های دیگر باید از سوی کمیته داوران و نهادهای دیگر نشان داده شود چرا که فکر نمی‌کنم اتهام ساده‌ای زده شده باشد. ما امروز بازی باکیفیت و رو به جلویی انجام دادیم و تلاش کردیم با سلطه بر حریف، نتیجه را از آن خود کنیم.

او درباره سوال خبرنگار دیگری که از هدر دادن موقعیت‌های متعدد روی ضد حمله‌ها به وسیله مهاجمان سپاهان انتقاد می‌کرد و می‌گفت بهتر است اشاره‌ای به نام آن‌ها نداشته باشم پاسخ داد: فکر می‌کنم به جای شما من باید نام آن بازیکنان را ببرم. منظور شما حسین پاپی و محمد غلامی است که امروز شانس‌های متعددی داشتند. اما آن‌ها را به گل تبدیل نکردند. خود ما هم می‌دانیم که در مسابقه‌های بعدی این موضوع می‌تواند نگران کننده باشد. اما به طور قطع در روزهای آینده و در تمرین‌ها به طور مصور به بازیکنان نشان می‌دهیم که چگونه باید از این موقعیت‌ها استفاده کنند و آنالیز جداگانه‌ای روی این صحنه‌ها خواهیم داشت.

کرانچار در پاسخ به این سوال که آیا قبول دارید تصمیم داور در اخراج بازیکن پرسپولیس در دقایق ابتدایی بازی باعث شد که تیم شما بر بازی مسلط شود گفت: باید بگویم که خطایی که جریمه دارد باید حتما گرفته شود چه در دقیقه 2 باشد چه 42 و چه 62 . برای شما مثالی می‌زنم. 40 سال پیش در یک بازی در یوگسلاوی جو جردن در میانه‌های میدان به وسیله بازیکن حریف سرنگون شد که این صحنه از چشم داور دور ماند اما کمک داور دید و به او گفت. داور هم بازیکن خاطی را اخراج کرد. بارها در بازی‌های تیم‌های من هم اتفاق افتاده که داور اشتباه می‌کند اما من هرگز به این شکل اعتراض نکرده‌ام چرا که معتقدم داور باید در لحظه تصمیم بگیرد و ممکن است در آن لحظه اشتباه کند. با این حال من بعد از بازی فیلم آن صحنه را دیدم و داور تصمیم درستی گرفت.

سرمربی سپاهان درباره بازی بعدی این تیم با ذوب آهن هم گفت: باید در نظر بگیریم که ذوب آهن به خاطر تحمل شکست در این هفته برای جبران می‌آید. ما باید به تیم‌مان خوب استراحت بدهیم چرا که امروز بازی پرفشاری را پشت سر گذاشت. باید تمرین‌های خود را با توجه به نوع بازی ذوب آهن برنامه‌ریزی کنیم. ما در این بازی حق عقب‌نشینی نداریم. تیم ذوب آهن در بازی‌هایی که مقابل استقلال و پرسپولیس داشت، کاملا محق کسب امتیاز از این تیم‌ها بود. بازی با ذوب آهن یعنی یک داربی در پیش است و چون لوکا بوناچیچ قبلا در تیم سپاهان کار کرده است، کاملا با فضا و شرایط این تیم آشناست. پس مطمئنا بازی سختی خواهیم داشت اما سپاهان تیمی نیست که به همین سادگی‌ها به ذوب آهن امتیاز بدهد.
دیدگاه  •   •   •  1392/06/30 - 01:24
+4
-1
xroyal54
xroyal54
شوخی شوخی میان و جاگیر میشن توی دلت ..
تبدیل به یه عشق عمیق میشن !! ته نشین میشن توی قلبت ..
ولــــی ....
تو سکوت میرن !
سخته ، اما قشنگه .. باید بلد باشی چطور با یه خاطره کنار بیای .. !!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/30 - 00:38
+6
xroyal54
xroyal54
من کوچ می کنم...

از بین آدمهایی که

فقط چشمهایشان خیره به خود خواهی خودشان است


آدم های سنگ...

آدم های آهن...

آدم های كاغذ...

یكی بی پاسخت می گذارد!

یكی به التماسهایت نیشخند می زند!

یكی به بهانه یك پرسش عذابت می دهد!

یكی غرورت را به خاك می كشد!

یكی هم یلدا می شود و دلت را هزار بار میشکند!

لعنت به همه ی خوبی های عالم وقتی كسی قدرش را نمیداند!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/30 - 00:25
+6
saeed
saeed
چقدر سخته دلت به قلاب ماهی گیری گیر کنه که برای تفریح اومده ماهیگیری...
دیدگاه  •   •   •  1392/06/28 - 23:13
+4
saeed
saeed
سخترين تصميم عمرم اين بود 

 

به وقت رفتنت

 

بغضـــم را قورت دهم يا حــــــرفم را



دیدگاه  •   •   •  1392/06/28 - 21:36
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



برف
هرچه
نرم‌تر و
سبک‌تر
ببارد
سخت‌تر و
سنگین‌تر
می‌ماند





دیدگاه  •   •   •  1392/06/27 - 22:03
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ