ولی هزاران جسد افتاد و بشر معنی انسانیت را درک نکرد ...
" چارلی چاپلین "
دختر:موجودی است که:
وقتی تعجب میکند میگوید واااااااااا!
وقتی خوشحال است میگوید بمیری الهییییییی!
وقتی غمگین است آه میکشد
وقتی میترسد جیییییییغ بنفش میکشد
وقتی بدش می آید میگوید ایشششش .
وقتی خوشش می آید میگوید ووییییی.
همه عناصر ذکور گیتی در عشق او واله و سرگردانند .
از سوسک اصولا نمیترسد بلکه چندشش میشود!
واقعا موجودی ناشناختست...
بیا تمامش کنیم….
همه چیز را….
که نه من سد راه تو باشم و نه تو مجبور به ماندن….
نگران نباش….
قول میدهم کسی جای تو را نمیگیرد…
اما فراموشم کن…..
بخند… تو که مقصر نبودی…
من این بازی را شروع کردم… خودم هم تمامش میکنم…
میدانی؟؟؟؟؟؟؟؟
گاهی نرسیدن زیباترین پایان یک عاشقانه است….
بیا به هم نرسیم…!!!!!